آنچه مسلم است نه در ایران بلکه در جهان نیز موضوع مالیات از اهمیت خاصی برخوردار است و در این بین موضوع مالیات در فوتبال هم یکی از موضوعات چالش برانگیزی است که بویژه در سال های اخیر مورد مناقشه اهالی فوتبال بوده است.
همواره این سوال نیز مطرح است که چرا فرار مالیاتی را در ورزش و به طور خاص در فوتبال شاهد هستیم و این مهم در عرصه بین المللی هم نمود داشته است و اخباری از فرار مالیاتی ستارگان صاحبنام ورزش جهان مخابره شده و حتی به پربازدیدترین خبرها ی رسانه های مختلف دیداری ،شنیداری ،نوشتاری ،خبرگزاریها و فضای مجازی تبدیل شده است.
نمی توان از نظر دور داشت که فرار مالیاتی یکی از وجوه مشترک فوتبال ایران با عرصه بین المللی این رشته است با این تفاوت که در کشورهای صاحب فوتبال بازیکنان بیشتر در معرض برخورد قرار دارند اما در کشورمان موضوع فرار مالیاتی به یک مناقشه بین باشگاه ها و فوتبالیست ها تبدیل شده که بازخورد منفی آن را می توان در وقایع اخیر فوتبال ایران جستجو کرد.
آنجا که یکی از محوری ترین پارامترهای کسب مجوز حضور در لیگ قهرمانان آسیا «تراز» مالی مثبت باشگاه ها بوده ،قطعا اطلاعات درستی به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال نشده است که در طی سالیان گذشته باشگاه ها با بدهی های مالیاتی کلان مواجه شده و یا برخی بازیکنان بدلیل فرار مالیاتی حتی ممنوع الخروج شده اند.
بر همین اساس سوال اساسی آن است که چرا مالیات، فوتبال ایران را به یک چالش اساسی مواجه می کند تا جایی که باشگاه های ما آسیب می بینند اما در فوتبال دنیا فرار مالیاتی بیشتر مورد توجه بازیکن است؟
آنچه در فوتبال روز دنیا می توان به آن اشاره کرد فرار مالیاتی کریستیانو رونالدو و لیونل مسی است که حتی دادگاه تخلف آنها را محرز و آنها را محکوم کرد و در این بین فوتبالیست های بزرگی بویژه در اسپانیا متهم به فرار مالیاتی هستند اما باشگاه های متبوع آنها به مشکل برای حضور در لیگ قهرمانان اروپا یا دیگر رقابت های باشگاهی در این قاره محکوم نشدند اما در فوتبال ایران ،مالیات یکی از چالش برانگیز ترین موضوعات اخیر است که بدلیل بی تدبیری متوجه فوتبال باشگاهی در ایران شده است.
آنچه در چالش مالیاتی برای فوتبال ایران بوجود آمده حاصل بی تدبیری و عدم مدیریت صحیح است.
یکی از مهمترین پارامترهایی که کنفدراسیون فوتبال آسیا بر اساس آن مجوز حضور تیم ها در لیگ قهرمانان آسیا را صادر می کند تراز مثبت باشگاه ها است که قطعا این مهم از سوی باشگاه های ایرانی به کنفدراسیون، صحیح ارسال نشده است در غیر اینصورت نباید مشکلات بدهی های انباشته و مالیات های فراوان پدید می آمد که اکنون انبوه مشکلات گریبان باشگاه های پرطرفدار ایرانی را بگیرد.
یکی از دلایلی که می توان در ارسال تراز مثبت باشگاه ها که بصورت نادرست ارسال شده بررسی کرد را باید در قراردادهایی فراتر از آنچه در سازمان لیگ موجود است، یافت .
یا در موضوع فرار مالیات ،اکنون واضح و مبرهن است که باشگاه ها حتی حاضر به تکمیل ترازنامه مالیاتی خود نشده اند و آن را ارسال نکرده و به همین دلیل مالیات بر اساس قانون برای آنها علی الراس محاسبه شده است . در حالی که تکمیل فرم های مالیاتی با توجه به شرایط باشگاه ها در طی سال های گذشته قطعا مشمول مالیات زیاد نمی شدند اما این بی تدبیری ها سبب شد مشکلات فراوانی برای باشگاه های ایرانی پدید بیاید که به جز بدهی هایی که به بازیکنان و مربیان خود دارند ،با انباشت بدهی های مالیاتی نیز مواجه باشند.
البته در این بین نباید از نظر دور داشت که بازیکنان و مربیان ایرانی همیشه به این موضوع انتقاد دارند که وقتی تمام مبلغ قرارداد خود را دریافت نمی کنند نباید مالیات آن را نیز بپردازند .هر چند که این مهم ربطی به عدم پرداخت مالیات ندارد اما به هر حال نیاز است که پیرامون این مهم نیز بررسی کارشناسانه صورت گیرد تا عدالت محقق شود.
به هر حال فوتبال ایران با چالش جدی مواجه شده که ورود وزارت ورزش و جوانان موجب جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند بعدی شد ولی قطعا بی تدبیری های گذشته در مدیریت صحیح برای قرار دادن باشگاه ها در یک مسیر قانونی و فرآیند مطلوب باشگاهداری کار را در شرایط فعلی دشوار کرده است.
آنچه در شرایط کنونی اهمیت دارد ،بستر سازی برای قرار گرفتن فوتبال ایران در یک مسیر صحیح و اصولی است.
مسیری که قراردادهای پنهان را به جای ناپدید کردن به پایان رساند و ارتباط بین ارکان فوتبال با سازمان مالیاتی را به مرز تعادل و منطق رسانده و شرایط را به سمت تحقق عدالت هدایت کند بطوریکه هم اهالی فوتبال در پرداخت مالیات تافته جدا بافته نباشند هم در پرداخت مالیات بر اساس قرارداد ها آنچه سهم واقعی آنهاست ،بپردازند.
وزیر ورزش و جوانان در پرونده های قطور فوتبالی ورود منطقی و به موقعی داشت هر چند که برخی این ورود را اشتباه تفسیر کرده اند اما واقعیت آن است که اگر دکتر سلطانی فر به این چالش عظیم فوتبالی ورود نمی کرد ،استمرار این وضعیت ناهنجار در باشگاه ها، فوتبال ایران را به مرز نابودی نمی کشاند؟
امید است اکنون که شرایط آسیب شناسی شده است ،راهبردها هم برای برون رفت از وضعیت کنونی اثربخش باشد تا شاهد قرار گرفتن فوتبال در مسیر حساب و کتاب درست باشیم .
بخش مهمی از تحقق این مهم هم قطعا از راه خصوصی سازی می گذرد اما فعلا باید این باشگاه ها را در مسیر قانونمند قرار داد تا در مرحله بعد خصوصی سازی انجام شود.
قدم اصلی را وزیر ورزش و جوانان برداشته هر چند که این مسیر بدلیل اشتباهات قبلی دردسرهای فراوانی را موجب شده و پر از موانع است اما همانطور که یک دهه بیراهه ها در فوتبال طی شده ،انتظار حل یک شبه آن، بیجا و غیر منطقی است .
اما فوتبال ایران بالاخره باید به راه اصلی می رسید. آنچه می توان از چالشهای گذشته دریافت ،این است که علیرغم نام حرفه ای فوتبال ایران، بیشتر مسیر پیموده شده ،بیراه بوده است. اکنون باید فوتبال ایران را به راه اصلی رساند.
علیرضا صدرایی