رسول منتجبنیا یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب است که پس از سالها قائممقامی حزب اعتماد ملی از این حزیب کناره گرفت و همراه با برخی از همفکرانش حزب جدیدی به نام «جمهوریت ایران اسلامی» راهاندازی کرد. گفتگوی تفصیلی خبرگزاری برنا با «رسول منتجب نیا» را در زیر میخوانید؛ با این توضیح که گفتوگوی برنا قبل از اعلام رسمی اسم حزب جدید انجام شده است:
درباره فعالیت حزب جدید خود توضیحاتی بدهید و تشکیل این حزب در چه مرحلهای است؟
پس از اینکه تصمیم گرفتیم تشکیلات جدیدی ایجاد کنیم، جمع زیادی از دوستان ما که در حزب اعتماد ملی حدود ۱۳ سال فعالیت میکردند، برای همراهی اعلام آمادگی کردند. همچنین جمع زیادی خارج از حزب اعتماد ملی برای همکاری اعلام آمادگی کردند. ما طی چند جلسه نظرخواهی کردیم که چه کار باید کنیم. با مشورت دوستانی که برای تشکیلات علاقهمند بودند کارگروهی تشکیل دادیم که مسئله تهیه اساسنامه، مرامنامه و مانیفیست را بر عهده بگیرند و سپس به هیات موسس ارائه کنند. چندین ماه است که این کارگروه تشکیل شده و فعالیت بسیار گستردهای دارد و تقریباً کارها به مرحله نهایی رسیده است. ما با هیات موسس جلسهای تشکیل داده و حدود ۳۰ نفر را با مشورت دوستان برای عضویت انتخاب کردیم.
اسامی اعضای هیات موسس را با چکیدهای از اساسنامه و مرامنامه به وزارت کشور ارائه کردیم و از طریق سیستمهای دیجیتال و رایانهای منتظر هستیم تا وزارت کشور و کمیسیون ماده ۱۰ نظر خود را راجع به افراد و اعضای هیات موسس به ما اعلام کنند. در مورد نام تشکیلات در جلسهای که با اعضای موسس داشتیم، مشورت کردیم و اسامی متعددی مطرح شد که در نهایت رایگیری انجام میشود. در میان این تعداد اسامی پیشنهاد شده، اسمهایی که بیشترین رای را آورد به وزارت کشور منتقل کردیم. آن سه اسم به نامهای جمهوریت، صدای بیداری ایران اسلامی و راه نو هستند و فعلا منتظر هستیم نتیجه بررسیها اعلام شود. البته ما به صورت غیر رسمی کار خود را در سراسر کشور آغاز کردیم و هستههای استانی تشکیل داده و دفتر مرکزی ما در تهران افتتاح شده است. به محض اعلام وزارت کشور، ما به صورت رسمی کارمان را آغاز و مقدمات برگزاری کنگره را فراهم میکنیم.
در چند استان فعالیت دارید؟
هستههای استانی در حدود ۲۰ استان شکل گرفته و فعال هستند. دفاتر به صورت غیررسمی راهاندازی شده و در یکی دو استان کار خود را شروع کردهاند. اما در بسیاری از استانها، این آمادگی وجود دارد که دفاتر جدید ایجاد کنیم.
استانها چه نقشی در پیشبرد اهداف و بیشتر شدن فعالیتهای حزبی خود دارند؟
اولاً احزاب کارهای خود را در چارچوب قانون و اساسنامه پیش میبرند و محتوای فعالیت آنها بر اساس مرامنامه و مانیفست است. ما سعی کردیم اساسنامهای جامع و کاملی تهیه کنیم و به تصویب هیات موسس رساندیم و کارها در قالب اساسنامه ادامه دارد. همه اعضای ما در ردههای مختلف در مدیریت حزب نقش دارند البته نقش آنها متفاوت است و در چارچوب قانونی که ذکر شده برای تشکیل کنگره از سراسر کشور دعوت شده و رای میدهند. اعضا میتوانند در کنگرههای عادی و فوقالعاده که سالی یکبار تشکیل خواهد شد از سراسر کشور حضور پیدا کرده و اظهار نظر کنند. علاوه بر آن هر استان و شهرستانی گرچه ارتباط تشکیلاتی و سیستماتیک با مرکز دارند ولی خود به نوعی استقلال دارند. با توجه به تصمیم در دولت تدبیر و امید، احزاب سراسری موظف هستند در استانها و شهرستانها به فرمانداریها مراجعه کنند و پرونده تشکیل دهند و بر اساس نظارت فرمانداریها و استانداریها کار کنند. یعنی به صورت شبکه و همه زیر نظر مرکز هستند ولی در عین حال یک نوع ارتباط رسمی با دولت و نماینده دولت که فرمانداری است، دارند.
آیا حزب شما به عضویت شورای عالی اصلاحطلبان در آمده است؟
ما هنوز به صورت رسمی کار خود را شروع نکردیم، بنابراین نمیتوانیم نسبت به این وضعیت تصمیمگیری کنیم. این تصمیم به شورای مرکزی مربوط میشود و این اتفاق بعد از تشکیل کنگره و انتخاب شورای مرکزی انجام میشود. ما اصلاحطلبان ائتلاف، ارتباط و هماهنگی خواهیم داشت ولی استقلال خودمان را حفظ میکنیم و به هیچ عنوان به بهانه ائتلاف استقلال ذاتی خودمان را خدشهدار نخواهیم کرد. در زمان انتخابات اگر فرصتی پیش بیاید میتوانیم با احزاب دیگر ائتلاف داشته باشیم.
آیا برای تشکیل حزب جدیدتان از نظرات آقای خاتمی و کروبی استفاده کردهاید؟
آقای کروبی در حصر هستند و امیدوارم خداوند مقدمات رفع حصر را هرچه سریعتر فراهم کند. آقای خاتمی از همه قضایا اطلاع دارند ولی مشورت نکردیم. هر از گاهی به زیارت آقای خاتمی میرویم و ظاهراً نظر موافقی دارند زیرا شعار دولت اصلاحات و آقای خاتمی جامعه مدنی و تأکید بر تاسیس و تقویت احزاب و نهادهای مردمی است.
موضوع پارلمان اصلاحات به کجا رسیده است؟
اطلاع دقیقی ندارم. شورای عالی سیاستگذاری مورد نقد بسیاری از احزاب و شخصیتها قرار گرفت البته بنده نیز جزو منتقدان هستم. شورای عالی سیاستگذاری را یک اقدام موقت میدانم اما دوستان برای تغییر و اصلاح ساختار شورای عالی سیاستگذاری اقدام کردند که مشکلات را حل نخواهد کرد. جابهجایی افراد مشکلگشا نیست. آقایان کمالی و کواکبیان از ۲ سال پیش دنبال این بودند که تشکیلات دیگری جایگزین شورای عالی سیاستگذاری کنند، با من نیز صحبتی کوتاه داشتند و در همان زمان نام پارلمان اصلاحات مطرح شد. به نظر من، کارها باید برعهده احزاب قرار بگیرد و سپس ائتلاف کنند. بنده پارلمان اصلاحات را مطرح نکردم ولی دوستان به دنبال این بودند که پارلمان اصلاحات را مطرح کنند و به همین دلیل اساسنامه نوشتند و ماجرا را در رسانهها بیان و ظاهراً به تصویب شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب رسیده است. اخیراً نیز اعلام کردهاند به دیدار آقای خاتمی رفتهاند. در حال حاضر داوری و نظری نسبت به این قضیه نداشتم. برای من مسئله تحزب مهم بوده زیرا این موضوع برای برونرفت از بسیاری از مسائل و مشکلات مهم است. بهترین راه برای رسیدن به توسعه همه جانبه وجود احزاب قدرتمند و فراگیر است؛ لذا تاکید دارم تلاش همه بر ایجاد و تقویت احزاب قدرتمند باشد.
حق احزاب به آنها ادا داده است
از تقویت تحزب صحبت کردید طرحی در مجلس مطرح است مبنی بر استانی شدن انتخابات، این طرح چقدر میتواند به تقویت تحزب کمک کند؟
استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی بحث جدیدی نیست. همیشه نقطه نظرهای متفاوتی نسبت به این قانون وجود داشته است. به نظرم این طرح منجر به تقویت مجلس شده و چهرههای سابقهدار با این طرح ورود پیدا خواهند کرد. اما نقطه ضعف این طرح کاهش ارتباط نمایندگان با بدنه جامعه خواهد بود. لازمه استانی شدن انتخابات وجود احزاب قدرتمند است تا بتوانند همه مردم را تحت پوشش خود قرار دهند و در استانها احزاب با مردم صحبت کنند اما حزب قدرتمند نداریم. استانی شدن منوط به این است که ما احزاب قوی و قدرتمند داشته باشیم که دائما با مردم در تماس باشند و مردم نیز از طریق احزاب تغذیه فکری و سیاسی شوند. وقتی ارتباط متقابل بین مردم و احزاب وجود داشته باشد آن زمان استانی شدن سهل و روان میشود. طی این ۴۰ سال به تحزب کمتوجهی شده و آنطور که باید حق احزاب ادا نشده است. البته شاید این طرح یک عاملی برای رویکرد بیشتر برای قدرتمند شدن احزاب باشد. در نهایت امیدواریم مجلس آینده قدرتمند و قوی باشد و بتواند در آن جایگاهی که امام و قانون اساسی و ملت برای آن تعریف کردهاند، قرار بگیرد.
اینکه احزاب به شکل ستاد دیده شوند، خوب نیست
آیا کشور به این تعداد حزب نیاز دارد؟
در جواب باید بگویم نه. در دوران اصلاحات فکر میکردیم هر فردی که مراجعه کرد باید مجوز تاسیس حزب بگیرد که به یکباره احزاب ما چندین برابر شدند. به روایتی ۲۵۰ حزب داریم که این تعداد بسیار زیاد است. در کشوری مثل ایران ما حداکثر چهار یا پنج حزب قدرتمند داشته باشیم کافی است که با هم رقابت کنند و مردم نیز بین احزاب تقسیم شوند و هر فرد و گروهی حزب خود را انتخاب کند. در کشور ما تعداد احزاب حدود 50 برابر سایر کشورهاست. از لحاظ توسعه کیفی احزاب کوچکتر شدند و کار به جایی رسید که بسیاری از احزاب به منزله ستاد انتخاباتی درآمدند. این احزاب در زمان انتخابات فعالیتشان را شروع و بعد از انتخابات فعالیتشان را به اتمام میرسانند. متاسفانه ما به سمت توسعه کمی رفته و از کیفیت بازماندیم و به احزاب کمتر توجه کردیم. لذا بنده معتقدم باید برای تقویت کیفی احزاب تلاش شود و احزاب باید خود را بشناسند و خود را به جامعه معرفی کنند. در حال حاضر مردم احزاب را بهصورت ستاد میبینند و این خیلی بد است، در صورت اینکه مردم باید از احزاب الهام بگیرند.
نظر شما در رابطه با تجمع احزاب و فعالیت آنها در قالب یک مجموعه چیست؟ آیا اصلاحطلبان با هم یکی هستند تا در قالب یک مجموعه کار کنند؟
اینکه همه جمع شوند و در قالب یک مجموعه کار کنند به این معناست که همه احزاب قالب حزبی خود را بشکنند البته اشکالی ندارد؛ به شرط اینکه رسما اعلام کنند که از احزاب قبلی رفتهاند و یک حزب جدید تشکیل شده که دارای اساسنامه و مرامنامه است. این که ۵۰ حزب در یک جا جمع شوند یک نوع تناقض است که باید حل شود. ایراد من به شورای عالی سیاستگذاری همیشه همین بوده که احزاب هستند که باید تصمیمگیری و برنامهریزی کنند و البته این ائتلاف در فصول مختلف مثل انتخابات اشکالی ندارد ولی دائما نباید اینگونه باشد. ما معتقدیم احزاب باید آنچنان قوی باشند که خودشان برای اداره کشور تصمیمگیری کنند. بنابراین در دو مقوله ائتلاف و اتحاد که کاملا متفاوت است، نباید اشکالی صورت بگیرد.
آیا تعدد احزاب میتواند ناشی از اختلافات درونی میان جریانات اصلاحطلب باشد؟
اختلاف همیشه منفی نیست. اختلاف نظر شرط رسیدن به تکامل بوده و جهان بر اساس اختلاف نظر اداره میشود. ما نباید از هر اختلافی بترسیم و پرهیز کنیم. اختلاف به معنای دعوا و حذف دیگران نیست. به هیچعنوان نباید انتظار داشته باشیم دو نفر دقیقا و کاملا با هم همفکر باشند. در جناح اصلاحطلبان به هیچعنوان نباید از اختلاف نظر هراس داشته باشیم. اگر انتظار داشته باشیم همه اعضا یک فکر و یک نظر، داشته باشند، دیگر فعالیت سیاسی نمیشود و به پادگان تبدیل میشود. در عرصه سیاست همه صاحب نظر هستند البته با نظرهای مختلف و در یک جمعبندی به یک نتیجهگیری میرسند.
در بین صحبتهایتان از اختلاف نظر صحبت کردید ما اخیرا شاهد این هستیم برخی از اصلاحطلبان رئیس جمهور را تخریب میکنند. به نظر شما تلاش برای تخریب رئیس جمهور کار اخلاقی است؟
وجود اختلاف یک رحمت در جامعه در حال توسعه است. معمولا بین جوامع عقبمانده و غیرتوسعه یافته به محض اینکه با فردی اختلاف نظر پیدا میکنند این اختلاف نظر را به دعوا و دشمنی تبدیل میکنند که این دلیل بر ضعف است. در جوامع پیشرفته اینگونه است که در حین وجود اختلاف نظرها بتوانند با هم کار کنند و با قواعد عقلی و عقلایی اختلافات را حل کنند و به نتیجه برسند. انتقاد نسبت به حکومت و تخریب دو امر متفاوت است. هنر این است که نسبت به اربابان قدرت انتقاد شود.
بسیاری از کسانی که انتقاد میکنند عمداً یا سهواً نقد را با تخریب اشتباه گرفتند. کسانی که نقد میکنند اگر جرات دارند از قوه قضاییه نقد کنند. ما شاهد این هستیم که همیشه قوه مجریه و دولت را نقد و تخریب میکنند. گاهی بد و بیراه گفتن به رئیس جمهور نوعی امتیاز برای کسی که تخریب کرده محسوب میشود و این رفتار زشت است. منتقدین نسبت به آقای روحانی میتوانند انتقاد سازنده کنند تا مردم بپذیرند و برای حرف آنها اعتبار قائل شوند. اما برخی منتقدین، آنقدر بی پایه حرف میزنند که اگر روزی انتقاد اساسی کنند، مردم باور نخواهند داشت.
عملکرد دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
عملکرد روحانی هم مثبت و هم منفی است. برخی اقدامات ایشان بزرگ بوده هرچند انتقاداتی هم مطرح است. در نامههایی که به آقای روحانی نوشتم انتقادات خود را بیان کردم، ایشان نه تنها ناراحت نشدند بلکه استقبال هم کردند.
اگر به سال 92 بازگردید دوباره به آقای روحانی رای میدهید؟
اگر چنین شرایطی پیش بیاید باید عاقلانه تصمیم گرفت. در سال 92 و سال 96 خیلی عجولانه تصمیم گرفتیم. اصلاحطلبان میتوانستند تصمیم بهتری بگیرند و با شرایط بهتر و با توافقهای بیشتر این تصمیم را اتخاذ کنند. ممکن بود به گزینههای دیگر فکر میکردیم و یا اگر این گزینه را انتخاب میکردیم به صورت مطلق حمایت نمیکردیم. اشتباه ما این بود که در سال 92 به صورت مطلق حمایت کردیم بدون اینکه انتقادات را بیان و دولت اول ایشان را آسیبشناسی کنیم. ضعفهای به وجود آمده را معلول اشتباه برخی از بزرگان اصلاحطلب میدانم و قابل بخشش هم نیست.
کارها دست یک مجموعه محدود افتاده است
با کشوری که آقای احمدینژاد تحویل دکتر روحانی داد، آیا کسی میتوانست عملکرد بهتری از آقای روحانی داشته باشد؟
بی شک آسیبی که دولت احمدینژاد به کشور و ملت زد، کم نبود. بنده معتقدم دهها سال باید بگذرد تا بخشی از این آسیبها جبران شود. متاسفانه برخی آسیبها قابل جبران نیست. آسیبی که به اعتقاد نسل جوان زدند منجر به گسست در جامعه شد. اینکه همه ضعفها را به گردن دولت گذشته بیاندازیم و یا همه ضعفها را به دولت آمریکا و ترامپ و امثال آن نسبت دهیم، درست نیست. البته هر کدام از آنها درصدی از مسائل را بر عهده داشتند ولی قطعا بخشی از مشکلات به دولت گذشته برمیگردد همچنین سیاست نابخردانه رئیسجمهور آمریکا موثر بوده است. تردیدی نیست که با همه این مشکلات میشد کشور را بهتر اداره کرد و دولت قویتری تشکیل داد و سیاستگذاری بهتری ارائه کرد. صاحب نظران و کارشناسان اقتصادی انتقادات زیادی دارند ولی متاسفانه گوش شنوایی نیست و کار به دست یک مجموعه محدود افتاده است. بنده بارها این موضوع را عرض کردم که هیچ دولت و رئیس جمهوری در هر ردهای عقل کل نیست و هیچکس بینیاز از افکار و نظرات کارشناسان نیست. همه مسئولین باید به کارشناسان رجوع کنند. ما در جامعه کارشناسان فکری زیاد داریم چرا به آنها مراجعه نمیشود؟ چرا کارها به دست عدهای محدود میشود که متاسفانه این موضوع از ایرادات دولت است.
احمدینژاد مرموز است
اخیرا شاهد این هستیم آقای احمدینژاد مجددا فعال شده و دولت را تخریب میکند، به نظر شما هدف از این کار چیست؟
آقای احمدینژاد نه تنها دولت، بلکه نظام را از شخص رهبری گرفته تا ردههای پائین مورد نقد مرموزانه قرار میدهد. او یک جریان کاملا ناشناخته و مرموز است و نمیدانم چه هدفی را دنبال میکند. او میخواهد در تاریخ بماند و به دست فراموشی سپرده نشود. سوال اینجاست اگر یک نفر از گویندگان و فعالین سیاسی یک صدم اظهارات این آقایان را مطرح میکرد، برخورد جدی صورت میگرفت. اگر رسانه یا روزنامهای اینگونه اظهارنظر کند، فیلتر و یا توقیف میشود. برخی از اساس کیان نظام را زیر سوال میبرند و در استانها سخنرانی میکنند که برخوردی با آنها نمیشود. چرا با احمدینژاد برخورد نمیشود؟ اگر آزادی هست چرا با کسان دیگری که مشابه حرفهای احمدینژاد را میزنند برخورد میشود ولی با احمدینژاد نه؟ این شٌبهه در ذهن مردم ایجاد میشود که این یک بازی است و اعتمادشان نسبت به نظام از بین میرود. نباید کاری کنیم که مردم دچار بدبینی و بیاعتمادی شوند.
با توجه به اینکه بخشی از علمای حوزه علمیه جایگاه و نقش حاکمیتی دارند چرا نسبت به جایگاه حاکمیتی و آمریت خودشان پاسخگوی وظایف نیستند. چرا به میزان قدرت، پاسخی به افکار عمومی نمیدهند؟
یکی از افتخارات بزرگ روحانیت شیعه در تاریخ، استقلال از حکومتهاست. هیچگاه حوزههای علمیه وابسته به حکومتها نبودند. حضرت امام اصرار داشتند حوزههای علمیه نباید وابسته به حکومت باشند و مدیریت جدا داشته باشند و باید زیرنظر مراجع عظیمالشان اداره شوند. امام بر استقلال مساجد و حوزههای علمیه فوقالعاده تاکید داشتند و میگفتند، حوزههای علمیه میتوانند تولید کننده فکر دینی بوده و پاسخگوی مسائل بوده و هدایتگر باشند. ایشان تاکید داشتند اگر حوزههای علمیه وابسته به حکومت شوند همه ابزارها را از دست میدهند. لذا امام تاکید داشتند باید حوزههای علمیه کاملا مستقل باشند که متاسفانه الان شاهد هستیم در بخشی از حوزهها این استقلال وجود ندارد. به همان نسبت میزان اعتماد و اعتقاد مردم نسبت به حوزه کم شده است.
نکته دیگر اینکه وقتی برخی از حوزهها، مراجع، مدرسان و اساتید وظیفه خود دیدند از حکومتی دفاع کنند، این دفاع نباید مطلق میبود. مردم آماده هستند که مراجع مقابل برخی از حرکتهای نامناسب ایستادگی کنند و البته به هیچعنوان مردم انتظار ندارند از حوزهها بوی جهتگیری سیاسی و باندبازی به استشمام برسد. گاهی برخی ائمه جمعه در سخنرانیهای خود دستوری عمل میکنند زیرا به ائمههای جمعه دیکته شده چگونه باید عمل کنند. حوزههای علمیه به هیچ عنوان فراتر از انتقاد نیستند و مراجع تقلید نیز باید خودشان را در معرض نقد قرار دهند. اگر انتقاد در جامعه باشد مردم حیات، نشاط و پویایی پیدا میکنند.
پیام نوروزی
بسم الله الرحمن الرحیم
سال نو و سال جدید را به ملت بزرگ و شریف و با فرهنگ ایران تبریک عرض میکنم و از خداوند متعال میخواهم سال جدید بر مردم ایران مبارک باشد و مشکلات و گرفتاریها به حداقل برسد. همچنین مردم در رفاه و آسایش به سر ببرند و نگرانیها و دغدغههای آنها به لطف خداوند و توجه بیشتر مسئولین مرتفع شود.
در این فرصت نکتهای خطاب به مسئولین مختلف کشور به خصوص مسئولین اجرایی دارم؛ اینکه قطعا شما اطلاع دارید و در میان مردم زندگی میکنید ولی تصدیق فرمایید که قضیه بیشتر از آن است که شما اطلاع دارید. خیلی از مسئولان ما در صفوف مختلف قرار نمیگیرند. ایستادن در صف گوشت با قیمت دولتی، خرید البسه، مواد غذایی و چیزهای دیگر برای مردم بسیار شکننده و دشوار است. باز تأکید میکنم نفرمایید که ما اطلاع داریم، اطلاع شما از دور است. اگر وزرای محترم تقسیم کنند و هر هفته یکی از آنها در صفوف بایستند تا حدی می توانند مشکلات مردم را لمس کنند. مشکلات مردم خیلی زیاد است و باید فکری کرد. تشکر میکنم از زحمات رئیس جمهور و وزرای محترم که تلاش میکنند ولی اطمینان دارم استعداد آنها خیلی بالاتر از اینهاست. کاری کنید مشکلات به حداقل برسد. شما میتوانید بهانه نیاورید که تحریمها مشکل آفرین است و یا دولت گذشته چنین کرده است. حال که این هماهنگی به وجود آمده و شخص رهبری وارد صحنه شدند که مسائل کشور را حل کنند از مردم و کارشناسان نظر بگیرید تا در مسائل اقتصادی کشور تحول ایجاد شود. کارهای زیربنایی بسیار خوب است، تلاش کنید تا حال مردم بهتر شود. سفره مردم ضعیف شده بنده میبینم برخی از مردم با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند. آقای رئیس جمهور باید از وزرا بخواهند که مشکلات به ویژه در ایام عید حل شود.
درست است که ضعفهایی وجود دارد ولی بالاخره این کشور، کشور شماست و میهن میهن شماست و همه قدرتها طمع زیادی را نسبت به ایران داشته و دارند. شما آمدید و این پایگاه را از آنها گرفتید. فریب دشمن را نخورید و تصور نکنید آمریکا خیرخواه ملت ماست. کشورهای غربی دنبال منافع خودشان هستند و هر جا که منافعشان ایجاد کند با هم همکاری میکنند و ملتها و کشورها را میفروشند. ما همه ایرانی هستیم. مردم و مسئولان تعلق خاطر به وطن خود داریم بنابراین تلاش کنیم تا مشکلات حل شود. امیدواریم این دولت و حکومت بتواند، قدمهای بلندتری برای حل مشکلات بردارد و شاهد این دشواریها نباشیم. شما جوانان امیدهای آینده هستید هم در ایجاد آرامش و هم ایجاد اطمینان و هم در کمک کردن به حل مشکلات کشور. باید دست به دست هم دهیم و شاهد مشکلات نباشیم و آنها را حل کنیم.