به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی، رسیدن به این دو کلید واژه در کنار مباحث ثقیل اجتماعی گاهی با نگاهی عمیق تر به دورن خانواده هایمان و گذر در خاطرات پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان آنقدر به ما نزدیک است که از شدت نزدیکی یا نمی بینیم و یا نمی خواهیم ببینیم.
در بخشی از جستجوی هویت در لابلای خاطرات خانوادگیمان بدون شک بازی هایی که در کودکی انجام می دادیم و یا بازی های خاطرات پدر بزرگ مادر بزرگ هایمان خود نمایی می کند.
بازی های بومی و محلی در گذشته بدون شک باز سنگینی از انتقال عقاید، فرهنگ و تمدن از نسلی به نسل دیگر را بر دوش داشتند . این روند هرچند امروز کم رنگ شده است اما بدون شک بی رنگ نشده است .
بازی ها از جمله نمودهای اجتماعی و فرهنگی هر اجتماعی است و سازگاری با نظام و محیط طبیعی را برای ما سهل تر می کند.
حفاظت از خرده فرهنگ های مناطق مختلف دیگر مقوله ای است که نباید در بحث بازی های بومی و محلی از آن غفلت کنیم این بازی ها نشان از هویت و فرهنگ هر کشوری و بخشی از میراث آن است.
در این بین استان آذربایجان شرقی با قدمت تاریخی مثال زدنی گنجینه ای از این بازی ها را در دل فرهنگش به یادگار گذاشته است، بازی هایی که برخی همچنان پابرجا و برخی رو به فراموشی سپرده شده است.
آرادا ووردو (وسطی)
بازی آرادا ووردی و یا همان وسطی به زبان فارسی برای کودکان دهه شصتی بیش از هر بازی دیگری شناخته شده است و حتی امروز نیز اگر سری به کوچه پس کوچه های تبریز بزنیم کودکانی را می بینیم که با حداقل وسایل ورزشی این بازی را انجام می دهند.
برای انجام این بازی به بیش از چهار نفر بازیکن نیاز هست. آنها دو دسته شده و آن دسته که بازی را میخواهد شروع کند در وسط میایستد و افراد دسته دیگر در دو جهت مخالف با فاصلهای معین میایستد. افراد خارج از بازی سعی میکنند دیگر بازیکنان را با توپی که در دست دارند بزنند. هر بازیکن که توپ به او بخورد باید از بازی خارج بشود.
انگشت (لىلى حوضک )
اما قبل از بازی آرادا وردی که کودکان بالای شش سال بازی می کنند بای به بازی لی لی حوضک برسیم که اغلب ما باز دهه شصتی ها با آن در کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان خاطره داریم.
در این بازى دو نفره یکى از دو نفر انگشتان خود را باز مىکند و دیگرى انگشت شست او را گرفته و مىگوید :
بیائید برویم دزدی .
انگشت دوم مىگوید: کو نردبان؟
انگشت سوم مىگوید: نردبانى بزرگتر از این؟ !
انگشت چهارم مىگوید: کار خوبى نیست، انصافى هست، مروتى هست !
انگشت پنجم در حالىکه اداى چهارمى را درمىآورد و مسخرهاش مىکند، مىگوید: برو، برو .
بشداش (پنج سنگ )
بش داشت (پنج سنگ) دیگر بازی محلی است که امروزه حتی در برخی از شهرستان ها و روستاهای استان آذربایجان شرقی کودکان و نوجوانان و حتی جوانان و میان سال هم آن را بازی می کنند.
در این بازى نیاز به ۱۰ سنگ براى هر نفر است. بازیکنان سنگهاى خود را روى هم مىریزند. یکى از آنها همه ٔ سنگها را در مشت خود گرفته و به هوا پرتاب مىکند. در این فاصله پشت دست خود را زیر سنگها نگاه داشته و هنگامى که سنگها روى دست او قرار گرفتند، دوباره آنها را به هوا مىاندازد. اینبار هنگام فرود آمدن، سنگها را در مشت خود مىگیرد و سعى مىکند تا جائى که ممکن است تعداد کمترى سنگ بر زمین بریزد. سپس سنگهاى مشت خود را مىشمارد. اگر تعداد آنها فرد باشد، بازنده و در غیر اینصورت برنده مىشود و بهعنوان جایزه، نصف سنگهاى مشت خود را براى خود کنار گذاشته و بقیه را براى دور بعدى بازى مىگذارد .
تولاما
تولاما دیگر بازی بومی و محلای منطقه آذربایجان است در این بازی بازیکنان دایره بزرگی روی زمین میکشند و آن را به هشت قسمت تقسیم میکنند.در سمت چپ و در خارج دایره مربع مستطیلی رسم میکنند که خانه اول بازی است و خانههای داخل دایره را هم از 2 تا 9 شمارهگذاری میکنند.در نقطه مقابل خانه یک و آن سوی دایره و در بیرون آن نیمدایرهای رسم میکنند که جهنم خوانده میشود.بازیکن اول، سنگ را در خانه اول میاندازد و خود از روی خانه اول میپرد و یک پای خود را در خانه دو و پای دیگرش را در خانه سه میگذارد.بعد به خانه 9 میپرد و پای راست خود را بالا نگه میدارد، خم میشود و سنگ را از خانه اول برمیدارد و از روی خانه یک به بیرون بازی میپرد.پشت به شکل بازی میایستد و سنگ را میاندازد، سنگ در هر خانهای افتاد، آن خانه متعلق به بازیکن خواهد بود.اگر سنگ بازیکن به جهنم بیافتد، او سوخته است و دیگری بازی را شروع میکند.در این بازی افتادن سنگ و یا رفتن پا روی خط و اشتباه گذاشتن پا در خانه دیگری موجب باخت بازیکن می شود.
قوندوم، کوشدوم (دوزبازی )
در بازی قوندوم کوشدوم مربعى ۱۰ ٭ ۱۰ سانتىمتر مىکشند و سپس قطرهاى آن را رسم مىکنند و ضلعها هم نصف مىشوند و بههم متصل مىگردند و روى هر نقطه یکى از حروف الفبا قرار مىگیرد. هریک از بازیکنان سه دگمه یا سنگریزه برمىدارند و بهنوبت روى نقاط تعیینشده مىگذارند و هربار راه همدیگر را مىبندند تا سه مهره ٔ یک نفر در یک ردیف قرار نگیرد. هرکس موفق شود مهرههاى خود را در یک ردیف قرار دهد، برنده ٔ بازى است.
جولاتوتما
جولاتوتما دیگر بازی هست که شاید این روزها حتی در روستاها نیز کمتر به چشم بیاید در این بازی به دلخواه روى زمین بازى چالههایى مىکنند که یک توپ کوچک یا گردو در آن جا بگیرد. در داخل هر چاله تعدادى سنگ ریزه مىریزند. بازیکنان بهنوبت توپ را بهطرف چالهها قل مىدهند. اگر توپ در چالهاى افتاد به ازای آن یکى از سنگریزههاى داخل چاله را برمىدارند تا سنگ داخل چالهها تمام شود. سپس سنگها را مىشمارند. سنگ هرکس بیشتر باشد برنده نهایى است .
اینها بخشی از بازی های بومی و محلی آذربایجان شرقی اما بدون شک ده ها بازی دیگری نیز در این منطقه وجود دارد و حفظ این بازی ها بیش از هر چیز دیگر مهم است به نظر می رسد برگزاری جشنوارههای ورزشی و جلب مشارکت حداکثری ساکنین مناطق مختلف با بهرهمندی از ظرفیتهای بومی و محلی می تواند در بقا این فرهنگ کهن تاثیرگذار بوده و تلنگری برای بقای این فرهنگ باشد.
خبرنگار: اکبر بردباری