خبرگزاری برنالرستان - باشگاه جوانی : یکی از مناصب مشاورهای، صندلی مشاور جوان است که در ردههای مختلف مدیریتی از رئیسجمهور و وزیر گرفته تا استاندار و فرماندار، وجود داشته و دارد.
روشن است منصب مشاور و مشاوره بایستی وقتی ایجاد شد جنبهی عملیاتی داشته باشد و جوانی از جنس حامی اصلاحات و اعتدال که اندیشهی گفتمانی رأیدهنده به دولت مستقر است، دلسوز، کارآمد، موجه و آگاه برای این منصب، منصوب شود.
رسالت مشاور آن است که دلسوزانه و آگاهانه و آگاه به حوزهی کاری مرتبط با موضوع مشاوره، نقطهنظرات خویش را با تصمیمگیران و تصمیمسازان در میان بگذارد.
مشاور دلسوز، واقعبین است و اهل تملق و چابلوسی نیست و دیدگاههای دلسوزانه و مبتنی بر پند و اندرز استدلالی و علمی خود را بیان میکند.
مشاور آگاه همچنین با دیگر متخصصان حوزهی کاری مشاورهاش، مشورت میکند و تجمیعشدهی نظرات و دیدگاههای فنی را به مقام مسئول تصمیمگیر یا تصمیمساز انتقال میدهد.
در کشور ما یک اجماع نظری دربارهی استفادهی بیشتر از ظرفیت و پتانسیل جوانان و جوانگرایی در سطح نخبگان سیاسی حاکم ایجاد شده است و اما باید این اجماع نظری به «حوزهی پراتیک» یا همان «عمل» برسد.
منصب مشاور در امور جوانان میتواند یک منصب مهم باشد اگر به دیدهی عملیاتی و تأثیرگذار دیده شود و جنبهی نمادین و صوری نداشته باشد؛ زیرا اگر جنبهی نمادین و سمبلیک پیدا کند، آنگاه جایگاه مشاور و مشاوره، صوری و غیرواقعی میشود و شأن مشاور نیز نزد افکار عمومی و در چشم نخبگان جامعه، کاسته میشود.
همچنین پیشنهاد آن است که بهصورت منظم و در فواصل زمانی معین، مقامی همچون استاندار با کمیتههای جوانان احزاب، جلسات گفتوگویی برگزار کند و نقطه نظرات آنها را بشنود و به تجمیع کارشناسی بسپارد که پس از آن، مرحلهی اجرا، اقدام و عمل قرار دارد. منظور از برگزاری جلسات، جلسات گاهگاهی نیست بلکه جلسات منظم ادواری و پایدار است.
ستادهای حامی اصلاحات و اعتدال نیز بخشهای کاری ویژهی جوانان و کمیتههای جوانان داشتهاند که توصیه و پیشنهاد به برگزاری جلسات منظم ادواری ردههای با آنهاست.
تشکلهای دانشجویی را نیز نباید از دیده پنهان داشت؛ بخش عمدهای از جوانان از قشر دانشجو هستند و دانشگاه محل و ثقل جوانگرایی است.
از این روست که برگزاری جلسات گفتوگویی یا پرسش و پاسخ با نمایندگان تشکلها و شوراهای دانشجویی، میتواند ارتباط بین مقامات مسئول با جامعهی دانشجویی را تقویت کرده و به صورت یک «ارتباط ارگانیکوار» دربیاورد.
ناگفته پیداست که برگزاری نشستهای خبری منظم بهویژه برای استانداران و فرمانداران در فواصل زمانی معین با اصحاب رسانه نیز هماره از پیشنهادات بوده است. رسانه، بخش مهم جامعه مدنی و رکن مهم نظارت اجتماعی بر قدرت سیاسی است.
نباید سازمانهای مردمنهاد حوزهی کاری جوانان را از قلم انداخت؛ تقویت جامعه مدنی که دو بخش سازمانهای مردمنهاد صنفی و غیرصنفی و عامالمنفعه دارد به تقویت جامعه مدنی یاری میرساند که تکیهگاه مقابل جامعهی تودهای است.
ضرورت دارد اینچنین جلساتی با نمایندگان و کنشگران «مردمنهادهای» جوانان نیز در فواصل معین زمانی برگزار شود و بدیهی است که هر جلسهای بایستی خروجیهای عینی منتج به «عمل» داشته باشد و صرفاً در لایهی «فقط جلسه»، باقی نماند.
تجیمع کارشناسی نظرات، تصویب و در نهایت اقدام، سه گانههای مرحلهای اینگونه روندهای تصمیمسازی است.
در سیستم بوروکراسی نیز حمایت از استراتژی کادرسازی و جانشینسازی بر مبنای شایستهسالاری، شایستهگزینی و قانونگرایی، یک ضرورت عینی است.
حلقهی مدیریتی در کشور نیاز است که جوان شود و این جوانگرایی بهصورت شتابزده و ناگهانی نیست؛ بلکه باید فضا و میدان را آرام آرام برای جوانان شایسته فراهم آورد و از ظرفیتهای علمی، پژوهشی، مدیریتی و سایر توانمندیهای خلاقانهی جوانان در سیستمهای دیوانسالاری استفاده کرد.
کیست که نداند در ساختار اقتصادی ایران از دیرباز تاکنون، دولت به معنی کلیت نظام سیاسی، بازیگر تعیینکننده است و به همین علت، دیوانسالاری و مناسبات بوروکراسی، یک نقش مهم در جانشینسازی و حمایت از نیروهای کارآمد جوان دارد.
یک مدیر همیشه باید به فکر جانشینسازی و حمایت از رشد کیفی و اداری نیروهای جوان برمعیار شایستهگزینی باشد و از گردش کیفی نیروی انسانی درون سازمانی حمایت کند.
مقصود آن نیست که هر که به صرف جوان بودن، منصب بخواهد و منصب بگیرد، بلکه مُراد آن است که از جوانان شایسته که در عمل نشان دادهاند کارآمد هستند حمایت شود و این «جوانگرایی» از عرصهی «تئوریک» به عرصهی «پراتیک» برسد.
یاداشتی از دکتر شهرام شرفی -روزنامه نگار ومدیرکانال چکیده خبر