گفتگوی تفصیلی با نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی؛

میلانی: مردم باید تغییرات را در سفره‌های خود احساس کنند/ بزرگ‌ترین مشکلات امروز حاکمیت تک صدایی است/ راه کسب اعتماد مسیری یک روزه نیست/ مردم اگر فضای بیان داشته باشند، دست به اعتراض نمی‌زنند

|
۱۳۹۶/۱۰/۲۵
|
۰۵:۲۰:۳۳
| کد خبر: ۶۶۱۶۱۲
"محمدرضا میلانی"، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و رئیس دانشگاه نبی اکرم (ص) تبریز، با حضور در خبرگزاری برنا پیرامون ریشه ها و راهکارهای برون رفت از مشکلات کشور صحبت کرد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ از اتفاقات اخیر مدت  زمان زیادی نمی گذرد. اعتراضاتی که البته سر از خشونت درآورد. در این میان افراد مختلف از دیدگاه های گوناگون به این مسئله پرداختند. عده ای از اساس آن را کار بیگانه خواندند و عده ای دیگر، تبلور مشکلات واقعی مردم. در این میان کمتر کسی به ریشه ها و زمینه های آن و راهکار برون رفت از این مشکلات اشاره کرد و سعی داشت واقع بینانه به مسئله بپردازد. در این باره پای صحبت با یکی از چهره های آکادمیک رفتیم تا نظر او را درباره اتفاقات اخیر  جویا شویم. "محمدرضا میلانی" نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی و  رئیس دانشگاه نبی اکرم (ص) تبریز  می گوید: «ما باید اعتماد از دست رفته را بازگردانیم و مردم را به عینه شاهد تغییرات کنیم؛ در غیر این صورت با به صحنه آوردن عده ای از مردم مشکلی حل نخواهد شد.» "محمدرضا میلانی" مهمان خبرگزاری برنا بود تا در فضایی گرم و صمیمی اندکی از سرمای فضای سیاسی کشور بکاهد و بر راهکار حل مشکلات تکیه کند.

در دو هفته اخیر ما شاهد اعتراضات گسترده در اقصی نقاط کشور بودیم که غالبا به خشونت و تخریب کشیده شد. به نظر شما  ریشه های این وقایع به کجا باز می گردد؟

ابتدا باید بگویم؛ این بحث ها زمانی مفید است که به یک نتیجه ای هم برسد. اگر قرار باشد که ما بحث خودمان را بکنیم و  آنهایی که قرار است جامعه را اداره کنند باز به روند پیشین خود ادامه دهند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. زمانی این بحث ها به نتیجه می رسد که مسئولین هم این مسائل را بپذیرند. ممکن است یک فرد عادی راجع به مسائل به وجود آمده صحبت و علتی را با ذهنیت خود بیان کند، ما نمی توانیم جلوی آنها را بگیریم و بگوییم چرا مثل ما فکر نمی کنید. اما ممکن است همین سوال را از یک جامعه شناس بپرسیم به صورتی دقیق تر به ریشه تحولات بپردازد و یک اقتصاد دان و نظامی تحلیل خاص خود را داشته باشد. ما باید این تکثر را قبول کنیم. یکی از بزرگترین مشکلات امروز حاکمیت تک صدایی است. متاسفانه ما تنوع فکری را قبول نکردیم و سعی کردیم به همه بگوییم، مثل ما فکر کنید.

اما ما می بینم که در کنار این تک صدایی، مسائل دیگری هم در گسترش یک بحران دخیل است؟

بله بر همین مبنا به علت های دیگر می رسیم و آن دوست ناآگاه و دشمن آگاه است. در اوایل انقلاب می‌دیدیم که دوستان برای اینکه مشکلی پیش نیاید به مردم حقیقت را نمی گفتند و دشمنی که آگاه است، بواسطه رسانه های وابسته به خود مشکلات را بزرگ می کند و واقعیت را با غیر آن، مخلوط و به خورد مردم می دهد. همین عامل باعث به وجود آمدن یک نوع بی اعتمادی عجیب و بزرگ نسبت به مدیران جامعه و رسانه ملی شد. این بی اعتمادی ریشه عمیق 39 ساله دارد که باید با نگاهی آسیب شناختی به آن بپردازیم.

در این باره دولت به سهم خود واکنش نشان داد و از طریق گفت و گوی غیر مستقیم به ارائه آمار و ارقام و گزارش عملکرد و موانع پیش رو اشاره داشت. به نظر شما آیا این سخنان تاثیری در بازگشت جامعه به آرامش داشت؟

بله قطعا. مردم به رئیس جمهور اعتماد دارند چراکه آنها با رایی قاطع، ایشان را به این سمت انتخاب کردند. طبیعی است که این اعتماد نباید به هیچ طریقی از بین برود و باید تقویت شود. صحبت های رئیس جمهور و نقش ایشان در آرام سازی جامعه بسیار مهم است. مردم به این مسئله اهمیت می دهند و چنانچه مسئولین نتوانند پاسخگویی خود را به عینه ثابت کنند، این اعتماد از بین خواهد رفت.

در این باره فعالین سیاسی راهکار آرام سازی جامعه را در گفت وگوی ملی دانسته اند. فکر می کنید  احزاب می توانند نقشی به سزایی ایفا کنند؟

من با گفت و گوی ملی به شدت موافقم اما درباره احزاب در کشور باید بگویم که ما حزب به معنایی که بتواند حرفش را کامل بزند، مردم را بسیج کند و جامعه به مواضع آن گوش فرا دهد، نداریم. حزب‌های ما عموما فصلی هستند. درحالیکه ما باید احزاب را به معنای دولت در سایه ای که همیشه وجود دارد و یک زمانی روی کار می آید، در نظر بگیریم. به همین دلیل، ما نمی توانیم به درستی راجع به نقش احزاب سخن بگوییم زیرا حزب واقعی نداریم. مهم این است که مردم باید با دست و دهانشان حس کنند که مشکلات برطرف شده است، یعنی مردم سر سفره های خود نان گرم را ببینند، بفهمند که وقتی این بودجه عظیم امسال به کشور تزریق می شود، به ثروت آنها چه چیزی اضافه می کند.

اما دولت آمارهای خوبی در حوزه اقتصادی به دست آورده است؟

ما نباید به این اکتفا کنیم. اینکه بیاییم به مردم آمار بدهیم که بیکاری فلان قدر کم شده و مسائل انقدر از بین رفته، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و اعتراضات برجای خود باقی خواهد ماند. مردم باید تغییرات را کاملا احساس کنند. مسئولین باید بگویند که در سال آینده این میزان ثروت به جیب شما افزوده خواهد شد. واقعیت این است که باید به مردم گفته شود که ارزش پول شما در سال 97 بالاتر خواهد رفت و بدان عمل شود. فقر این نیست که من از گرسنگی بمیرم بلکه معنای دیگر آن این است که من هر روز قدرت خریدم پایین‌تر می رود. فقر این است که اگر حقوقم را ندهند، من چیزی برای خوردن نداشته باشم.

در این باره نظام سعی خود را کرده تا به مطالبات مردم پاسخ دهد هرچند که این منافاتی با وجود مشکلات متعدد ندارد. ارزیابی شما از عملکرد نظام در طول این مدت چگونه است؟

به اعتقاد من، راه کسب اعتماد مسیری یک روزه نیست. 39 سال دشمن برای اعتماد زدایی تلاش کرده است. از نظر من، جمهوری اسلامی بدین معناست که یک زمانی مردم بیدار شدند و برخاستند و گفتند تفکرات «شرقی و غربی» را نمی خواهیم و این تفکرات برای کشور ما کارساز نیست؛ بلکه ما به دنبال یک نگرشی هستیم که در آن استقلال و آزادی باشد. قطعا این خواسته فقط می تواند در جمهوری اسلامی تبلور یابد. از این رو نظام اسلامی یعنی تمدنی برتر از شرق که در آن زمان اندیشه های ماتریالیستی داشت و برتر از غرب بود. اما اکنون مردم می بینند این این اتفاق نیفتاده است. 39 سال هم از آن گذشته و این اعتماد زدایی دو روزه حل نمی شود ولو آنکه رئیس جمهور همه اختیارات را برعهده داشته باشد.

در روزهای گذشته ما شاهد حضور مردم به دعوت سازمان تبلیغات اسلامی بودیم. این حضور آیا می‌تواند پاسخی برای اعتراضات باشد؟

وقتی بخشی از مردم بدین شکل و با دعوت نهادهای نظام  بیرون می آیند، آنهایی که در خارج از مرزها مشغول توطئه علیه ایران هستند، مسلما با این حرکت کمی تامل می کنند و با خود می گویند که این نظام توانایی به صحنه آوردن این تعداد از مردم را دارد اما این کار برای سفره شب مردم، نان نمی‌شود.

غیر از این مواردی که برای رفع تک صدایی و بی اعتمادی در جامعه به کمک رسانه ملی اشاره کردید. چه راهکارهای دیگری به ذهن شما می رسد تا دیگر شاهد این اتفاقات تلخ نباشیم؟

من مردم ایران را بسیار سلیم النفس و پاک می دانم. آنها با مردم سوریه قابل قیاس نیستند. سوریه یک کشور قبیله ای است. مردم اعتراض کردند، بشار اسد با آنها درگیر شد و افرادی از یک قبیله کشته شدند؛ سایر افراد دست به اسلحه بردند و کار گره خورد، داعش آمد و این اتفاقات افتاد. مردم ایران قبیله ‌ای نیستند آنها آرامش طلب و صلح طلبند. من در تبریز دیدم که چون به مردم در جایی توهین شده بود، آنها یک روز بیرون ریختند. فردای آن روز مردم عادی، مغازه‌دارها و کسبه بازار، آنها را به آرامش فرا خواندند تا ثبات تداوم یابد. اگر مردم جانشان به لبشان نرسد، برای اعتراض بیرون نمی‌آیند. مردم زمانی بدین شکل اعتراض می کنند که فریادرسی نداشته باشند. مردم اگر فضای بیان حرفهای خود را داشته باشند هرگز دست به این گونه اعتراض ها نمی زنند.

هفته گذشته مراسم اولین سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار شد. فکر می کنید اگر ایشان زنده بودند چه نقشی می توانستند در کاهش التهابات ایفا کنند؟

ما مرحوم آیت الله هاشمی را، از قبل انقلاب و زمانی که نشریه "مکتب تشیع" را چاپ می کردند و سیر زندگانی سیاسی و اجتماعی ایشان را در برهه های مختلف دیده ایم. ایشان پل بسیار خوبی برای پر کردن شکاف میان حاکمیت و مردم بودند. رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام منبع اعتماد مردم بودند. اگر آیت الله هاشمی بودند به راحتی می توانستند، این خلاء را پر و بخش عظیمی از مشکلات را حل کنند.

نظر شما