به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ روزنامه اعتماد در سرمقاله روز پنجشنبه خود نوشت: «هنگامی که ذهنیت ما نسبت به نقش دولت و حکومت نادرست شود، ناخواسته در جهت تضعیف آن گام برمیداریم. ما باید درک درستی از وظایف حکومت داشته باشیم. در غیر این صورت ممکن است بارهایی را بر دوش حکومت بار کنیم که نه وظیفه آن است و نه توان انجامش را دارد. تاکنون فکر میکردیم که در حوزه امور مذهبی، فقط طرفداران خاصی از حکومت هستند که خواهان حداکثری شدن مسئولیت و وظایف برای نهادهای دولتی و به طور ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند ولی اکنون معلوم شده که منتقدین سیاستهای رسمی نیز در این مورد دست کمی از حامیان دوآتشه این سیاستها ندارند. اخیرا نامهای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی یکی از فضلای قم که از شاگردان مرحوم آیتالله منتظری است نوشته و منتشر شده است. در این نامه ٥ پیشنهاد زیر در آن آمده و درخواست کرده که وزیر ارشاد آنها را به مرحله عمل برساند:
«- تاریخ ولادت و وفات امامان معصوم علیهمالسلام براساس کتابهای قدمای اصحاب، مشخص و برای مردم اعلام شود و در تقویمها نوشته شود، زیرا آن چه امروزه متداول است که بدون دلیل تاریخی، یک مرتبه تاریخ ولادت یا وفات اعلام یا تعوض میشود، تیشه به ریشه میزند.
- اسامی امامان و فرزندان آنان را این جانب طبق کتاب ارشاد مرحوم شیخ مفید استخراج کردم. حدود ١٣٠ تن بود و نام هیچ یک از فرزندان آنان عبدالمحمد، عبدالعلی، عبدالحسن یا عبدالحسین نبود ولی عبدالله و عبدالرحمن وجود داشت و اسامی محمد، علی، حسن، حسین به وفور یافت میشد. خواهشمند است جهت تبلیغات به گونهای باشد که آنان در نامگذاری نیز اسوه و الگوی ما باشند و نامهایی که آنان بر فرزندان خود میگذاشتند در میان ما رشد یابد و نامهایی که آنان بر فرزندان خود نمیگذاشتند از میان ما رخت بربندد؛ به ویژه نامهایی که حساسیتبرانگیز است و زمینه اتهام شرک و امثال آن را فراهم میکند.
- همانگونه که قرآن با خط خاص در قطع خاص چاپ میشود و تمامی کلمات یک صفحه مشخص است و امکان تحریف لفظی وجود ندارد تلاش شود کتابهای اصلی حدیثی ما همینگونه چاپ شود تا امکان هرگونه تحریف لفظی از آن زایل شود و بتوان با شماره حدیث به راحتی آن را آدرس داد.
- تمامی بزرگان شیعه قبل از شروع محرم از تحریف وقایع کربلا مینالند و با این حال هر سال بر خرافهها افزوده میشود و امور سخیفی در نهضت پیدا میشود. یکی از علل تحریفها را میتوان در نبود منبع مورد قبول همه یا اکثریت دانست. اگر حضرت عالی بتوانید با انجام کار گروهی با حضور تمامی گروههای دخیل به این مهم دست یابید توفیق بزرگی را نصیب خود و خدمت بزرگی به شیعه کردهاید.
- حضرت عالی مستحضرید که کار گروهی و منسجم بر قرآن چه ثمرات خوبی نظیر تفسیر راهنما، فرهنگ موضوعی قرآن، فرهنگ معارف قرآن و... به همراه داشت که ثمرات آن روز به روز گستردهتر نیز میشود. اگر بتوان زمینه این گونه کارها بر سنت پیامبر(ص) و معصومان به ویژه کلمات و احادیث آنان فراهم شود. انشاءالله شجره طوبایی خواهد شد که شاخههایش همه عالم را فرا میگیرد.»
واقعیت این است که انجام این کارها ربطی به پدیدهای به نام دولت ندارد. دولتها برای ایجاد نظم و امنیت و سیاستگذاریهای کلان شکل گرفتهاند. کارها و وظایفی که انجام آن از سوی افراد و اشخاص، بسیار سخت و شاید هم نشدنی است. انجام تمام موارد فوق مربوط به گروهها و نهادهای دینی است. هرچند دولتها برحسب سیاستهای خود میتوانند در مواردی به انجام این امور مساعدت کنند ولی اینها هیچ ربطی به وظایف دولتها ندارد. این که مردم را از انتخاب نام عبدالحسین برای فرزندانشان منع کنیم در حالی که نام پدربزرگشان عبدالحسین است، قابل فهم نیست. البته میتوانید عوارض احتمالی این نامگذاری را توضیح داد ولی حق دولت نیست که در این امور مردم دخالت کند.
اگر روحانیون انتخاب این نام را درست نمیدانند برای مردم شرح دهند و مردم هم پرهیز کنند والا چرا و با چه مجوزی دولت باید مانع انتخاب چنین نامی شود. هر چند درخواست شده تبلیغ شود ولی کار دولت تبلیغ نیست. البته مردم به مرور از انتخاب نامهایی که این پیشوند را دارند، عبور کردهاند و تعداد آنها بسیار کم شده ولی این که وزارت فرهنگ در این مورد اقدام قانونی یا تبلیغی کند تا مبادا شایبهای پیش آید، درست نیست. نه اصل آن و نه ربط آن به وظیفه دولت.
مشکل ذکر شده درباره تاریخ تولد و وفات، اتفاقا از روزی شروع میشود که حوزه و روحانیون از انجام این امور کنار رفتند. این مشکلات فقط در چند دهه اخیر رخ داده والا ١٣٠٠ سال مردم با این روزهای تاریخی زندگی میکردند و هیچ اتفاقی نمیافتاد. مثل دیدن هلال ماه شوال و عید فطر است که پیش از انقلاب خیلی کم موضوع اختلافی میشد. در خصوص تحریفات عاشورا و سایر موضوعات مذهبی نیز این وظیفه حوزه و روحانیون و نهادهای مذهبی است.
مگر پیش از انقلاب وزارت فعلی ارشاد بود که از تحریف جلوگیری کند؛ در حالی که مرحوم مطهری همان زمان به خوبی در این زمینه اقدام کرد حالا هم وظیفه نویسنده این نامه و صدها و هزاران طلبه و روحانی دیگر است که در این مورد اقدام کنند.
انجام این کارها نهتنها وظیفه دولتها نیست بلکه ساختار و نیروی انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ تناسبی با انجام این امور ندارد و گمان نشود که با آوردن برخی افراد میتوان این کارها را انجام داد. علت روشن است: افراد بسیار زبده که توان انجام کارهای دقیق را دارند وارد نهادهای دولتی نمیشوند؛ در حالی که آنان به صورت شخصی یا مدنی بهترین کارها را انجام میدهند. به علاوه حتی اگر چنین نیروهایی وارد این وزارتخانه شوند، چندی نخواهد گذشت که در فعالیتهای دیگر آن وزارتخانه استحاله میشوند!
هر چند معتقد نیستم که این مسائل در حوزه فرهنگ از اولویت برخوردار باشد؛ چرا که مسائل فرهنگی فراوانی وجود دارد که باید به آنها پرداخت؛ آن هم نه لزوما از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بلکه از طریق کل جامعه به ویژه نهادهای مدنی. ولی حتی اگر این مساله را مهم هم فرض کنیم، ارجاع آن برای انجام به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان میدهد که درک قابل قبولی از جایگاه و وظایف دولت نداریم و با این انتظارات آن را فرسوده و زمینگیر میکنیم.»