به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری برنا؛ علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب در ابتدای این نشست عنوان کرد: فلوریان زلر نمایشنامهنویس فرانسوی است که تا به حال دو نمایشنامه از او در ایران روی صحنه رفته است. اولین نمایش به نام «اگر تو بمیری» بود که تابستان امسال در تئاتر شهر روی صحنه رفت و دومین نمایش نیز «پدر» نام دارد که محمود زنده نام آن را روی صحنه برده است. ما در نمایشنامه «پدر» رابطه فرزند با پدری را میبنیم که آلزایمر دارد. چنین مواردی را در کشور ما و در کشورهای جهان بسیار زیاد است. فراموشی نکته اصلی و محوری این نمایش است. نمایش «پدر» درباره پدری است که حافظه اش را از دست داده و دخترش از او نگهداری می کند.
ساناز فلاح فرد مترجم و بازیگر این نمایش در ادامه گفت: من تصمیم به ترجمه آثار فلوریان زلر گرفتم زیرا فضای ذهنی او با بیشترین نمایشنامههای فرانسوی که خوانده ایم کاملا متفاوت است. به خاطر تفاوتهای فرهنگی که بین کشور ما و فرانسه وجود دارد معمولا یک سری از آثا آنها در کشور ما پذیرفته نمیشود و حتی معمولا ترجمه هایشان هم موفق نیست. اما آثار زلر بسیار جهان شمول هستند و مواردی در نمایشنامههای او وجود دارد که صرفا مختص فرانسه نیست.
وی ادامه داد: فضای ذهنی زلر کاملا پیچیده است و به خوبی میتواند سبک نوشتاری در این حالت را رعایت می کند، از این رو جذابیت متنهایشم به گونه است که تماشاچی را با بازیگر همراه میکند. ما هیچ وقت شاهد آثار خطی از زلر نیستیم و همیشه متن هایش پیچیدگی دارد. او درنمایشنامههایش به مواردی اشاره میکند که در همه جای دنیا وجود دارد مثل خیانت، دروغ، فراموشی که تم اصلی کارهایش است. اما او به همه این موارد به طور متنوع و متفاوت می پردازد.
این مترجم افزود: شخصیتها در تمام آثار زلر تکرار میشود، او درواقع حسهای مشترک انسانی را با اسامی مشترک در داستانهایش تحلیل می کند. نمایش «پدر» برای من کار بسیار خاصی بود زیرا ترجمه این کار با بیماری آلزایمر پدربزرگ من همزمان شد و زمانی که من این ترجمه را شروع کردم او نیز با آلزایمر دست و پنجه نرم میکرد.همان موقع نیز تصمیم گرفتیم که این نمایشنامه را روی صحنه ببریم و به تماشاچی ایرانی منتقل کنیم زیرا در عصرحاضر ما آلزایمر مشکلی است که گریبان گیر خیلی از افراد شده است.
محمود زندهنام ، کارگردان این نمایش با اشاره به نمایش «پدر» گفت: در این نمایش ما با شخصیتی رو به رو هستیم که روزمرگی، فرزندان، زندگی و حتی اسم خودش را از یاد برده میبرد. عارضه فراموشی مصیبتی دردناکی است که گریبان گیر جوامع توسعه یافته و جوامع صنعتی شده است. همانطور که گفته شد تم این نمایش فراموشی است و خوشبختانه ساختاری که نویسنده انتخاب کرده ساختار هزارتویی است که پیچدگی خیلی خوبی دارد، این پیچیدگی باعث میشود مخاطب به راحتی از موضوع عبور نکند بلکه از ذهن خودش کمک کند و خودش را در نمایش شریک کند تا نه تنها تماشاچی بلکه ایفاگر یک نقش هم باشد. تماشاگر آنجایی نقش خودش را بازی میکند که با خودش میگوید اگر این مرد پدر من باشد یا اگر این اتفاق برای من بیفتد چه می شود؟ آن زمان است که نویسنده تاثیر خودش را گذاشته است.
کارگردان نمایش «پدر» گفت: من از پیچیدگی متن، آدمها و موقعیتهایی که تغییر میکنند استفاده کردم ولی در اجرا سعی کردم خیلی ساده، راحت و بدون پیچیدگی حرف بزنم، چون کار به اندازه کافی پیچیده است احساس کردم اگر اجرای کار پیچیده تر باشد تماشاچی ارتباط خوبی با اثر برقرار نمیکند به همین دلیل سعی کردیم خیلی انتزاعی کار کنیم.
چنگیز جلیلوند دوبلور برجسته کشورمان که نقش اصلی یعنی کاراکتر پدر را دراین نمایش ایفا میکند بیان کرد: من در زمان نوجوانی با کار تئاتر به کارهای هنری آمدم، دلم هم میخواست در تئاتر ماندگار شوم اما متاسفانه به خاطر نزول تئاتر که در آن زمان با کنسرتها و پیش پرده خوانیها تلفیق شد روز به روز از ارزش تئاتر کاسته شده تا جایی که دیگر نمیدانستیم چه اسمی روی تئاتر بگذاریم ، در آخر هم تئاتری که ما دوست داشتم و در انتظارش بودیم نابود شد.
هیولای دوبلاژ مرا بلعید
بازیگر سریال «معمای شاه» گفت: من دنبال کارهای هنری بودم و دوست داشتم دبیر تاریخ و جغرافی شوم تا بتوانم از این طریق نطق و برای بچه ها صحبت کنم و جوری صحبت کنم که بچه ها درس را بفهمند و از آن لذت ببرند.درکل دنبال کاری بودم که در آن ناطق خوبی باشم اما سال دوم دانشگده علوم دانشکده را رها کردم و هیولای دوبلاژ مرا بلعید. اما همیشه دلم میخواست که دبیر تاریخ و جغرافی شوم ولی نشد و این عقده همیشه بامن بود.
جلیلوند ادامه داد: این را می دانستم که هر نقشی به من بدهند میتوانم به خوبی از عهده آن بربیایم اما چون دانشکده را رها کرده بودم هیچ مدرکی نداشتم و این خیلی مرا آزار میداد تا اینکه شرایط باعث شد به خاطر فرزندانم که خارج از کشور درس میخواندند من نیز به آنجا بروم، در آنجا تنها چیزی که مرا مجزوب خودش کرد محیط کالج بود و من کم کم به درس خود ادامه دادم و مدرک مدیریت بازرگرانی را گرفتم. بعد از ده سال به ایران برگشتم که البته آن زمان ایده دیگری داشتم نه اینکه به تئاتر و دوبله بیایم. تخصص من رستوران داری و هتل داری است و تزم را راجع به این موضوع نوشتم و میخواستم همین حرفه را در کشورم انجام دهم اما بنا به حال و هوای حاکم در آن زمان نتوانستم هدفم را محقق کنم و به سمت دوبله رفتم. تا به الان نیز حدود600 تا 700 فیلم شناخته شده و مهم را دوبله کرده ام.
وی در خصوص حضورش در نمایش «پدر» گفت: بازگشتم به تئاتر به این صورت بود که محمود زنده نام، امید پیراینده (تهیه کننده)و سانازفلاح زاده این پیشنهاد را به من دادند و با توجه به سختی که این نمایش داشت به قدری به من انرژی مثبت دادند که موجب شد من آن را بپذیرم. گرچه سختیهای زیادی داشت و من باید طی چهل روز در ترافیک تهران تردد میکردم و برای تمرین به صحنه میرفتم به هر حال قبول کردم و به این نمایش رفتم.
محسن بهرامی از جمله بازیگران این نمایش گفت: ما به عنوان بازیگر کارمان جایی شروع میشود که متن تمام میشود، ما قرار است آن چیزی که نوشته شده را تبدیل به آن چیزی کنیم که مخاطب میخواهد ببیند. هر متنی یک شرایط و ویژگی خاصی برای بازیگر دارد که باید از یک زوایه خاص به آن وارد شود که خورنده نمایشنامه و فضای آن است.
بهرامی افزود: این نمایشنامه از قضا کار بسیار سهل و ممتنعی است، وقتی آن را میخوانیم احساس میکنیم که اتفاق سادهای در آن میافتد و کاراکترها ساده اند. اما چیزی که این نمایش را پیچیده میکند موقعیت این افراد است. کاراکترهای ساده در موقعیت عجیب و غریبی که شما نمیتوانید تمییز بدهید که آنها الان کجای این قصه هستند. شاید به همین خاطر است که نویسنده یک شخصی که آلزایمر دارد را انتخاب کرده به گونهای که مخاطب با خودش احساس کند گویی یک چیزی سر جای خودش نیست. این لحظات برای بازیگر خیلی دشوار است چون نمیتوان گفت آیا این لحظات قطعا واقعیت دارد یا در خیال است.
وی درپایان گفت: در ساده ترین بیان باید بگویم این نمایش مانند این است که کاراکتر پدر مانند استاد معماری است می خواهد دیواری را بچیند، ما بازیگران نیز به او کمک میکنیم و آجرها را یکی پس از دیگری به او میدهیم اما در آخر اوست که باید دیوار نمایش را بچیند.
در پایان گفتنی است نمایش «پدر» تا 29 آذر در پردیس شهرزاد هرشب ساعت 19:45 دقیقه روی صحنه میرود.