درگذشت دکتر محمد امین قانعیراد از چهرههای ارزشمند جامعهشناسی که دو دوره ریاست انجمن جامعهشناسی ایران را برعهده داشت، روز گذشته بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی یافت. این در حالی است که جامعه در مورد رویدادهای مشابه چنین واکنشی از خود نشان نمیدهد.
دلیل آن قطعا به شخصیت ممتاز او برمیگردد. در سالهای اخیر، برخی جامعهشناسان تلاش میکنند تا از دانش جامعهشناسی برای تببین و حل مسائل و مشکلات واقعی کشورمان کمک بگیرند. راز علاقهمندی مردم به او را باید در همین نکته دانست.
دکتر مقصود فراستخواه در یادداشتی که در سوگ او منتشر کرده، به این نکته، اشارهی دقیقی کرده و مینویسد: «قانعیراد را میتوان از نحلهی جامعهشناسی «درمانگر و سیاست ورز» به حساب آورد و از اصحاب علم رهایی در مقایسه با علم ابزاری. پابهپای رویدادهای ایران ونگونبختیهای یک ملت، میدوید و یکان به یکان در حد توان به سر وقت مسألههای عنیف ودشوار این سرزمین میرفت وموضع میگرفت و حرف میزد تا بدانند که دانشمندان تنها برای تئوریپردازی ساخته نشدهاند. این سرزمین، فرزندان دانشی خود را با خون جگر تربیت میکند و انتظار منشیگری دولتی یا تجملگرایی تخصصی یا حتی برجعاجنشینی آکادمیک از آنها ندارد».
دکتر قانعیراد سال 1334 در شهر ری متولد و دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران بود در زمینه های مختلف جامعه شناسی فعالیت داشت و از چهره های مبرز در زمینه جامعه شناسی علم به شمار می آمد.
وی که تا زمان درگذشت بازرس اصلی انجمن جامعه شناسی و پیش از آن رئیس این انجمن بود؛ سال گذشته جایزه دهخدا را برای نگارش کتاب پیمایش علم و جامعه؛ تجربه جهانی و اجرای نسخه ایرانی دریافت کرد، همچنین جایزه فارابی را کسب کرده بود و سال 95 نیز جایزه انجمن ترویج علم را به خود اختصاص داد.
آثار زیادی از مرحوم قانعی راد برجای مانده که از آن جمله می توان به اجتماع علمی و تولید دانش در ایران، جامعه شناسی رشد و افول علم در ایران، جامعه شناسی کنشگران علمی در ایران و بی شمار کتاب و مقالات دیگر اشاره کرد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.