«مارنی» در سینمامدرسه تحلیل شد

|
۱۳۹۷/۱۲/۰۲
|
۱۸:۳۳:۵۷
| کد خبر: ۸۱۵۵۵۵
«مارنی» در سینمامدرسه تحلیل شد
ششمین جلسه از دور جدید مجموعه نشست‌های سینمامدرسه، با هدف نمایش و تحلیل فیلم‌های سینمای جهان و با رویکردی زیبایی‌شناسانه، با نمایش فیلم «مارنی» محصول 1964 اثر آلفرد هیچکاک عصر سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه در سالن سینماتک مجموعه فرهنگی هنری فرشچیان برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری برنا از اصفهان، ششمین جلسه از دور جدید مجموعه نشست‌های سینمامدرسه، با هدف نمایش و تحلیل فیلم‌های سینمای جهان و با رویکردی زیبایی‌شناسانه، با نمایش فیلم «مارنی» محصول 1964 اثر آلفرد هیچکاک عصر سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه در سالن سینماتک مجموعه فرهنگی هنری فرشچیان برگزار شد.

در این جلسه ابتدا فیلم «مارنی» به نمایش درآمد و پس‌ازآن نشست تحلیل فیلم به سردبیری ایمان آیینه دار و با حضور فعال فرهنگی و عضو انجمن سینمای جوان اصفهان، احسان فقیه برگزار شد.

مهمان جلسه، احسان فقیه در ابتدا با اشاره به اینکه این فیلم همچون سایر آثار هیچکاک در همان چند لحظه اول قابل‌شناسایی است گفت: فیلم با تصویر بسیار نزدیک از یک کیف زنانه زیر بغل زنی موقر شروع می‌شود. تصویر برای چند ثانیه او را دنبال می‌کند و بعد می‌ماند و زن در ایستگاه قطار دور می‌شود. در تصویر بعدی گاوصندوق شرکتی را می‌بینیم که پول از آن ربوده شده و توضیحات مدیر شرکت خشمگین برای پلیس در مورد اسم و مشخصات منشی سابق با توصیف قد و قواره و رنگ مو را می‌شنویم. بلافاصله در تصویر بعدی در اتاق زن، او موهایش را از رنگ ساختگی می‌شوید. کیف پرپول روی تخت است و او برگه‌های با هویت تازه‌اش را در کیف خود می‌گذارد. از این فصیح‌تر؟

سپس حاضرین در جلسه به بررسی شخصیت اصلی فیلم یعنی مارنی با بازی «تیپی هِدرِن» پرداختند. در «مارنی»، هیچکاک از مفهوم خاطرات سرکوب‌شده استفاده کرده است. مارنی مبتلا به جنون دزدی و از مردان متنفر است و نیاز شدیدی به ابراز علاقه مادرش دارد. در صحنه یادآوری خاطرات مارنی در سکانس پایانی فیلم، ریشه تمام اختلالات روانی او در گذشته نمایش داده می‌شود. او در کودکی برای حمایت از مادرش، مردی را به قتل می‌رساند. سرخیِ خون جاری شده و صدای رعدوبرق، ضمیر ناخودآگاه او را شدیداً تحت تأثیر قرار می‌دهد و سبب اختلالات بزرگ‌سالی او می‌شود. در این صحنه مارک با بازی «شان کانری» نقش عاشق/روانکاو را برای مارنی دارد.

احسان فقیه با بیان اینکه مارنی شخصیت عمیق و پرداخت‌شده‌ای دارد و مخاطب را وارد داستان و با آن درگیر می‌کند گفت: مشکلات روانی مارنی باعث پیچیدگی قصه می‌شود. سراسر فیلم تأکید زیادی بر روی نجابت مارنی دارد. علاقه‌مندی مارنی به اسب هم در خدمت همین نجابت است (اسب حیوان نجیبی است!). این تأکید بر نجابت تا انتهای فیلم که مارنی اسب موردعلاقه‌اش (فوریو) را به‌ناچار می‌کشد، دیده می‌شود و درست در همین صحنه است که «تغییر ارزش» اتفاق می‌افتد و کاتارسیس اولیه در روایت رخ می‌دهد. بعلاوه تقطیع نماها در این صحنه بین مارنی و اسب سرنگون‌شده، حالت استعاری پیدا می‌کند.

ایمان آیینه دار با بیان اینکه فیلم‌نامه این فیلم همچون اکثر آثار هیچکاک اقتباسی است گفت: فاصله زمانی بسیار کمی میان چاپ شدن رمان و ساخته‌شدن فیلم «مارنی» از روی آن وجود دارد؛ به نظر می‌رسد که هیچکاک در جریان ادبی آن دهه‌ها هم تأثیرگذار بوده است، یعنی رمان‌ها به ذائقه او نوشته می‌شدند. اگر بخواهم قیاس کنم می‌گویم فیلم «شمال از شمال غربی» که فیلم‌نامه‌ای اورجینال داشت و هفته پیش در سینمامدرسه به نمایش درآمد، به لحاظ نوع درگیری مخاطب با فیلم، در سطح پایین‌تری از این اثر و سایر آثار اقتباسی این فیلم‌ساز صاحب‌نام مثل «بیگانگان در قطار» و «سرگیجه» قرار می‌گیرد.

احسان فقیه ارتباط مارنی و مادرش را حتی در انتهای فیلم که منجر به درمان مارنی می‌شود را کشف نشده دانست و گفت: به نظر می‌رسد مادر مارنی حتی با روشن شدن ماجرای گذشته در انتهای فیلم با یک فلاش‌بک، کماکان او را دوست ندارد! شاید به این دلیل که مرد موردعلاقه‌اش با به دنیا آمدن مارنی، آن‌ها را ترک می‌کند.

سردبیر سینمامدرسه با اشاره به صحنه غرق شدن مارنی در استخر کشتی گفت: ما این صحنه را روی پرده و در قالب پیرنگِ قصه نمی‌بینیم؛ لذا روایت، ساختاری معمایی پیدا می‌کند. هیچکاک با نشان ندادن این صحنه با تغییر زاویه دید - همچون نشان ندادن چگونگی سقوط مادلین در «سرگیجه»، موجب افزایش کنجکاوی مخاطب در کشف وقایع و جزئیات آن صحنه‌ی نادیده می‌شود.

آیینه دار در ادامه همچنین به تفاوت جنس نماهای دو صحنه تقابل مارنی و مارک به‌گونه‌ای که زن خوابیده و مرد نشسته بالای سر او، در ماه‌عسل روی کشتی پرداخت و گفت: در این دو صحنه، باوجوداینکه میزانسن و زاویه دوربین، هردو مشابه‌اند، اما در صحنه داخلی نخست در اتاق کشتی، نمای اکستریم کلوزآپ از چشمان مارک، سوبژکیتو است چون فیلم‌ساز وارد ذهن زن شده حال‌آنکه در صحنه دوم و خارجی کنار استخر و بعد از نجات مارنی توسط مارک، نمابندی کاملاً عینی است.

در پایان ایمان آیینه دار، منتقد جوان سینما نیز با طرح این نکته که فیلم‌ساز دوربینش را در کجا باید قرار دهد و صحنه را چطور دکوپاژ نماید تا واکنش خاصی از تماشاگر بگیرد، اشاره کرد: در سکانس سرقتِ مارنی از شرکت راتلند که از میزانسن فوق‌العاده‌ای برخوردار است، هیچکاک دوربینش را در جایی قرار می‌دهد که مخاطب بر هر دو کنش دزدی از شرکت توسط زن موبور در سمت راست قاب و نظافت شرکت توسط زن مستخدم ناشنوا در سمت چپ قاب مسلط باشد و هر دو ابژه را هم‌زمان در یک قابِ واید، زیر نظر بگیرد. در ادامه این سکانس، با حرکت مارنی دوربین هم حرکت می‌کند. باید توجه کرد که حرکت دوربین به‌تنهایی ارزشی ندارد و وقتی فرم پیدا می‌کند که در خدمت موقعیت ابژه در صحنه و سایر عناصر میزانسن قرار بگیرد؛ به همین دلیل حرکت دوربین در سینمای هیچکاک، کاملاً هویت دارد و باری به هر جهت و دلبخواهی نیست.

آیینه دار یادآور شد با پایان یافتن سلسله جلسات نمایش و تحلیل سینمای هیچکاک، علاقه‌مندان سینما می‌توانند از هفته آینده با همکاری انجمن محترم سینمای جوان اصفهان به مدت پنج هفته به تماشای فیلم‌های اینگمار برگمان در سینمامدرسه بنشینند و جلسات تحلیل پیرامون آثار این فیلم‌ساز برجسته سوئدی را دنبال کنند.

 

 

نظر شما