نگاه نوشته ای بر نمایش سوی کابوی/ نمایشی که صرفا یک کمدی سرگرم کننده نیست!

|
۱۳۹۶/۱۲/۱۲
|
۱۵:۱۶:۲۷
| کد خبر: ۶۸۴۲۷۲
نگاه نوشته ای بر نمایش سوی کابوی/ نمایشی که صرفا یک کمدی سرگرم کننده نیست!
فاضل اسماعیلی در یادداشتی نوشت، نمایش سوی کابوی صرفا یک کمدی سرگرم کننده است، و اگر مخاطب، هوشمندانه اجرای این نمایش را ببیند و بررسی کند، قطعا به تلخی هایی از درک ضعیف انسانی جامعه می رسد.

به گزارش خبرگزاری برنا، فاضل اسماعیلی، پس از تماشای نمایش سوی کابوی، در رابطه با این نمایش نوشت: می شود در مدار فریادها مدام خنداند و قهقهه خاراند...، اما این خنده های به ظاهر شاد، باردار بغض هایی است که در دیدن نمایش سوی کابوی  به کارگردانی پریسا محمدی باید کالبد شکافی و بررسی شود؛ نه در تحلیل نامه های نشریاتی و یا در گذرگاه های رسانه ای، بلکه در ذهن باید به تلنگرهایی رسید که خوده واقعیمان را روبروی قضاوت خودمان به پای میز محاکمه ای عادلانه می کشاند و باید پس از دیدن این نمایش، ملاقاتی با درون شخصی خود گذاشت و پرسید: واقعا من چه مقدار به نسبت حقیقت فردی ام در کانون اجتماعی بدون شعار ظاهر شده و حقیقی تر بوده ام، چه مقدار نگاهم به جهان با اتفاقات مختلف دستخوش تغییر بدون معاینه های بینشی شده است؟

این پیام و یا هدف نمایش  سوی کابوی نیست؛ بلکه این درونمایه ای است که با مفاهیم این نمایش، مخاطب را به هزارتوی هویت های بی نام و نشانی می رساند که بداند، تا بحال آنچه بوده است، نبوده است.

شاید هرکدام از ما اگر جای شخصیت های این نمایش بودیم، واکنش هایی نه صرفا مشابه اما حقیقتا نزدیک به واکنش های دیده شده در این نمایش توسط شخصیت ها داشتیم، و این بدان معناست که کارگردان در اجرایی کردن تفکراتش به جامعه شناسی، توجهی خاص داشته است.

در کلاسه ی بعدی مفاهیم این نمایش، به ابعاد غریبانه ای از شخصیت ها می رسیم که توسط یک موقعیت ملی به لحاظ چهارچوب، دچار گسیختگی درون و یا حتی جسمانی شده اند و این بازهم تایید کننده ی دیگری است از توجه این گروه به ابعاد روانشناسانه ی جغرافیایی افراد قصه که حتی انتقادات سیاسی اش را محدود به یک سیستم دولتی نکرده است و تنها به انسانیتی نقدی شدید دارد که در جهان همانند کاراکترهای روایتش سردرگم یا گم شده و ناپدید اند.

لذا نمیتوان این نمایش را صرفا یک کمدی سرگرم کننده دانست، چراکه اتفاقا اگر مخاطب، هوشمندانه اجرای این نمایش را ببیند و بررسی کند، قطعا به تلخی هایی از درک ضعیف انسانی جامعه می رسد که افسوس (ای کاش به اندازه ی افتخار به تمدن گذشته ای که داریم، به متمدنانه فکر کردن حال و آینده مان ایمان بیاوریم و در رسیدن به این ایقان تلاش کنیم) در دلش یک آه و حسرت خواهد ساخت که هیچ هارمونی موجهی برای خنده هایش به کمدی های نمایش نمی یابد.

در پایان باید بگویم در میان تئاتر ها و اجراهای گوناگونی که تنها شو آفی از اندیشه می باشند، نمایش سوی کابوی برای من یک تفکر مستقل و عاری از هرگونه شعارزدگی و ناخالصی اندیشی تعریف می شود. به همین خاطر به تماشا نشستن این نمایش زیبا و حقیقتا فهیم را به همه مردم عزیز و دوست داران هنر پیشنهاد می دهم.

 

نظر شما