پیش از این خیلی مایل بودم که با آیت الله هاشمی(ره) گفت و گویی انجام دهم. به خصوص اینکه در اواخر عمر، ایشان خیلی ویژه از جوانان نام می بردند و بر استفاده از نیروی جوان و متخصصان جوان تاکید می کردند. آن فرصت با فوت آیت الله تقریبا تمام شده تلقی شد تا اینکه پیامکی مبنی بر حضور فرزند بزرگ ایشان برای هم اندیشی با اعضای شورای شهر ارونـد و همچنین نام گذاری اتوبان و پُلی در آبادان و خرمشهر به نام آیت الله را دریافت کردم. فرصت را غنیمت شمرده و ضمن معرفی خود، قرار شد قبل از برگشت محسن هاشمی رفسنجانی به فرودگاه، با هم به گفت و گو بنشینیم.
در این گفت و گوی 15 دقیقه ایی به دلیل نبود وقت کافی شامل همه سوالاتم نشد ولی حرف های ایشان با آن طمئنینه خواص در بیان، در همین حد هم جامعیت خود را حفظ کرده و نشان از دغدغه بالای ایشان در امور مربوطه دارد. وی حتی در کلام هم از اعتدال آیت الله بهره مند بود و سعی می کرد موردی یا کسی از قلم نیافتد.
امیدوارم این گفت و گو سرآغاز گفت و گوهای دیگر بزرگان و مسئولین کشوری در اروند باشد تا بتوانیم در خصوص احیای محورهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی این دو شهر که به قول امام راحل"دِینِشان را به اسلام ادا کردند" گامی برداشته باشیم که اگر قرار است این اتفاق مُیسر شود بخش مهمی از آن به دست ما جوانان رقم خواهد خورد.
آن چه که در زیر می خوانید گفتوگوی برنا با محسن هاشمی رفسنجانی فرزند آیت الله هاشمی(ره) و رئیس شورای اسلامی شهر تهران است:
برنا- اخبار مهم این روزهای جهان و ایران خروج آمریکا از برجام است این خروج قابل پیشبینی بود؟
محسن هاشمی- بله؛ این پیش بینی آن هم در مورد آمریکا زیاد سخت نبود. همانطور که می دانید آیت الله هاشمی خروج آمریکا از برجام را پیش بینی کرده و در این باره گفته بودند روش های ترامپ غیر قابل پیش بینی است و به اصول پایبند نیست لذا بعید نیست که برجام را زیر پا بگذارد. که در عمل دیدیم همانطور شد.
برنا- به نظر شما چرا بر خلاف نظر جامعه جهانی ترامپ از این توافق خارج شد.
محسن هاشمی- قطعا برجام توافقی پرسود برای ایران بوده است. خروج آمریکا از این توافق نشان میدهد برجام توافقی کارآمد بوده و سود ملی داشته است اما چون این توافق نتوانسته منافع شخص ترامپ و هم پیمانانش به خصوص همپیمانان منطقه ایی خود و در راس آنها رژیم صهیونیستی را فراهم کند و در قاموس ترامپ جایی برای توافق بُرد بُرد نیست، مُنتهی به خروجش از برجام شد.
برنا- در همین خصوص توصیه شما برای مواجه با این موضوع در داخل کشور چیست؟
محسن هاشمی- برکسی پوشیده نیست که این اقدام ترامپ یک فضا سازی تبلیغاتی برای تحت الشعاع قرار دادن فضای داخلی ایران است و میتوانیم با خویشتن داری این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم، اینکه خروج آمریکا از برجام تاثیر محسوسی بر بازار و شرایط اقتصادی کشور نگذاشته است، علامت مثبتی است و نشان می دهد ما همانطور که از بدو انقلاب تاکنون همواره انقلاب اسلامی تهدیدهای بی شماری را به فرصت تبدیل کرده، می توانیم از این موضوع نیز استفاده کنیم و بر انزوای مخالفان ایران در جامعه جهانی و تقویت ارتباطاتمان با سایر قدرت های بین المللی و کشورهای جهان استفاده کنیم.
برنا- آقای هاشمی بعد از سال ها آن هم در آستانه سوم خرداد به آبادان و خرمشهری آمدید که در آخرین چاره جویی برای احیای نبض زندگی این دو شهر جنگزده حالا به منطقه آزاد(ارونـد) تبدیل شده اند چه اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی این دو شهر دارید؟
در آستانه سه خرداد لازم می دانم یاد شهید جهان آرا و همرزمانش را گرامی بداریم. همچنین آیت الله جمی در تمام مدت جنگ تحمیلی آبادان را ترک نکردند و زبانزد خاص و عام بود و آیت الله هاشمی از ایشان به نیکی و به عنوان عنصری شجاع و مقاوم یاد میکردند.
در خصوص سوالی که پرسیدید باید در همین ابتدا بگویم که آبادان و خرمشهر نقطه ورود تمدن به ایران بودند. از هر لحاظ این دو شهر مهم بوده و هستند. آبادان و خرمشهر در دوران بازسازی بعد از جنگ تحمیلی آنچنان که باید محورهای اقتصادیشان مناسب سازی نشد که مردم و منطقه از امکانات بهتری برای ماندگاری برخوردار بشوند و چنان شکوفا شوند که به جای کوچ از این شهرها، شاهد مهاجرت از بیرون به این منطقه بشویم و ارتباطات خارجی آن توسعه یابد. البته در دهه اخیر شاهد حرکت هایی بودیم و این شهرها به منطقه آزاد ارتقاء یافتند و در ادامه وسعت منطقه از 170 به 350 کیلومتر مربع در دولت تدبیر و امید؛ به کل شهرهای آبادان و خرمشهر تعمیم داده شد و اخیرا از مزیتها بینالمللی نیز برخوردار شدند که در آینده نمود بیشتر در پی دارد.
برنا- در بالا به بازسازی این دو شهر اشاره کردید، بازسازی در زمان آیت الله هاشمی(ره) انجام شد. از نظر شما دوران بازسازی توانست این دو شهر را مجددا احیا کند؟
محسن هاشمی- یکی از مهم ترین برنامه های آیت الله هاشمی رفسنجانی بعد از جنگ تحمیلی، بازسازی مناطق جنگزده بود و دو شهر آبادان و خرمشهر در اولویت بازسازی بودند. در آن زمان خرمشهر مورد تصرف عراق واقع شده بود و آبادان مقاومت کرده بود و تصرف نشده بود اما بمباران های بسیار شدید رژیم بعث، زیر ساخت های این دو شهر را از بین برده و مشکلات اساسی برایشان به وجود آورده بود. اتفاقا در بُعد بازسازی این دو شهر، سرعت خوبی در دولت سازندگی اتفاق افتاد. اما همانطوری که آقای زمانی(مدیرعامل سازمان منطقه آزاد اروند) در سخنرانیشان گفتند؛ بازسازی فقط احیای ساختمان های مسکونی و اداری و عمومی نیست بلکه باید"محورهای اقتصادی" شهرها هم بازسازی، احیا و پویا شوند تا شهرها بتواند به حیات خود برگردند. در نظر داشته باشید که بعد از انقلاب این دو شهر به دلیل ماموریت های که داشتند و در جنگ ماموریتشان عوض شده بود، دیگر نتوانستند در بُعد اقتصادی فعال بشوند به این خاطر تصمیم بر منطقه آزاد شدن این دو شهر گرفته شد که از این طریق بتوان مجددا آبادان و خرمشهر را به محور اقتصادی بازگرداند و به پویایی رساند.
البته امیدواریم که منطقه آزاد سبب ایجاد یک تحول باشد و رفته رفته بتواند در آن مسیر گام بردارد و شاهد رونق و شکوفایی این دو شهر باشیم. باید به سمتی برویم که جمعیتی متعهد و متخصص پرورش دهیم که هم بازدارنده است برای دشمنان و هم اینکه بتوانند با توجه به پتانسیل جغرافیایی بالای آبادان و خرمشهر، سبب رونق اقتصادی این دو شهر و مردمانش شود.
برنا- آقای هاشمی، جمله معروف امام راحل را همه ما شنیده ایم که گفتند؛ "خوزستان دِین خود را به اسلام ادا کرده است"، همچنین گفتند:"حصر آبادان باید شکسته شود" و در خصوص خرمشهر فرمودند:" فتح خرمشهر فتح خاک نیست، فتح ارزش های اسلامی است". به نظر شما شکست حصر آبادان و فتح خرمشهر که با فتح ارزش های اسلامی در جمله امام قیاس شده است، چرا فقط در حد روزهای جنگ باقی ماند و وضعیت این دو شهر که از هر لحاظ برای کشور مهم ارزیابی می شوند باید برای مردمانش ترجمه"جنگزدگی و کم برخورداری" آن هم در این وضعیت آب و هوایی باشد؟
محسن هاشمی- واقعیت این است که با وجود خدمات و فعالیت های بسیاری که پس از انقلاب و به خصوص در دولت سازندگی برای بازسازی مناطق محروم و جنگ زده انجام شده است، متاسفانه در تعدادی از این مناطق از جمله استان خوزستان این محرومیت ها به صورت کامل برطرف نشده و آنگونه که شایسته مردم رنج کشیده و شهیدپرور خوزستان است، امکانات رفاهی برای آنها مهیا نشده است، وضعیت آب آشامیدنی، هوا، اشتغال و امکانات این استان موجب شرمندگی ما مسئولان از مردم است و باید برای جبران کمبودها برنامه ویژه و عملیاتی طراحی شود و از ظرفیت هایی چون سرمایه گذاری خارجی و فعالیت بخش خصوصی بیشتر از گذشته استفاده شود.
برنا- در زمان جنگ تحمیلی تهران به واسطه ارتباطات تنگاتنگش با خرمشهر و آبادان، معین خرمشهر شد، اما بعد از جنگ دیگر شاهد ادامه همکاری های فی مابین شهرداری تهران با خرمشهر و آبادان نبودیم، حضور شما در نشست هم اندیشی با شوراهای شهر اروند، می تواند به معنای از سرگیری این مراودات و حمایت های فی مابین بشود؟
محسن هاشمی- اشاره خوبی کردید. در زمان جنگ تحمیلی تهران معین خرمشهر بوده و آقای کامروا این مسئولیت را در آن وقت به عهده داشته است. همیشه از طرف شهرداری تهران به خرمشهر و آبادان کمک شده اما مقدار آن کم بوده است. من فکر می کنم باید به فکر حل مسائل این منطقه و دو شهر آبادان و خرمشهر با امکانات موجود در تهران باشیم چرا که در گذشته های دور خرمشهر و آبادان به تهران کمک های فراوانی کردهاند. امیدواریم بتوانیم همکاری های گذشته را مجددا ادامه دهیم. این نشست هم اندیشی با شوراها می تواند این سرآغاز تلقی شود.
برنا- پس می توان این انتظار را بعد از حضور شما برای آینده همکاری با این دو شهر متصور شد؟
محسن هاشمی- قطعا. این موضوع را با دیگر اعضای شورای شهر تهران در میان می گذارم؛ بررسی و پیگیریهای لازم را دنبال خواهم کرد و ادامه دهنده همکاری های گذشته خواهیم شد که تهران پس از جنگ تا رفع محرومیت و ایجاد رونق اقتصادی این منطقه همچنان به وظیفه مُعینی خود ادامه دهد.
برنا- همکاری و حمایت های مد نظر قالب مشخصی دارد؟ و آیا فقط در بُعد سِمت شما به عنوان رئیس یک مجلس محلی در پایتخت خلاصه می شود؟
محسن هاشمی- حضور من در اینجا ابعاد مختلفی دارد بنده فرزند خانواده آیت الله هاشمی(ره) هستم و دارای توانایی های برای کمک به این مناطق هستم و همانطور که گفتید رئیس یک مجلس محلی در پایتخت ام که می توانیم از تجربیات مشاورین و نیروهای متخصص در شهرداری و شورای شهر تهران در زمینه های مختلفی چون فضای سبز، شهرسازی، مدیریت شهری، هوشمند سازی شهر، تشخیص و یافتن راهکارهایی برای آسیب شناسی اجتماعی و همچنین برنامه های فرهنگی و فرهنگ سازی به این دو شهر کمک کنیم. همانطور که می دانید تهران یک شهر حدودا 9 میلیون نفری است و تمام مسائل یک شهر بزرگ را دارد که تجربیات بسیاری در آن نهفته است. شهرداری تهران حدودا 68 هزار پرسنل دارد که بخش عمده ایی از آنها متخصص هستند و شهر 240 هزار نفری آبادان و 130 هزار نفری خرمشهر به اندازه یکی از مناطق 22 گانه تهران می توانند از تجربیات ما بهره ببرند و لذا ما در این بخش دریغ نمی کنیم و حتما از نیروها یمان برای انتقال تجربیات استفاده خواهیم کرد
برنا- این حمایت های شامل موارد لُجستیکی و مالی هم می شود؟
محسن هاشمی- در بخش لُجیستیکی و کمک های مالی مستقیم دستمان بسته است به دلیل قوانین کشوری که نمی توانیم از منابع مالی شهر برای خارج از شهر استفاده کنیم. ولی همیشه یک راه حل هایی وجود دارد مثل استفاده از پتانسیل های بخش خصوص که در کلان شهرهای دیگر نقاط دنیا هم از این روش استفاده می برند. در این خصوص باید فی مابین تهران و اروند بخش خصوصی را فعال کنیم با روش هایی که جنبه ای اقتصادی دارد آنها را به کار دعوت کنیم تا باعث توسعه این مناطق شود.
برنا- آیت الله هاشمی این اواخر بسیار از نیروی جوان و جوانان صحبت می کردند و جلسات بسیاری با جوانان برقرار می کردند، و مسئولین را به استفاده از این نیروی با انگیزه سفارش می کردند. درزمان انقلاب و جنگ تحمیلی نیز بار بر دوش جوانان بود و در آن برهه ها سربلند بیرون آمدیم، چه شد که به یکباره جوانان نادیده یا کمتر دیده شدند؟ چرا در مقام عمل از نیروهای جوان استفاده نمی شود؟
محسن هاشمی- جوانگرایی به دو معنی است. شما جوان هستید و آن وقت ها را شاید به یاد نیاورید. وقتی انقلاب پیروز شد کشور هنوز آماده پذیرش مسوولیت ها نبود.
آن موقع بهترین انتخابی که امام(ره) می توانست انجام دهد، انتخاب مهندس بازرگان بود و تیمی که آقای بازرگان انتخاب کرده بود متوسط سن 50 سال را در بر می گرفت. بعد از آن کم کم نیروهای انقلاب آماده شدند و حدودا سال 60 بود که مهندس موسوی بر سر کار آمدند و ایشان بعد از شهادت شهیدان رجایی، باهنر و بهشتی بعد از آن اتفاقات، اولین کابینه کاملا جوان و انقلابی را معرفی کردند که متوسط سنشان حدودا 25 تا 30 سال بود. عزیزانی چون آقای زنگنه، ناطق نوری، نجفی، بهزاد نبوی را می توان نام برد. همان نیروها در زمان جنگ آمدند و دولت را تحویل گرفتند و خوب هم آن زمان را اداره کردند.
برنا- و از آن زمان از مهندس موسوی با عنوان«نخستوزیر جنگ» یاد میشود.
محسن هاشمی- بله همینطور است و در ادامه در دولت سازندگی چپ و راست آیت الله هاشمی رفسنجانی را کمک کردند. البته در آن زمان علاوه بر جوان و انقلابی بودن، متعهد و متخصص هم شده بودند و وضعیت خوبی داشتند. این روند تا دولت آقای خاتمی هم ادامه پیدا کرد.
کم کم از دولت آقای خاتمی به نوعی انسدادی در بین نیروها بوجود آمد که حاضر نشدند جایشان را به جوانتر ها بدهند علیرغم اینکه خودشان در جوانی پست ها را گرفتند نسبت به جوانگرایی یک مقداری می شود گفت خوشبین نبودند و نیستند و پست ها را واگذار نمی کنند.
برنا- چگونه از این انسداد می توان خارج شد؟
محسن هاشمی- باید از این انسداد خارج بشویم. البته به معنی نیست که ما به تخصص و تجربه اهمیت نمیدهیم مهم این است که شایسته سالاری کنیم به این معنا که اگر در یک پُست مشخص دو نیرو داشته باشیم که یکی جوان و یکی میانسال و پیر، و جوان مشخصات آن شخص پیر و میانسال را داشته باشد خوب طبیعتا باید آن پُست را در اختیار آن جون قرار دهیم. این را شایسته سالاری و جوان گرایی می گویند.
در حال حاضر ما در کشور از این دست نیروهای جوان بسیار داریم که می توانند با نیروهای میانسال و پیر با تجربه رقابت کنند لذا باید شناسایی بشوند و استفاده کنیم و نگاه عزیزان نیز باید تغییر کند و به نیروهای جوان اعتماد کنند.
برنا- حالا که در کسوت ریاست شورای شهر تهران هستید از نیروهای جوان استفاده خواهید کرد؟
محسن هاشمی- در مورد شوراها که یک کار انتخابی است و مردم می توانند جوانان را انتخاب کنند. در خصوص پست های شهردار مربوط به شهرداران است و در اختیار شوراها نیست. شوراها حق دخالت در انتصابات را ندارند و قانونا شوراها نمیتوانند نیرو بچینند. این وظیفه شهرداران و تیمشان است که نیروهای خود را انتخاب کنند. البته میشود توصیه کرد که درصدی از پست و سمتها را به جوانان اختصاص دهند با تاکید بر در نظر گرفتن شایسته سالاری و نه فقط به این منظور که جوانگرایی صورت بگیرد، تا دچار مشکل نشوند. البته همانطور که گفتم جوانان شایسته بسیار داریم و انتصاب جوانان شایسته هیچ مشکلی را به وجود نمی آورد و امیدوارم مسئولین اجرایی در شهرداریها این رویه را در پیش گیرند.
برنا- آقای هاشمی آنچه که در مدیریت کلان شاهد آن هستیم عقیم ماندن ایده ها و پروژه هایی است که به دلیل عدم ثبات مدیریتی بر جا مانده اند. نظر شما در این خصوص چیست؟
محسن هاشمی- ثبات مدیریتی بسیار در فرآیند کاری موثر است. وقتی مدیری طرح یک برنامه مهم را در دست دارد باید زمان کافی اجرای آن را داشته باشد و اگر نتواند چند سال در آن پست باشد نمی تواند برنامه های مهم و موثر را اجرایی کند. مثلا من فکر می کنم، موفقیتم مدیون ثبات مدیریتی و حضورم در مترو تهران است یا مثلا آقای قالیباف با 12 سال مدیریت شهری تهران، تجربیاتی را کسب کرد که بعضا کارهای مثبتی انجام داده است. در هر کشوری موفقیت ها هم به همین شکل است البته باید ثبات مدیریتی با ساز و کار واقعی خودش انجام بشود و نه با فشار و زور.
برنا- ارزیابی شما در خصوص تاثیر شوراهای شهر از بدو کار تاکنون چیست؟ آیا توانسته اند سبب روند رو به رشد و مثبت شهرداری ها بشوند و در کل حضور شوراها را بیشتر فرصت می بینید یا تهدید؟
محسن هاشمی- شوراهای اسلامی شهر وروستا یکی از ارکان مردم نهاد پیش بینی شده در قانون اساسی است که ظرفیت خوبی برای کاهش تصدی گری دولت و واگذاری امور به مردم دارد، در بیست سال سپری شده از تشکیل شوراها، بخشی از این مسیر طی شده است. اما بخش قابل توجهی به خصوص در تفویض وظایف دولت به مدیریت شهری و همچنین اختیارات نظارتی شورا نسبت به مدیریت شهری برای قانونمند کردن فرایند نظارت جامع باقی مانده است، قطعا شورا یکی از فرصت های پیش روی ما، برای ایجاد مشارکت، شفافیت و مردمسالاری در مدیریت اجرایی است که باید از آن استفاده کنیم.
برنا- تا پیش از دولت تدبیر و امید در مدت زمان 8 سال؛ 9 مدیر عامل، مدیریت سازمان منطقه آزاد اروند را به عهده گرفتند و عملا به جای فرصت، تهدیدی برای این منطقه شد و منطقه نتوانست از 8 سال زمان خود برای رشد استفاده کند. در دولت تدبیر و امید شاهد ثبات مدیریتی در اروند بودیم و می توان گفت در مجموع این یک فرصت برای منطقه محسوب شد. هر چند تا نقطه مطلوب فاصله بسیار است. نظر شما در خصوص ثبات مدیریتی در دولت تدبیر و امید تا به اینجا چیست؟
محسن هاشمی- فکر می کنم مجموعا طول عمر مدیران دولت تدبیر و امید بیشتر از دیگر دولت ها بوده البته من در این خصوص تحقیق مشخصی نکرده ام اما در کل استنباطم این است که دولت آقای روحانی و مدیرانشان با ثبات تر از دیگر دولتها بوده است.
برنا- از فرصتی که برای گفت و گو در نظر گرفتید، سپاسگذارم. صحبت های پایانی شما را می شنویم.
محسن هاشمی- از طرف خودم، خانواده و دوستداران آیت الله هاشمی از تمامی مردم آبادان و خرمشهر و کسانی که دست اندرکار نام گذاری اتوبان و پلی به نام آیت الله هاشمی بودند صمیمانه تشکر می کنم و از اینکه یاد آیت الله را اینگونه زنده نگاه داشتید قدردانتان هستیم.
گفت و گو: احمد بن رشیدی
عکاس: محمد بن رشیدی