به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ افشین هاشمی نگاه بالا به پایین برخی نسبت به تماشاگران سینما را نقد کرد و گفت : بعضی از منتقدین و سینماگران، استقبال از «رحمان ۱۴۰۰» را نشانهی تنزل سطح سلیقهی مردم دانستهاند، چون "فیلم ارزشمند دیگر"ی که همزمان با این دو فیلم بر پرده است، نفروخته. آنقدر جرات دارم بگویم که در بخشهایی از «رحمان۱۴۰۰» خندیدم؛ به مانند باقی تماشاگران که صدای خندهشان هوا بود. نکته اینکه مطمئنم خیلی از کسانی که این فیلم را مبتذل میدانند ندیدهاندش و صرف استقبال مردم و تصمیم پیشاپیش بر اینکه ما معمولی نیستیم و از مردم برتریم، این فیلم را سخیف میشمارند و به خود اجازه میدهند با نگاهِ از بالا به پایین، مردم را مبتذل پسند بدانند.
در پاسخ به این نگاه، همین بس که فیلمِ بسیار خوب «متری شیشونیم» در رتبهی دوم فروش است که آنهم دلیلش مشخص است: «رحمان۱۴۰۰» فیلمی عمومیتر (به کلمه دقت کنید: “عمومی” و نه “عام”!) است. «متری شیشونیم» مناسبِ زیر ۱۲سال نیست، پس طبیعتن بسیاری از خانوادهها نمیتوانند دست بچهشان را بگیرند و به دیدن آن بیایند.
اما همانطور که در ابتدا گفتم این نوشته، قیاسِ این دو فیلم (که هردو در صدر جدول فروشاند) نیست، بلکه میخواهم به آن نگاه بپردازم که فروش «رحمان ۱۴۰۰» و نفروختن فیلمی ارزشمند (نام فیلم را نمیآورم چون قصدم از این نوشته ضدتبلیغ برای آن فیلم نیست) را به ابتذال عمومی تعبیر میکنند. بخشی از فروش و ورودیِ بیشترِ «رحمان۱۴۰۰» چه مبتذل باشد چه نه، حاصل حجم گستردهی تبلیغات، تعداد سانسها و سینماهای بیشتر است، اما معنیاش رضایت تماشاگران نیست و نکته اینکه آن نگاه متفرعنِ خود برتر انگار، برای سنجشِ سطح سلیقهی مردم، ورودی را در نظر میگیرد (میل مردم به خنده و لذت، ابتذال نیست!) در صورتیکه خروجی معیار است.
در همین آمارِ نصفهنیمهی سینماتیکت درصد رضایت تماشاگران «رحمان۱۴۰۰»، برابر با فیلم ارزشمندِ نفروخته است درحالیکه «متری شیشونیم» ۸۴٪ رضایت را همراه دارد. فروش خوب «آشغالهای دوستداشتنی» با تعداد کم سالنهایش، یعنی سینمای فرهنگی - در صورت جذابیت - تماشاگران خودش را دارد