به گزارش گروه اجتماعی برنا ، مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله نوشت: کمتر از ٤٨ ساعت از یادداشت نگارنده در روزنامه «شرق» ٢٧/٩/٩٦ درباره روند لرزهخیزی در کشور و بحثی درباره تغییرات احتمال رخداد زلزلهها و همچنین زلزلههای با بزرگای بیش از هفت، زمین لرزه تهران رخ داد.
زمینلرزهای با بزرگای ٥,٢ در غرب استان تهران، در ساعت ٢٣:٢٧ چهارشنبه ٢٩/٩/٩٦ که متأسفانه موجب کشتهشدن دو نفر و حدود ٣٠ مجروح و هراس و اضطراب حدود یکچهارم جمعیت کشور شد.
کانون زلزله در نزدیکی مهمترین پهنه جمعیتی کشور قرار داشت. بلافاصله بعد از رخداد زمینلرزه ٢٩ آذر اظهارنظرهای مختلفی مبنی بر تبعات رخداد چهارشنبهشب و تلاش برای ارزیابی احتمال یک رخداد بعدی آغاز شد. نتایج اولیه ارزیابیهای نگارنده نشان داد که گسل مسبب این رخداد گسل ماهدشت-جنوب کرج است و با سازوکاری امتداد-لغز و در ژرفای حدود ١٥ کیلومتر گسیخته شده است.
سازوکار آن مشابه سازوکار گسل شمال تهران (که قطعه گسل مجاور شرقی آن است) و گسل جنوب اشتهارد و گسل ایپک است که بهترتیب در سوی غربی آن قرار دارند. بعد از رویداد زمینلرزه با بزرگای ٥,٢ سطح تغییرات تنش در دو سوی شرقی و غربی گسل یادشده بالاتر رفته، بنابراین اگر گسلهای مجاور در وضعیت گسیختگی و آماده به جنبایی باشند، این تغییرات تنش میتواند به القای رخداد زمینلرزه مهمی با بزرگای تا حدود حداکثر ٧.٥ در آنها بینجامد.
بازه زمانی کوتاهی که برای این تحولات میتوان در نظر گرفت از حدود دو تا ١٦ هفته پیشِروست و افزایش احتمال یک زمینلرزه هفت یا بالاتر را میتوان از ١٥ تا ٢٥ به سطح ٥٥ تا ٦٥ درصد ارزیابی کرد. این کاری است که با تحلیل آماری دادههای لرزهخیزی موجود و بر پایه رخداد زمینلرزه ٢٩ آذر ٩٦ و پسلرزههای آن انجام شده است. البته این رخداد با اظهارنظرهایی همراه شد که با ادعای تشخیص عدم فعالیت روی گسل شمال تهران و عدم مشاهده لرزهخیزی و عدم امکان فعالیت جدید روی این گسل همراه شد. این در حالی است که رخداد زلزلههای متوالی بعد از رویدادهای متوسط (با بزرگای پنج) را میتوان در زلزلههای ١٦ و ١٧ اردیبهشت ١٣٠٩ سلماس، ٩ و ١٠ شهریور ١٣٤٧ دشت بیاض و فردوس در ایران، ٢٦ مرداد ١٣٧٨ ایزمیت و ٢٤ آبان ١٣٧٨ دوزجه ترکیه، ٢٩ شهریور ١٣٧٨ چیچی تایوان، ١٤ و ٢٨ مرداد ٨٢ (با بزرگای متوسط) و سپس ٥ دیماه ١٣٨٢ بم و ٢٦ مرداد ١٣٩٣ مورموری ایلام و پنجم اردیبهشت ١٣٩٤ نپال و مثالهای متعدد دیگر نشان داد. لازم به یادآوری است که گسیختهشدن یک گسل فعال که مدتی در سکوت و نبود لرزهای به سر برده است، قبلا نیز تجربه شده، مثلا میتوان به زلزله ١٠ اکتبر ١٩٨٠ الاصنام الجزایر اشاره کرد که تیمی فرانسوی-الجزایری از یک سال قبل روی گسل الاصنام مشغول برداشت میدانی با شبکه لرزهنگاری بود و حتی یک زمینلرزه از این زمینلرزه در بازه یکساله یادشده ثبت نشد تا اینکه در ساعت ١٣:٢٥ بعدازظهر دهم اکتبر ١٩٨٠ زمینلرزهای با بزرگای ٧,٢ موجب حدود پنج هزار کشته و ٩٠٠٠ مجروح شد. بنابراین دیدهنشدن هیچ زمینلرزهای روی گسل شمال تهران نیز تضمینی برای عدم رخداد زلزله یا عدم تحریک یا عدم امکان القای گسیختگی در آن نیست.
البته بعضی نظرات که به نظر میرسد مبنای بعضی تصمیمگیریهای رسمی هم هستند، درباره عدم احتمال رخداد زمینلرزه بعدی در این چندروزه مشاهده شد. بدیهی است تحصیلات مرتبط و همچنین اطلاعات و دانش و پژوهشهای انجامشده مرتبط قبلی نزد فرد مدعی در زمینه تخصصی ارزیابی خطر زلزله و علم و آگاهی از روشهای علمی و جزئیات این علم پیشنیاز معتبر دانستهشدن چنین اظهارنظرهایی است. بدیهی است هر فردی حتی اگر عضو هیئت علمی باشد و در یکی از زمینههای مرتبط با علوم زمین یا مهندسی مدرکی داشته و کارهایی از سر علاقه یا تفنن یا دلسوزی در زمینههای مرتبط با احتمال رخداد زلزله کرده باشد، آزاد است در هر زمینهای کار یا اظهارنظر کند، ولی به استنتاج و نتایج این افراد نمیتوان اتکا کرد. ادعای اینکه رخداد ٢٩/٩/٩٦ پیشلرزه نبوده، نیز مشابه ادعای پیشبینی قطعی زلزله بعدی و به همان اندازه غیرعلمی است. همه زلزلههای طبیعی با ویژگیهای مشخصی رخ میدهند و هیچ زلزلهای مشخصات ویژه و علامتی بهعنوان پیشلرزه یا پسلرزه ندارد.
این گسل، گسل ماهدشت- جنوب کرج، تاکنون زلزله شناختهشده قبلی نداشته است و هر ادعایی مبنی بر اطلاع از زلزله قبلی آن نشان از عدم اطلاع از گسل مسبب دارد. پیشبینی و اعلام اطلاع از عدم رخداد بعدی نیز بیمعنی و غیرعلمی است و هرگز نباید به چنین گزارههای غیرعلمی اعتماد کرد. اظهارنظر درباره اینکه با رخداد این زلزلههای کوچک و متوسط انرژی زمین تخلیه شده و دیگر زمینلرزه مهمی رخ نخواهد داد به همان اندازه غیرعلمی، ناآگاهانه و غیرمعتبر است. شرط اول مدیریت کاهش ریسک زلزله در تهران، پذیرش واقعیت و توجهکردن به علم به جای پرداختن به شبهعلم است.
انتخاب