گفته بودی نشانه از چه داری؟
گفتم: آستاره، ماه و آفتاب
گفتی نشان شما از آفتاب است؟
بلکه ما خود آفتاب هستیم و این نشانه ها اندیشه های ایلم است که از پیچ و خم تاریخ به شکل رازآلود به سلامت عبور کرد.
نیم دری، دریچه ای است تا فرزند آفتاب با استعاره نمودن عشق های آتشین ایل در ترانه هایش، اندیشه های رمزآلود ایل و تبارش را به نسل فرزندان خورشید انتقال دهد.
زبان عشق ترانه سرا در پرتو الهام های موسیقی یایی، معشوق را تا ماه، ستاره و معبد خورشید جستجو می کند.
در تمام ترانه های آلبوم نیم دری آفتاب و ماه و ستاره از بسامد واژگانی بالایی برخوردار است، ماده سیال ذهنی و زیستی خواننده بختیاری الهام از باورها و اعتقادات کهن الگویی است که به فرجام نغمه ها و ملودی های سرکش بختیاری نشسته است.
بیان استعاره ای معشوق با عناصر اصلی کائنات و روح عشق به معشوق در رخساره ماه و آفتاب در ترانه های شاخ نبات، دلت برد آبیده، ترانه شلال، هری صنم با تشبیه و استعاره های زیبا در ترانه ها جلوه داده است.
با توجه به بُن مایه های ترانه ها براستی می توان به صراحت بیان کرد، موسیقی بختیاری یکی از کهن ترین موسیقی های ایران زمین محسوب می شود و با پشتوانه این میراث باستانی سیر و تشعشعات عشق و اندیشه نور در ناخودآگاه ترانه سرای خوش لحن ما زایش و پویش دارد.
در آلبوم نیم دری طبیعت و عشق دو مفهومی است که خواننده مبنای اثر خود قرار داد و با تمام وجود در حسرت این آرمان های به کور رفته می خواند و به راستی آیا در این جهان و کائنات از ازل تا به ابد مفهومی بالاتر از عشق وجود دارد؟
در عاشقانه های نیم دری احساس می کنی انسان به معنای واقعی اشرف مخلوقات است، خونده گر ما معشوق را مدار جهان قرار داده و ماه، ستاره و خورشید را برای توصیف او روانه سروده هایش می کند اوج این آرمان سروده ها در ترانه (گِئل می نا) نمود یافته است.
رگه های بینش اساطیری در تصنیف های روح انگیز شیروان احساس می شود گویی خواننده نیم دری از بلندای تاراز با اندیشه نشانه های دوران ها، امروز می خواهد پسران نسل خورشید سرزمین بختیاری را ستاره باران کند تا خلا بحران هویتی که پیرامونش را فراگرفته با زبان عشق بیان کند و هشدار دهد!
ستاره های اقبال دو دلداده در ترانه هری صنم بر اساس یک باور اساطیری به نقش ستارگان در جهت گیری زندگی قوم بختیاری باید با همدیگر جفت شوند تا عشاق به وصال برسند.
و اما طبیعت که از دریچه نگاه نیم دری ملاحضه می شود بسیار مقدس است تا انجا که خواننده در ترانه (شاخه نبات) برای رسیدن به معشوق به درخت کنار دخیل می بندد و این باور به قداست و حتا جایگاه عرفانی درخت کنار ریشه در اندیشه و کیش مهر و زرتشتی مردمان دیار بختیاری است.
طبیعت گرایی در اندیشه ایرانی _ بختیاری حکمتی روح افزا است که با آیین مهر پیوند دارد و از نیروی روحانی برخوردار است، کوه و درخت نشانه همبستگی روحی محسوب می شود، بنابراین در تصنیف دشت لاله علاوه بر حسرت های نوستالژیک به جغرافیای بختیاری خواننده در زمزمه و دیالوگ آرام با طبیعت کوه و دشت لاله را خطاب می کند و متذکر می شود من به طبیعت پشت نمودم، پس نتایج بحران های امروز زیست محیطی خوزستان محصول همان حکمت است، دور شدن از نیروی روحانی و روح نامیرای زاگرس و دست درازی به اکوسیستم آن، شهروندان ما را در بحران زیست محیطی فرو برده است.
در کل روند خلق آلبوم نیم دری حاصل فرایند علمی ، تجربی و ناخودآگاه شیروان بختیار است.
صدایی اساطیری، وام گرفته از خاک، باد، آب و آتش با بُن اندیشه های عرفان بختیاری جاودانه ای را خلق کرده که شنونده را با خود عارف می کند و سفری عاشقانه را برایش مهیا می سازد.