به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری برنا، روزنامه نیویورکپست در مقالهای با عنوان «به رغم اشتباهات ترامپ، وضع ما با او هنوز بهتر از کلینتون است»، نوشت: اکنون که استیو بنن تلاش سیاسی خود را به یک نتیجه منطقی رسانده است، جانفشانی تا ایناندازه بیمعنی به نظر نمیرسد. مردی با استعداد که خود را فدای خشم و خودبینی کرد.
در این مطلب با اشاره به تنشهای به وجود آمده میان ترامپ و استراتژیست سابق او آمده است: گزارش اخیر را در نظر بگیرید که در آن آمده است بنن در تلاش برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2020 است. فرض بر این است که این بخشی از برنامه او برای انتخاب روی مور، میچ مککانل و همچنین تغییر شکل کنگره بر اساس تعریف مورد نظر خود از ملیگرایی اقتصادی است.به همین ترتیب، تصمیم بنن برای به راه انداختن حملات شخصی علیه رئیس جمهور و دیگر مقامات در کاخ سفید به نفع دونالد ترامپ و حزب جمهوری خواه تمام شده است. بنن ممکن است بخواهد به این جدال ادامه دهد، اما باید گفت او یک مهره سوخته است.
اما ترامپیسم چیست؟ آیا کتاب مایکل وولف به نام «آتش و خشم» نشانهای از آغازی بر پایان ریاست جمهوری ترامپ است؟
ممکن است این گونه باشد یا نباشد. اوضاع این بار تغییر کرده است، اما به احتمال زیاد موج جدید شایعات نشانه دور دیگری از منازعات است. این ماهیت ضروری ریاست جمهوری ترامپ است. ترامپ کسی است که با گذشت یک سال از ریاست جمهوریاش دلیلی وجود ندارد بر این باور باشیم که او تغییر خواهد کرد.
گزارشها درباره پایان قریبالوقوع کار او همواره منتشر میشوند. این پیشبینیها پایانی ندارند و همواره هم اشتباه از آب در میآیند. البته این بار میتواند اوضاع متفاوت باشد.
نویسنده این گزارش در ادامه با تایید اشتباههای جنجالی رئیسجمهور آمریکا در مسائل مختلف نوشت: این در حالی است که به نظر میرسد او ریاست جمهوری خواهد داشت که پیامدهای فراوانی در پی خواهد داشت. با وجود ناامیدیهای من درباره اقدامات اشتباه او، روزی نبوده است که من آرزو کنم کاش هیلاری کلینتون رئیس جمهور میبود. وعدههای اقتصادی ترامپ بود که رأی دهندگان را ترغیب به رأی دادن به او کرد. لایحه مالیاتی که او بر سر آن وعدههایی داد به ابعاد این موضوع افزوده است و باید سبب رشد و ایجاد فرصتهای جدید برای میلیونها آمریکایی شود. در نتیجه خانوادهها تا چند نسل زندگی بهتری خواهند داشت و این در حالی است که اگر کلینتون رئیس جمهور میشد با موجی از قوانینی مواجه میشدیم که هدف از آنها مقابله با نظام سرمایه داری بود.
اما تأثیرات ترامپ تنها محدود به موضوعات اقتصادی نیست. سیاستهای ترامپ را در ارتباط با اسرائیل مد نظر قرار دهید. آیا کلینتون جرأت داشت اشتباهات تاریخی را تصحیح کند و قدس را به عنوان «پایتخت» اسرائیل به رسمیت بشناسد؟ هرگز. او نیز همانند اوباما به فلسطینیان توجه نشان میداد و میلیونها دلار نیز در اختیار آنها قرار میداد.
درباره کره شمالی چطور؟ در حالی که سخنان ترامپ در ارتباط با «مرد راکتی» خواندن رهبر کره شمالی سبب ناخشنودی من میشود، تفاوت عمدهای که وجود دارد این است که او از پذیرش یک کره شمالی هستهای خودداری کرده است. این در حالی است که کلینتون سیاست اوباما را در ارتباط با «محدود کردن» در پیش میگرفت که به معنای مماشات با مردی است که سلاح هستهای در اختیار دارد.
موضوع ایران را مد نظر قرار دهید. کلینتون در رویکرد اوباما در اینباره اشتراک نظر داشت، از این رو او از توافق هستهای حمایت کرد، توافقی که در حال کمک کردن به «تأمین مالی جنگهای ایران و رفتارهای تهاجمی این کشور در خاورمیانه» است. به همین ترتیب، کلینتون احتمالا اشتباه سال 2009 اوباما را تکرار میکرد و طی اعتراضات اخیر علیه دولت ایران سکوت اختیار میکرد. این در حالی است که ترامپ اعلام کرده است آمریکا از معترضان در ایران حمایت میکند.
اگر کلینتون به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب میشد، ما نمیدانستیم آیا مقامات بلندپایه افبیآی علیه ترامپ توطئه کردهاند تا به کلینتون کمک کنند یا خیر. تأمین مالی پرونده روسیه از سوی کلینتون همچنان محرمانه باقی میماند و ما به اطلاعاتی در این زمینه دست نمییافتیم که افبیآی از مشاوران ترامپ جاسوسی میکرده است. تبانی روسیه به عنوان یک حقیقت پذیرفته میشد بدون آن که شواهدی در این زمینه ارائه شود.
حتی با آن که ترامپ در کاخ سفید حضور دارد و جمهوریخواهان بر کنگره مسلط هستند، اطلاع یافتن از حقیقت درباره مداخله سیاسی دولت پنهانکاری بسیار دشوار میبود. اما اگر کلینتون در کاخ سفید حضور میداشت، هیچ تحقیقی در این زمینه انجام نمیشد و حقیقت برای همیشه پنهان باقی میماند. کلینتون به عنوان رئیس جمهور آمریکا در ارتباط با ایمیلهای محرمانه در معرض هیچ گونه موشکافی قرار نمیگرفت با آن که تحقیقات اف بی آی سبب تبرئه شدن او شد.
در انتهای این مقاله جانبدارانه نیویورکپست آمده است: این تنها چند دلیل از بیشماری دلایل در این ارتباط است که چرا ریاست جمهوری ترامپ -هر چند که با آشوب همراه است- سبب شده است آمریکا در مسیر درست خود گام بر دارد. امید میرود پیش بینیها در ارتباط با پایان کار ترامپ یک اقدام زودهنگام باشد.