خبرنگار خبرگزاری برنا با رضا مهدوی، موسیقیشناس و نوازنده سنتور، که سالها شاگردی استاد پرویز مشکاتیان و دیگر استادان بزرگ عرصه موسیقی را کرده است از دریچه ترانه و ترانه سرایی در موسیقی ایرانی به گفت و گو پرداخت و علل تغییر سلیقه شنیداری مردم در جامعه را با او به چالش کشید که در ادامه می خوانیم.
رضا مهدوی در ابتدا ترانه را پدیدهای دانست که در یک صد سال اخیر در موسیقی ایران شکل گرفته است و در تعریف جایگاه ترانه در ادبیات گفت: ترانه در دوره ای به کمک «شعر» آمده و در جاهایی که «شعر» با وزن و قافیه موسیقی خیلی هم خوانی نداشته و یا تلفیق «شعر و موسیقی» سرانجامی پیدا نمیکرده است به نوعی به خدمت «شعر» آمده و برای مفهومیتر شدن بیان موسیقایی، در غالب وزن های آهنگین در موسیقی به کار برده شده است.
مهدوی گفت: ما دورهای در دهه شصت و هفتاد در ترانه سرایی وقفه ای داشتیم؛ ولی از میانه دهه هشتاد ترانه سرایان جوانی به شاعران پیوستند که تعداد آنها در مقابل ترانه سرایانی که ما قبل از انقلاب داشتیم مانند بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی و دیگران بسیارند خب این فضای کنونی را در موسیقی پاپ و نه در موسیقی دستگاهی بوجود آوردند، این را میتوان به فال نیک گرفت که ترانه سرایان جوان با ذوق آمدند و به تولید انبوه موسیقی پاپ کمک کردند، اما در روند پیش روی خود آسیب های زیادی هم به نوع موسیقی و ترانه وارد آوردند که قابل بررسی است.
مهدوی در ادامه از نبود یک الگوی مناسب برای استفاده از ترانه ها در موسیقی گفت: این تعداد زیاد و انبوه جوانان ترانه سرا که به هر قیمت و به هر شکل کلام را کنار هم گذاشتند و به وزارت ارشاد رفته و مجوز گرفتند و آثارشان را به بازار عرضه کردند و ما آنها را از رسانه های مختلف شنیداری و صحنه ای می بینیم و می شنویم به دلیل اینکه این آثار به لحاظ مفهومی کم ارزش هستند و از قالب درستی تبعیت نمی کنند و از الگوهای مناسبی که در گذشته بوده استفاده نکرده اند و با اندک ذوق خودشان سعی کردند درونیات خودشان را نمایان و جلوه گر کنند آسیب فراوانی بر اصل و محتوای موسیقی درست وارد آورده و اینگونه آثار سطحی و بدون تفکر را وارد فضای موسیقی جامعه کرده اند.
مهدوی در ادامه گفت: در صورتی که در گذشته ترانه سرایان حقیقی ما صرفا به درونیات خودشان فکر نمیکردند، بلکه به مباحث فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی جامعه نگاه درستی داشتند، تاریخ شناسی را میدانستند، آیینهای ایرانی را درست میشناختند، مطالعات وسیعی داشتند. قالب ترانه سرایان ما در مشاغلی دیگر کار میکردند، محقق و پژوهشگر بودند. اما جوان امروز بواسطه محدودیتهایی که در نوع موسیقی پاپ داشته است با اندک ذوقی بالاخره این عبارت ها و جملات را کنار هم چیده و ترانه تولید کرده و وزارت ارشاد هم با کمی چکش کاری مجوز آنها را صادر کرده و منتشر شده است. اینطور می شود که وقتی تولید می شود مردم اظهار نارضایتی میکنند، بهخصوص در صحنهها و تالارهای بزرگ ما که به این نوع کنسرت ها اختصاص پیدا میکنند امروزه شاهد بیاخلاقی و شاهد یک لجام کسیختگی در ادبیات ترانهای این سرزمین میشویم که دوره معاصر ما به نوعی مدیون این ترانه سرایان و ترانههایی که تولید کرده اند بوده و هست.
این پژوهشگر موسیقی از بایدها و نبایدهای موسیقی و نگاهداری از میراث فرهنگ موسیقی اصیل در ایران گفت و افزود: نباید این اصالتها و هویتهای تاریخی ما به یک باره رخت ببندد و بهم بخورد و به واسطه جوانگرایی و این فراوانی که درنسل جوان در مبحث ترانه سرایی که از سر ذوق وارد موسیقی شدهاند و خوانندگان و آهنگسازانی که این ترانهها را تنظیم می کنند دستخوش بی تدبیری و ناآگاهی کسانی شود که اینها کنار هم جمع شده و در نهایت تولید موسیقی بی هویت کرده و یک خروجی نامناسبی را ایجاد کنند که اهل دغدغه و اهل فن و کارشناسان خبره و مقامات عالی که نگران فرهنگ و هنر این سرزمین هستند امروز بیان کنند که شاید دیری نپاید چیزی از موسیقی عمیق و اصیل ایرانی چه در ژانر پاپ چه در ژانر دستگاهی و همچنین شعر ایرانی نماند.
سردبیر مقام موسیقاییتصریح کرد: این موسیقیها به واسطه ضرب آهنگ های تندی که دارند و با استقبال از یک طیف در جامعه روبرو شده اند، ممکن است در نوع نوشتار آنها در پیامکهایشان در فضاهای مجازی و حقیقیشان، در گفتارشان تاثیر گذاشته و اضمحلال زبان فارسی در آینده احساس شود و باید به نوعی در وهله اول وزارت ارشاد و در وهله دوم سازمان صدا و سیما و دیگر نهادها و ارگان ها و سازمان های زیربط مراقبت کرده تا اینگونه ترانه ها را اجازه ندهند که وارد بازار شود.
مهدوی در پاسخ به این سوال که فراوانی این نوع از موسیقی چه تاثیری در سلیقه شنیداری افراد در جامعه می تواند داشته باشد گفت: بسیار زیاد، به نوعی اگر درست باشد سلیقه مردم را اهتمام می دهد مثل خیلی چیزهای دیگر و اگر غلط باشد سلیقه مردم را در ادبیات و رفتار اجتماعی و خوانش آنها افول می دهد.
این کارشناس موسیقی با تاکید بر اینکه شعر و موسیقی اختصاص به این سرزمین دارد و یکی از وجوه پر رنگ و پر مفهوم آیین های ایرانی و فرهنگ ایرانی محسوب می شود گفت: ما نمی توانیم از ترانه و شعر و موسیقی به عنوان یک خرده فرهنگ یاد کنیم. اینها چیزهایی بوده که به اعتبار و واسطه آنها فرهنگ سترگ ایرانی شکل گرفته است. حالا اگر این دو بخش را ما بخواهیم از جامعه حدف کنیم و خدشه وارد کنیم قطعا سلیقه مردم به سمت ناکوکی ها گرایش پیدا کرده و زبان موسیقی اصیل ایرانی کم کم در نسل های ایرانی از میان می رود.
مهدوی استاد دانشکده موسیقی در چرایی ارائه مجوزهای انتشار و برگزاری این نوع از موسیقی در سطح کشور گفت: فشاری که از بیرون هست از طرف شرکت های مافیایی که در نهادها و ارگان ها نفوذ پیدا می کنند تا جایی که من از زبان استاد بهمنی شنیدم، سرمایه دارها بدون توجه به نوع و ساختار موسیقی از هر راهی برای گرفتن مجوز وارد شده و اقدام به انتشار آلبوم ها و برگزاری کنسرت ها می کنند و اینجاست که باید دست مافیا و شرکت هایی که ذی صلاح نیستند و در صدد تغییر ذائقه عمومی مردم هستند را کوتاه کرد.
مدیرکل سابق مرکز موسیقی از وظیفه صداوسیما به عنوان عامل مهم در معرفی و انتشار هر اثر هنری گفت: صداوسیما به واسطه اینکه جایگاه خاصی را برای خود قائل است و سعی میکند از تولیدات خودش برای معرفی و پخش استفاده کند دقت بیشتری را برای نمایش برنامه هایش دارد، در صورتی که وزارت ارشاد به صورت مستقل فراگیر است و باید طبق قانون اساسی به موسسات و شرکت های خصوصی پاسخگو باشد، می بینیم که آنجا یه مقدار فضای بازتری برای ارائه آثار است. اما صداوسیما به واسطه تهیه کنندگان و برنامه گزارهایی که دارد در بسیاری از موارد در مناسبت ها آثاری را منتشر می کند که اقتباس گرفته شده از همان موسیقی سطحی است که باید بررسی و آسیب شناسی شود.
وی در پایان از فعالیت های خود گفت و تبریک سال نو را اینچنین عنوان کرد: بنده همچنان به تدریس در دانشگاه و به اجرای برنامههای رادیویی و تلویزیونی مشغول هستم همچنین به تحقیقات خودم در زمینه شناخت بهتر موسیقی ادامه داده و آثار نوازندگان و آهنگسازان جوانی که دارای شیوه و حرفی برای گفتن دارند را تولید و منتشر میکنم.
سال خوبی را در پیش خواهیم داشت. ما از لحاظ فرهنگی یک شاخص در کره زمین هستیم و این می تواند کمک کند که ما به افق بلندتری نگاه کنیم. قطعا با فرهنگ و هنر و بالاخص موسیقی می توان جامعه را با نشاطتر و امیدوارتر کرد و سال 98، حتم دارم که جامعه موسیقی دست به خلق و تولید آثار خوب خواهد زد، اما این نیازمند حمایتهای حقیقی نهادها، رسانه ها و سازمانهایی است که قدر هنر و هنرمند اصیل را می داند. برای همه مردم سرزمینم آرزوی سال های بهتر را از خداوند متعال خواستارم.