به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، آیین معرفی و جشن امضای کتاب «سربلند» روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی، جمعه ۶ اردیبهشت ماه با حضور محمدعلی جعفری نویسنده و محمدرضا حججی پدر این شهید در فرهنگسرای کتاب معرفی شد.
محمدعلی جعفری در آغاز این نشست گفت: قصه نوشتن من از روی دغدغه بود. من تا اوایل دبیرستان شاید سالی یک کتاب میخواندم و اصلاً در فضای خواندن و نوشتن نبودم که از اواخر دبیرستان از روی دغدغه فرهنگی وارد این حوزه شدم. من شاگرد آقای بهزاد دانشگر بودم که سالهای ۸۵ و ۸۶ به یزد میآمدند و به ما که عدهای دانشجو بودیم، داستاننویسی یاد میدادند.
این نویسنده اضافه کرد: ابتدا حدود ۷۰ تا ۸۰ نفر از خانمها و آقایان بود اما بعد از چند جلسه، فقط ۱۰ نفر باقی ماندند. بعد از این کلاسها آقای دانشگر یک پروژه درباره سرداران ایران گرفت که قرار بود به صورت جیبی از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شود. من هم تعدادی از این عناوین را انتخاب کردم و نوشتم. این کتابها برای اعتماد به نفسم در نوشتن، خیلی موثر بود. ما باید برشی از زندگی این سرداران را انتخاب کرده و دربارهاش داستانی مینوشتیم. من در آن پروژه اولین کارم را با شهید چمران شروع کردم و حاصلش شد کتاب «دلم برایش تنگ شده». در این پروژه ؛ «دلم برایش تنگ شده» (درباره شهید چمران)، «شکوه دوران» (درباره شهید دوران)، «شیرمرد شیرود» (درباره شهید شیرودی)، «برای آخرین بار» (درباره شهید ردانیپور)، «ساختمان» (درباره پادگان دوکوهه) بر عهده بنده بود.
وی درباره آغاز کتاب «سربلند» توضیح داد: پس از «عمار حلب» که به لطف خدا مورد استقبال قرار گرفت، دقیقا نمیدانم چه شد که قرعه به نام من افتاد. من قبل از «عمار حلب» داستان و رمان مینوشتم و به نوعی اولین کار مستندنگاری و زندگینامه داستانی بود که آن هم به واسطه رفاقت با شهید نوشتم که با عنایت خود شهید خیلی خوب دیده شد. انتشارات شهید کاظمی هم یک سری استاندارهایی مد نظرشان بود که در «عمار حلب» دیده بودند. از همین رو آقای خلیلی از انتشارات تماس گرفت تا به قم بروم و برای کتاب شهید حججی صحبت کنیم و در نهایت تصمیم بر این شد که کار را من انجام بدهم.
این نویسنده جوان درباره آغاز نگارش کتاب توضیح داد: از قم شروع کردم. چرا که برخی دوستان شهید حججی در قم بودند و برخی دوستان دیگر هم از تهران و اصفهان راهیِ قم شدند. مصاحبهها را به سختی گرفتم و برای اینکه کار پیش برود چندین بار به نجفآباد و قم و... سفر کردم. شهید محسن حججی دو بار به سوریه اعزام شد، بار نخست با تعداد زیادی از افراد همراه شد که خاطرات بسیاری از این زمان باقی است، اما بار دوم با یک نفر از دوستانش در لشگر به سوریه اعزام میشود که به این دلیل مطالب کمتری در دست بود.
جعفری اضافه کرد: برای این موضوع که اطلاعات اندکی از اعزام دوم که منجر به شهادت این شهید بزرگوار در دست داشتیم، درخواست کردم به سوریه بروم، اما این مسئله محقق نشد. در نهایت ماحصل کار مصاحبه با حدود ۷۰ نفر بود که بالای ۱۰۰ ساعت گفتوگو به دست آمد. هر فردی که در لابهلای مصاحبهها یادی و نامی از او به میان میآمد به سراغش رفته و از اطلاعاتش استفاده میکردم تا موردی جا افتاده نماند.
وی در پاسخ به این سوال که نگارش کتاب چه مدت طول کشید توضیح داد: تهیه این اثر حدود ۱۰ ماه به طول انجامید، اما در حال حاضر وجدانم آسوده است که فردی نمانده که با او گفتوگو نکرده باشم. بر این اساس از میان حدود ۷۰ مصاحبه، ۵۱ مصاحبه در کتاب درج شده است زیرا سایر مصاحبهها حاوی مطلب مهمی نبود.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که آیا در زندگی شهید حججی با چیز عجیب و جالبی مواجه شده است، گفت: جذابیت شهید حججی برای من سیر تکامل شخصیت آن است. متأسفانه تصویری که از ایشان در رسانهها منتشر شد، تصویر کامل و درستی از شهید حججی نبود چرا که یک بُعد زندگی آن را که یک انسان ایدهآل، فرا زمینی و غیر دسترس نشان دادند ولی وقتی در زندگی شهید ریز میشویم یک انسان معمولی مانند بقیه افراد جامعه. دوران کودکی و نوجوانی یک انسان معمولی که دنبال کار و زندگی خودش بوده است. از یک بازه زمانی تغییر و تحول شروع میشود در سه سال اخیر که اوج تحول را در زندگی شهید حججی میشود درک کرد.
در پایان این نشست جشن امضای کتاب «سربلند» با حضور حضور محمدعلی جعفری نویسنده و محمدرضا حججی پدر این شهید در فرهنگسرای کتاب برگزار شد.
دهمین فرهنگسرای کتاب همزمان با سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تا ۱۴ اردیبهشت با برنامههای متنوع فرهنگی میزبان علاقهمندان است.