به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛حوالی سه هفته از اولتیماتوم آمریکا به ائتلاف برای حضور در پای میز مذاکره میگذرد، اولتیماتومی که معطوف به ناکامیهای 4 ساله ائتلاف به رهبری سعودی و امارات است. در شرایط کنونی نماینده ویژه سازمان ملل بین ریاض و صنعا در تردد است و پیش نویس قطعنامه بریتانیا با روایتی عربستانی -- چنانکه محمد علی حوثی اعتقاد دارد -- از جمعه گذشته معطل طرح در شورای امنیت است و جهت اصلاح چکش کاری میشود. در روایتی یکسویه ترامپ مشکل یمن را حضور ایران در این کشور و جنگ نیابتیش با عربستان معرفی میکند و البته عربستان و امارات در شرایط خستگی مطلق و ناامیدی از پیروزی در این جنگ، در کاهش حملات به الحدیده پیشگام شدند همه این مسائل در حالی اتفاق میافتد که انصارالله همچنان بر لزوم حصول استقلال سیاسی کشورش اصرار دارد و یمنیها در عملیاتی کردن این حق مشروع بیش از هر زمان مصممند. اینکه آینده صلح در یمن چه خواهد شد را با تامل در چند نکته میتوان پیش بینی کرد.
اول: درشرایطی که به روایت آمار در هر ده دقیقه یک کودک یمنی بکام مرگ فرستاده میشود و در حالی که سوء تغذیه و بیماری حاصل از محاصره سعودی - اماراتی در کنار بمبارانهای مداوم مردم یمن، این وضعیت را رقم زده است، دیروز در گزارش صندوق نجات کودکان که مقر آن در انگلستان است بصراحت بر احتمال مرگ 85 هزار کودک یمنی در نتیجه گرسنگی، قحطی، بیماری و بمباران تاکید شد. این بدان معناست که تحقق هرگونه صلحی در یمن مشروط به لغو و رفع تحریمها، تهدیدات و البته جنگ افروزیها خواهد بود.
دوم: درحالی که یمنیها از فرایند توقف آتش و متعاقب آن گفتگو برای صلح همچون همیشه استقبال کرده و از حضور خود در مذاکرات پیش رو در سوئد خبر داده اند طبیعی است که اعمال هرگونه نابرابری در مذاکرات را نخواهند پذیرفت. فراموش نکنیم که پیش از این و حداقل در دو مرحله طی چند ماه اخیر امارات و سعودی کوشیدند تا با حمله به الحدیده و اشغال این بندر استراتژیک یا انصار الله را مجبور به تسلیم و سازش کنند و یا حداقل با دستانی پر و از موضع برتر در پشت میز مذاکره حاضر شوند. البته کلیه این کوششها دربرابر اراده ملت یمن رنگ باخت.
سوم: دو روز پیش ترامپ آنگاه که طی بیانیه ای کوشید تا دامان بن سلمان را از اتهام دخالت داشتن در قتل خاشقچی مبرا کند به عنوان بندی اساسی از بیانیه اش به آنچه جنگ نیابتی ایران و عربستان در یمن میخواند اشاره کرد و اعلام کرد: اگر ایرانیها رضایت بدهند و از یمن بیرون بروند عربستان هم با رضایتمندی از یمن بیرون خواهد رفت. این کلام ترامپ در شرایطی بیان میشود که در ابتدای آغاز تجاوز سعودی و ائتلاف به یمن بهانه سعودی ها فقط بر حمایت از رئیس جمهور فراری یمن متمرکز بود و سخنی از ایران در میان نبود ودرعین حال درخلال 4سال گذشته یک مورد عینی ازحضور ایرانیان در یمن گزارش نشده است. بر این اساس میتوان گفت با این سخنان و در سایه بهانه جوییهای اینچنین چنانکه صلحی در یمن اتفاق بیفتد همواره بهانه مداخله مجدد در این کشور برای آمریکا و امارات و سعودی وجود خواهد داشت.
چهارم: رویترز اخیرا گفته است انصارالله ماهرترین جنگاوران خود را در الحدیده مستقر کرده است و پیش از این هم منابع یمنی از گسیل عشایر یمنی به سوی این بندر برای حفاظت از آن خبر داده بودند. این یعنی آنکه بیش از هرکس دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و همچنین امارات و سعودی آینده استمرار جنگ را تاریک ارزیابی کرده و بهمین خاطر دست بدامان راههای حل مسالمت آمیز شده اند. اما در اینکه در یمن آینده برای سرسپرده ای مانند هادی چه جایگاهی را در نظر گرفته باشند همچنان نامعلوم است. شاید تغییر اخیر نخست وزیر هادی و جایگزین کردن "معین" بجای او بخشی از سناریوی مورد نظر آمریکا و ائتلاف برای آینده یمن باشد. از خاطر نبریم که امارات همواره دشمن خونی هادی بوده است.
پنجم و کلام آخر اینکه بنظر میرسد در طرح مشترک آمریکا و ائتلاف نه تنها آرام سازی منطقه در استقبال از "معامله ترامپ" درخصوص فلسطین در صدر توجهات قرار دارد بلکه دور از ذهن نیست که برای یمن شرایطی مانند غزه را در نظر داشته باشند که در سایه آن از سویی انصارالله به شکلی رسمی درمحاصره دست نشاندگان آمریکایی، اماراتی و سعودی قرار داشته باشند و از دیگر سو امکان و بهانه حمله و هجوم به آنها همواره موجود باشد. این درحالی است که شواهد و تجربیات نشان میدهد انصارالله با تجربه مدیریت 4 ساله در جنگی نابرابر همه جوانب احتیاط را به شکلی اصولی درنظر خواهد گرفت. نتیجه آنکه در صورت تحقق صلح، پیروز میدان دیپلماتیک همچنان انصارالله خواهد بود آنگونه که پیروز واقعی جنگ سخت و نرم 4 ساله بوده است.
منبع:العالم