به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ وضع کشور ونزوئلا واقع در قاره آمریکایجنوبی این روزها حالت پایداری ندارد و هر لحظه احتمال میرود ورق به سود یکی از طرفهای درگیر برگردد و البته که این برگشتن ورق نیز تضمینکننده چیزی نیست، چه آنکه زمانی هوگو چاوز، رئیسجمهوری فقید این کشور نیز قربانی کودتایی آمریکایی شد، اما حضور مردم ونزوئلا در خیابانها پس از ٤٨ساعت او را مجددا به قدرت بازگرداند. ونزوئلا این روزها آبستن حوادثی است که کسی پایان آن را با قاطعیت نمیتواند پیشبینی کند، اما حمایت بیقیدوشرط واشنگتن از رهبر مخالفان دولت، آنهایی که حافظه بلندمدت خوبی دارند را این روزها به یاد حوادثی انداخته است که دهها سال قبل به وقوع پیوسته و دو واژه «سازمان سیا» و «کودتا» بیتالغزلشان را تشکیل میدهد.
بیهیچ شک و تردیدی ایالات متحده، منطقه آمریکایجنوبی را حیاط خلوت خود میداند و دوست ندارد در این محدوده جغرافیایی کسی کاری مخالف با آنچه آمریکا میپسندد، انجام دهد. تجربه کوبا و پیروزی انقلاب فیدل کاسترو درس بزرگی برای واشنگتن بود که اجازه ندهد سر رشته امور بار دیگر از دستانش خارج شود. نتیجه این سیاست فهرستی مشحون از دخالتهای نظامی مستقیم، حمایت از گروههای شورشی مخالف دولت و سازماندهی کودتاهای خونین است که در تاریخ مشترک ایالات متحده و کشورهای منطقه آمریکایجنوبی به چشم میخورد، تا جایی که برای هر یک از موارد مطرحشده چند نمونه بارز و عینی را میتوان نام برد؛ مثالهایی چون تهاجم نظامی به گرانادا و پاناما، حمایت از گروههای شورشی مخالف دولت در نیکاراگوئه و کوبا، ترتیب دادن کودتای نظامی در کشورهایی چون شیلی، گواتمالا، برزیل، بولیوی، اروگوئه، آرژانتین، هائیتی، ونزوئلا و هندوراس!
ساز مخالف نیکولاس
اگر قرار بر وزنکشی شیوههای مختلف دخالت مضر ایالات متحده در امور آمریکایجنوبی باشد، «کودتا» بیشترین وزن را چه به لحاظ کیفی (کودتاهای به ثمر رسیده) و چه به لحاظ کمی (تعداد کودتاها) به خود اختصاص خواهد داد. کودتا واژهای فرانسوی است که به شکل تحتاللفظی «ضربه به دولت» ترجمه شده است. شاید بسیاری اتفاقاتی که در ونزوئلا درحال وقوع است را فاقد شرایط لازم برای «کودتا» خواندن آن تلقی کنند، اما نباید از یاد برد که کودتا صرفا سرنگونی دولت توسط نظامیان تعریف نمیشود. فرضا درست است که در دهه ٧٠ میلادی سالوادور آلنده، رئیسجمهوری شیلی با کودتای نظامی آگوستو پینوشه سرنگون شد، اما کودتای واقعی علیه دولت آلنده زمانی شکل گرفت که سندیکاهای کارگری با راهبری سازمان «سیا» اعتصابات گستردهای را در شیلی به راه انداختند و درست زمانی که دولت در موضع ضعف قرار گرفت، پینوشه و نظامیها برای تمام کردن کار وارد عرصه شدند. امروز در ونزوئلا نیز چنین شرایطی حاکم است و گام اول سرنگونی دولت با نابودی اقتصاد این کشور و تشدید نارضایتیهای مردمی کلید خورده است. دولت نیکولاس مادورو ساز مخالفی است که واشنگتن رغبتی به شنیدن صدای آن ندارد، حال چه اتحادیه اروپا و چین و روسیه موافق آن باشند یا نباشند!
منبع: روزنامه شهروند