به گزارش خبرگزاری برنا گیلان ؛ مجید پتکی بازیگر گیلانی مستعد سینما و تلویزیون ایران است. از مهمترین آثار مجید پتکی میتوان به بازیگری در سریال های کوبار، گذر از رنجها ، آواز مه ،راه شب ، دلدادگان ،زندگی از نو و گنج راه شیری اشاره کرد. وی در گفتگویی اختصاصی با خبرگزاری برنا از نحوه ورود خود به تئاتر و حرفه ی بازیگری می گوید و موانع و مشکلات بر سر راه این حرفه را بیان می کند . در ادامه گفتگوی جذاب با این بازیگر سرشناس گیلانی را بخوانید :
لطفا خود را برای مخاطبان ما معرفی کنید و از ورود خود به حرفه بازیگری بگویید
اسم شناسنامه ای بنده مهدی پتکی است ، متولد 25 شهریور 1353 در محله چمارسرای رشت هستم و فعالیت های تئاترم را از دوران ابتدایی و از کلاس پنجم از مدرسه " شهید حسن حجتی " شروع کردم . در آن زمان کانون های تحت نظر آموزش و پرورش بسیار فعال بودند که در آنها کلاسهای هنری مانند نقاشی ، عکاسی و بازیگری و غیره به آموزش کودکان و نوجوانان می پرداختند . شاید خیلی از همکاران هم سن و سال من که در فعالیت های هنری مشغول هستند شروع فعالیتشان از همان کانون ها بود و متاسفانه آن کانون ها در حال حاضر عمده فعالیت خود را تئاتر و سینما برداشته اند و به سراغ فعالیت های دیگر رفته اند .
در سه سال دوران راهنمایی نمایشی را که در مجله "کیهان بچه ها " چاپ شده بود بنام " صدام در دام " با برخی از دوستان اجرا می کردیم که کارگردانی ، گریم ، بازیگری و ... همه و همه به صورت خودجوش بر عهده خودمان بود . در کانون تربیتی شهید موسوی ، مربی بنام آقای " حبیب پورسیفی " داشتم که بنده چند جلسه از محضر ایشان در زمینه ی آموزش تئاتر بهره بردم و همواره از ایشان یاد می کنم ، ضمن اینکه عقیده دارم در هر سنی اگر فردی به تجربیات انسان اضافه کند نیز به مانند استاد خواهد بود و از این حیث اگر نام این استادان عزیز را نبرم ممکن است که تکدر خاطر به وجود آید .
بنده آدم فراگیری هستم و اعتقاد دارم که تئاتر و بازیگری انتها ندارد ، هر بازیگری در هر سن و پروژه ای ممکن است چیزی را یاد بگیرد که تا آن لحظه به آن مورد برخورد نکرده باشد یا اینکه به صورت تئوری یاد گرفته باشد اما به صورت عملی تجربه نکرده باشد .
دوران دبیرستان در دبیرستان شهید بهشتی فعالیت های تئاتری را ادامه دادم و شاید بگویم در طول دوران زندگی تا کنون فقط دو سال تئاتر کار نکرده ام .
پس از خدمت سربازی و قبولی در دانشگاه ، در سال 74 مطلع شدیم که نمایش های آیینی و سنتی وجود دارد و مشخصا بخشی به نام سیاه بازی نیز جز این آیین هاست . فیلمی قدیمی از مرحوم " سعدی افشار " به دستمان رسید که بسیار زیبا بود و در آن زمان در محیط خانوادگی با پسرعموها آقایان شهرام ، شهریار و مجتبی پتکی این فیلم را تماشا کردیم و لذت بردیم و پیگیر این سبک نمایشی در گیلان شدیم و پس از تحقیقاتی که انجام دادیم متوجه شدیم که در سال 51 یک گروه نمایش سیاه بازی در گیلان بودند که نقش سیاه آن گروه را استاد روح نواز بازی می کرد ، از طریق حوزه ی هنری اقدام کردیم و به تهران سراغ اساتید مرحوم " داوود فتحعلی بیگی " ، " مرشد ترابی " و مرحوم سعدی افشار رفتیم و ملاقاتی با این اساتید داشتیم و اطلاعاتی در این حوزه کسب کردیم و پس از آن با حمایت حوزه هنری گیلان گروه نمایش سنتی سیاه بازی بنام " پاچو " در رشت تاسیس کردیم و با همکاری پسرعموها این فعالیت را ادامه دادیم .
این گروه نمایش سیاه بازی چند سالی کار کرد . با افتتاح شبکه باران ، اعلام شد گروههایی که فعالیت تئاتری می کنند ، آیتم های طنز کوتاه را با امکانات خود بسازند و در اختیار شبکه قرار دهند . ما با همان تیم خانوادگی آیتم های طنزی نوشتیم و بازی کردیم و و در حدود 26 آیتم نمایشی طنز در محیط بیرون ساختیم و در اختیار شبکه باران قرار دادیم و این آیتم ها قابلیت پخش تلویزیونی پیدا کرد و کم کم شبکه باران پا گرفت و دوستانی که فعالیت کارگردانی می کردند کارگردان هنری تلویزیون شدند و بنده را به عنوان بازیگر دعوت به کار کردند .
چه سالی به بازیگری در تلویزیون وارد شدید ؟
حدود سال 81 بنده ورود به تلویزیون کردم ، ورود به تلویزیون نه بدین معنا که استخدام تلویزیون باشم بلکه به عنوان بازیگر در شبکه وارد شدم . متاسفانه باید عرض کنم که بازیگران در چارت سازمانی صدا و سیما جایی ندارند . اگر بازیگر آن عمری را که سالها در این راه و حرفه در جلوی دوربین صرف کرده را مثلا به عنوان دستیار تصویر کار می کرد می توانست یکی از تصویربرداران خوب و مطرح باشد . به نظر من همیشه به بازیگران توجه آنچنانی نمی شود و حتی در سطح مسوولین سایر ارگان ها این تفکر وجود دارد که بازیگرفردی است که همواره کاری در دست دارد و درآمد آنچنانی عایدش می شود در حالیکه حقیقتا این گونه نیست . در استانها و شهرستانها اصلا وضع برای یک بازیگر بدین منوال نیست مگر اینکه آن بازیگر به پایتخت مهاجرت کند .
اگر امکانات پایتخت در شهرستانها فراهم می شد به عنوان مثال چند دفتر فیلمسازی خوب در همین استان افتتاح می گردید آن دوستانی که به پایتخت مهاجرت کردند به عنوان افراد با تجربه در همین استان فعالیت می کردند .
موانع و مشکلات این حرفه از دیدگاه شما چیست ؟
آنچه که بنده را در حیطه بازیگری و تئاتر آزرده خاطر می کند و رنج می دهد عدم آموزش صحیح در آموزشگاههای گیلان است. این آموزش ها به هیچ عنوان در استان بروز نیست و دلیل اصلی آن را این امر می دانم که مدیر یک آموزشگاه یا استاد به دنبال دریافتی از این آموزش هاست ، اما باید کمی به توانمندی هنرجویان نیز توجه کنند . اگر شما به بین مردم بروید اکثر افراد تمایل دارند که بازیگر و این در حالی است که یک فیلم تنها به بازیگر نیاز ندارد بلکه مجموعه عواملی در کنار هم قرار می گیرند که این فعالیت را ساماندهی می کنند .
به عنوان مثال در استان ما اصلا به هنرور توجه نمی شود و حتی به هنرورها در برخی موارد توهین هم می شود و دستمزد بسیار کم روزانه آنها را نیز پرداخت نمی کنند . مکانی به عنوان باشگاه هنروران نداریم که یک روز در هفته این هنروران در آنجا جمع شوند و تحت عنوان ورک شاپی به صورت رایگان توسط بازیگران استان مورد آموزش قرار گیرند و آنان را واقف به فعالیت های عرصه ی سینما کنند . استعداد یابی نمی شود ، در استانی که در سال چندین تله فیلم ، سریالهای تلویزیونی و فیلم سینمایی به خاطر رنگ و لعاب این استان در گیلان فیلمبرداری می شود و از مرکز بودجه های خوبی نیز می گیرند اما وقتی به گیلان می رسند سهم بچه های گیلان از بازیگر تا سایر عوامل فیلم ، از آن بودجه ها بسیار اندک است .استانی که این همه در فعالیت های هنری اکتیو است و می تواند در آینده به عنوان استان سینمایی و گردشگری سینمایی با داشتن لوکیشن های متفاوت دریا ، دشت ، کوه و جنگل و ... و هر چیزی که برای یک فیلم می تواند رنگ دار باشد پس باید به هنرمندان این استان نیز توجه شود .پتانسیل زیادی در گیلان در بین جوانان برای حرفه های سینمایی وجود دارد اگر استعداد این جوانان در بازیگری شکوفا نشده آنها را از سینما دلزده نکنیم بلکه به سمت رشته هایی نظیر طراحی لباس ، گریم ، طراحی صحنه و مجموعه ی حرفه هایی که با سینما مرتبط هستند سوق دهیم .
در جلسه ای که استاندار محترم گیلان با اصحاب فرهنگ و هنر داشتند به عنوان یک عضو کوچک از خانواده ی هنری استان این موارد را مطرح کردم و عنوان کردم که بودجه هایی که به فعالیت های فرهنگی و هنری اختصاص داده می شود ناچیز است .
تئاتر در زندگی عموم چه نقشی می تواند داشته باشد و تعامل سازمانها و نهادهای دولتی برای رونق این هنر چگونه باید باشد ؟
تئاتر باید معضلات را درمان کند . بیماری چیست ؟ شاید یاد دادن بسیاری از مسایل فرهنگی و اجتماعی به وسیله ی تئاتر . با هنرهای نمایشی می توان مسایل زیادی که نیاز به فرهنگ سازی در جامعه دارد را به راحتی نهادینه کرد .فرهنگ آپارتمان نشینی ، ارتباطات کارمندان در درون یک اداره یا شرکت و ... را به وسیله ی هنرهای نمایشی می توان ارتقا داد . در درون اکثر ارگان های دولتی سالن های اجتماعات و آمفی تئاتر وجود دارد که می توان از آنها استفاده ی بهینه کرد . می توان از کارکنان و خانواده های آنها دعوت کرد تا تئاتری را با مضمون خاص و فرهنگ سازی در راستای درمان یک مشکل ببینند .
اگر هنرهای نمایشی به درد نمی خورد چرا در برنامه هایی که توسط ارگان ها و سازمانها اجرا می شود آیتم نمایشی گنجانده می شود ؟ چرا یک استند آپ کمدین و خواننده برنامه اجرا می کنند ؟ پس هنرهای نمایشی و موسیقی نقش بسیار مهمی دارند . به عقیده ی بنده این آمفی تئاترها باید در اختیار فعالان حرفه ی نمایش قرار گیرد از طریق رایزنی هایی که می تواند توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با سازمانها صورت گیرد و بدین ترتیب بچه های نمایش و تئاتر نیز دغدغه ی سالن نخواهند داشت . بازیگران تئاتر در پلاتوهای کوچک به تمرین میپردازند که تعداد تماشاگران محدود است ، تماشاگران گیلانی اکثرا متخصص هستند هنر خوب را تشخیص می دهند باید جذب مخاطب عام داشته باشیم تا بدین طریق بتوانیم فرهنگ سازی کنیم .
جایگاه هنر خصوصا هنرهای نمایشی را در استان گیلان چطور می بینید ؟
در کشورهای خارجی یک نمایش یا تئاتر به مدت یکسال و یا چند ماه بر روی صحنه می ماند و این گونه است که تماشاگر عام ترغیب می شود که به تماشای تئاتر برود ، اینجا ده روز نهایت زمانی است که یک نمایش بر روی صحنه می رود و فرصتی برای تماشاگران از هر صنف و قشر وجود نخواهد داشت که به تماشای نمایش بنشینند .
یک نقاش بر روی بوم اثر خود را خلق می کند و از آن لذت می برد ، یک موسیقیدان از آهنگی که می سازد لذت می برد ، طبیعت هنرمندان این است که در هر هنری که هستند علاقه دارند که هنرشان دیده شود و به جایی می رسند که می گویند "ما برای مردم کار می کنیم" و مثلا دوست دارند که آثار نقاشی آنها در گالری به نمایش درآید و متاسفانه این آثار در جایی به نمایش گذاشته می شود که به جز عده ای معدودی از مردم که آنها هم در خانواده خود هنرمندی دارند از مکان آن نمایشگاه مطلع نیستند و بنر تبلیغاتی آن نمایشگاه نیز در جایی از شهر آویخته می شود که قابل مشاهده توسط عموم مردم نیست .
فعالان هنر تئاتر نیز برای عرضه ی فعالیت خود نیاز به مکان دارند از نخستین روزی که متن نمایش را در دست می گیرند در تقویم به دنبال روزی برای رزرو سالن می گیرند و متولی مربوطه اجاره سالن نیز با شرط رزرو سالن برای روز خاص ،سالن را در اختیار گروه نمایش قرار می دهد و از همان روز نخست استرس و فشار نرسیدن نمایش به روز تعیین شده و بازبینی نمایش بر گروه حاکم می شود و بر کیفیت کار تاثیر می گذارد . عدم تعامل با هنرمندان بزرگترین معضلی است که در استان با آن دست به گریبان هستیم .
در حال حاضر نمایش هایی مخاطب پسند هستند ؟ علت ضعف در محتوای برخی نمایش ها چیست ؟
انتخاب متن به شرایط جامعه بر می گردد ، شاید اکنون مردم بیشتر تمایل دارند که بخندند ، دوستان هنرمندم نیز به خاطر شرایط مالی و به این دلیل که نمی توانند بر این اساس گروهی را تهیه کنند به سمت استند آپ کمدی روی آورده اند .
متن خوب از نظر محتوا برای اجرای نمایش زیاد است اما باید حق و حقوق نویسنده پرداخت شود اگر یک گروه نمایشی اجرای خوب بلند مدت داشته باشد مطمئنا درآمد حاصل ، مشکلات موجود بر سر راه گروه نمایشی را از بین خواهد برد . اجرای 5 روزه یا 7 روزه ی یک نمایش نمی تواند برداشتی برای گروه تئاتر داشته باشد . بنرهای تبلیغاتی گروههای تئاتری نیز معمولا دو روز قبل از اتمام نمایش برداشته می شوند چون بچه های تئاتر نمی توانند هزینه ی این بنرها را پرداخت کنند و به راستی این مسایل برای ما نوعی شکست محسوب می شود.
آیا تاکنون برای شما پیش آمده است که با یک بنا برای ساخت و تعمیرات منزل قرارداد امضا کنید ؟ در هنر گیلان در تمام سالهایی که فعالیت کرده ام و همینطور سایر دوستان تئاتری هرگز قراردادی را با جایی امضا نکرده ایم چون قول و فعل بچه های تئاتری یکی است . چند سال پیش برای سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت کاری را انجام دادیم که آنزمان مدیر وقت سازمان ، جناب آقای قانع بودند و متاسفانه به جهت قولی که ایشان و آقای امیر حسین علوی عضو شورای شهر وقت داده بودند طرح عظیم نمایش در گردش را در موزه میراث روستایی گیلان به اجرا در اوردیم .این نمایش برای 400 گردشگر در موزه میراث روستایی انجام شد ونحوه ی اجرا بدین ترتیب بود که از خانه ی نخستین که گردشگران در موزه میراث بازدید می کردند تا خانه هشتم نمایش های کوتاهی با مضمون سنتی و به همراه موسیقی گیلانی اجرا میشد . کشتی گیله مردی و عروسی گیلانی بر اساس یک قصه در این نمایش گنجانده شده بود.
چند روز مانده به اجرا حادثه ی ناگوار فوت دختر آقای قانع رخ داد و ما نتوانستیم قرارداد را امضا کنیم و کار آماده ای برای اجرا داشتیم که باید به اختیار عمل می کردیم و نمایشی را که چند ماه تمرین کرده بودیم را به صحنه ی اجرا بردیم و پس از آن به ما اعلام کردند که ما نمی توانیم به شما هزینه ای پرداخت کنیم چون شما قرارداد را امضا نکرده اید و پس از آن نیز آقای قانع از سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رفتند و کار به شکایت هنرمندان از این سازمان کشیده شده است .
متاسفانه تئاتر در استان گیلان یک حرفه نیست، باید به تئاتر به دید حرفه ای نگاه کرد ، عده ای هستند که از این راه در حال تامین معاش و چرخاندن چرخ زندگی خود هستند . با حرفه ی ما نباید شوخی کرد !! در خصوص مساله ای که با سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت پیش آمد فکر می کنم که با ما شوخی شد و ما را نادیده گرفتند ، اما در دوران تبلیغات انتخابات شورای شهر عکسهایی که با هنرمندان تئاتر در زمان اجرا گرفته بودند بر روی بنرهای تبلیغاتی خود چاپ کردند و پای آن هم نوشتند " فلانی حامی هنرمندان " !!
بنده به عنوان یک بازیگر باید فارغ از مسایل سیاسی و جناح بندی باشم و در دل ملت و عامه مردم جای داشته باشم . عده ای از ما انتظار دارند که در کارهای سیاسی آنها همگام شویم و به دفاترشان برویم . شاید خیلی از دوستان هنرمند من به دلیل معضلات مالی وارد چنین محافل سیاسی شدند و چه بسا بعدها برای همه مسجل شد که آن افراد سیاسی همگام با نظام حتی نبوده اند .
در حال حاضر چه فعالیت هایی در دست اجرا دارید ؟
از سال 95 تا کنون ماحصل تمامی فعالیت ها ، ضبط سریال آرماندو ، سریال دلدادگان و زندگی از نو بود . هر شب ساعت 11 سریال زندگی از نو پخش می شود .یک فیلم سینمایی برای جشنواره فیلم فجر در حال کار هستیم به نام" 23 نفر "که ماجرای 23 نوجوان هستند که در دوران جنگ به اسارت عراق درآمدند و آقای مهدی جعفری نویسندگی و کارگردانی این فیلم را بر عهده دارد که پیش از این سابقه ی همکاری با ایشان در تله فیلم "بلوگا "را داشتم . سریال " گنج راه شیری " با آقای فرهاد مهرانفر از 15 فروردین در حال همکاری هستم که برای امور استانهای صدا و سیما تولید می شود و از بهترین لوکیشن های گیلان استفاده شده و تمامی عوامل حرفه ای هستند و آقای حمیدرضا غفارمنش و یوسف صیادی از تهران به گروه پیوستند و خیلی از دوستان هنرمند گیلانی و کودکان و نوجوان مستعد استان در این سریال مشغول به فعالیت هستند که ان شاالله در آینده ی نزدیک شاهد پخش آن خواهیم بود .
و اما سخن آخر شما ....
صحبت هایی است که قصد دارم در اینجا عنوان کنم و این موارد بنده و سایر دوستانم را در سالهای اخیر آزرده خاطر کرده است .
در سالهای اخیر جمعی از هنرمندان گیلان نمایش عظیم در گردش را با قول و حمایت برخی مسوولین شهری انجام دادند که این طرح نمایش در پنج اجرا و با متوسط مخاطب 2000 نفر در موزه میراث روستایی برای گردشگران به اجرا درآمد و متاسفانه به جهت پاره ای از مسایل پیش آمده ، نهاد متولی از پرداخت هزینه ی این طرح به بهانه امضا نشدن قرارداد یا آن مجموعه سرباز زد ، بسیاری از دوستان هنرمند در این میان ضرر کردند که بنده نیز یکی از این افراد هستند اما تمامی حرف بنده این است که چرا مسوولین فقط در کلام و شعار های تبلیغاتی خود را حامی هنرمندان می نامند ؟ هنرمندی که باید فارغ از سیاست به کار خود برای جامعه و مردم بپردازد و در عمل هم هیچ گونه حمایت از وی نمی شود .
امیدوارم که مسوولین و متولیان امر به بحث هنرمندان و فعالیت های آنان توجه بیشتری داشته باشند چون بخش هنر جزء لاینفکی از زندگی مردم است که معانی و مفهوم های زیادی را در برمی گیرد و می توان از هنر در جهت ارتقای فرهنگ جامعه بهره برد .
خبرنگار: طاهره ریحانی، ماریا اخوان