به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران همزمان با بزرگداشت روز حافظ، یادداشتی به همین مناسبت منتشر کرد:
«ذکــر یــاد و نــام حافــظ بهانه نمی خواهد؛ روزی نیست که در گوشه وکنار این سرزمین ذکری از حافظ به میان نیاید. او به عنوان یکی از مفاخــر فرهنگی، ادبی، عرفانی و آموزه های اخالقی شــناخته شده و نام و کالمش بر زبان ها ســاری و جاری است. اما روز حافظ فرصتــی را فراهم کرد که بــه یاد یکدیگر بیاوریم که حافظ، حافظ گنجینه و ادب فارســی و معرفتی اســت و ارزش و منزلــت او را باید پاس بداریم. او با کالم ســحرآمیزش بهترین آموزه ها و معارف را متذکر می شود و ما باید در پی آن باشیم که قدر و مقدار حافظ را به یکدیگر متذکر شــویم. به راســتی چرا «حافظ» ماندگار شــده و چه وجه از شــخصیت او این ماندگاری را رقم زده اســت؟ تا جایــی که هر ایرانــی تعلق خاطــر بیکران به مصاحبت با خواجه شیراز دارد و در خوش ترین و تلخ ترین لحظات عمر سراغ او رفته و به اشارت ها و بشارت های او دل خوش کرده است تا جایی که همــواره و در همه عرصه ها گــوش جان به کالم او می دهیــم و حتی وقتی به مشــاهده و تجربه چندان اعتماد نمی کنیم، به غیب گویی حافظ پناه می بریم. آیا اخالص در بیان و هدایتگری به سمت و ســوی حقیقت او را ماندگار کرد، یا انس با قرآن و بازگویی معارف قرآنی در شــعرش، «حافظ» را حافظ کرده است او خود می گوید: «هر گنج ســعادت کــه خدا داد به حافظ / از یمن دعای شب و ورد سحری بود» او کــه حافظ کل قــرآن بود، این مانــدگاری را به دلیل انس با قرآن و وصل به سرچشمه معارف الهی می دانــد و همین امــر حیات زبان و ســخن حافظ را پرکشش و پرجاذبه کرده است. بی حافظ ذهن و جان و روان ایرانیــان بی معنی خواهد بود، یادش و نامش جاودانه باد. ســازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان نهادی که پاسدار فرهنگ سرزمینمان است، می کوشد که حرمت و حریم حافظ را نگهبان باشد؛ چه با برپایی نشســت های حافظ خوانی و شرح آموزه های او و چه با خرید نسخه های ارزشمند لسان الغیب که آخرین آن نسخه متعلق به تاریخ ۸۷۸ هجری قمری است که توسط خطاط نامی، سلطان علی مشهدی به نگارش درآمده اســت.
این مستنسخ نه تنها به خطِ عالی نستعلیق این هنرمند فاخر شده بل به تصاویر و صفحه آرایی های طلاکوبی نیز مزین است و به واسطۀ این خصایص اثری نفیس در نوع خود به حساب میآید.
امروز ملت ها نه تنها در پی جمع آوری و حفاظت از اسناد و نسخ فرهنگ و تاریخ خود هستند، بلکه به آثار دیگر فرهنگ ها نیز به عنوان بخشی از تاریخ انسانیت توجه دارند و از همین رو برای کشف و حراست از آنها هزینه های هنگفتی صرف مینمایند. علی رغم تلاش هایی که در دوره های مختلف صورت گرفته است، گنجینه های نسخ خطی ما میتوانند از آنچه که امروز هستند کامل تر شده و به گنجینه هایی درخور تاریخ و فرهنگ ایران بدل شوند.
در همین راستا مدتی است که نهاد مرجع حفاظت از میراث مکتوب کشور، تلاشی را در جهت حفظ و بازگردانی نسخ تاریخی ارزشمند آغاز نموده است و نسخ ارزشمند بسیاری به گنجینۀ کشور افزوده است، اما این کوشش در ابتدای مسیر خود قرار دارد و دوام یافتن آن به یک تعاون جمعی نیازمند است. سازمان اسناد و کتابخانه ملی اراده و توانی متناسب با این امرخطیر به کار گرفته تا بتواند از همۀ ظرفیت های کشور برای این مهم بهره گیرد. و همزمان با تقویت اقدامات برای احیای آثار فعلی، در راستای مردم محور نمودن این وظیفه فرهنگی، یعنی عمومی نمودن «فرهنگ اهداء»ِ آثار فرهنگی برای حفظ و حراست کامل از آنها، اقداماتی را آغاز نموده است.
فرهنگ جهانی اهدا در تمام دنیا، یکی از راه های تقویت میراث مستند ملت ها و دارای قدمت بسیاری است و به بخشی از حیات مدنی ملت ها بدل شده است اما ما در کشورمان هنوز نگاهی غیر ملی به میراث فرهنگی و تمدنی مان داریم. امروز لازم است همۀ فرهنگ دوستان پیامی خطیر را به جامعه منتقل کنند؛ آثار خطی، اسناد تاریخی و میراث مکتوب سرمایه و اندوختۀ اشخاص خاص نیست بلکه به همۀ مردمان این خاک تعلق دارد و به همین سبب حفظ و معرفی نسخ گرانمایه باید به دغدغهای عمومی بدل گشته و به کامل ترین شیوه انجام گیرد. در این مسیر تمامی دوستداران فرهنگ ایرانی، می توانند به سهم خود یاری گر ما در غنی تر کردن گنجینۀ میراث فارسی باشند؛ حافظان میراث حافظ باشند و همتشان را بدرقه راهمان کنند، که دراز است ره مقصد و ما نوسفریم ...»