این هنرمند بدون حاشیه و با تجربه، با گفتن این حرف و تکرار آن، قصد شکسته نفسی نداشته و نخواسته زبانم لال خود را مهم جلوه دهد. نصیریان به مرتبهای رسیده است که کاملا درک کرده،چسباندن نامش روی تابلوی یکی از خیابان های تهران یا هر شهر دیگری باعث ماندگاری اش نخواهد شد.
اینکه شهرداری های مختلف ایران بخواهند چند خیابان را به نام هنرمندان مطرح کشور ثبت کنند، کاری است پسندیده که در آن شکی وجود ندارد،حتی اگر اعضای این شورا ها نیت شان تبلیغ برای خودشان باشد.
در آمریکا پیادهرویی به نام «مشاهیر» وجود دارد که برای یادبود سینماگران بزرگ، ستارهای در آنجا به نامشان نصب میکنند تا بدین طریق از آنان قدردانی کرده و یادشان را زنده نگه دارند. عدهای از کسانی که در این پیادهرو صاحب ستارهاند، جهان مادی را ترک کرده و گروهی دیگر در قید حیات هستند. آنها زمانی که هنوز هنرمندانشان زنده هستند، اقدام به این کار کرده و در مراسمی خاص، ستارههایشان را در این محل نصب میکنند.
در این کشور که سینما و بازیگرانش شهره خاص و عام هستند، کمتر شنیده شده خیابانی را به اسم آنان کنند.
اکثر ادیبان و هنرمندانی که در طول تاریخ نامشان همواره زنده مانده است، به این دلیل است که مردم در دل خویش و خاطرشان اسم آنان را ثبت کردهاند. این مردم هستند که نام ادیب یا هنرمندشان را زنده نگه میدارند. بسیار هنرمند و ادیب در جهان وجود دارند که در عرصه ادب و هنر، آثار بینظیری را خلق کردهاند اما مردم به دلایل مختلف اسم آنان را در خاطر خود نگه نداشته و از نسلی به نسل منتقل نکردهاند.
در بسیاری از دانشگاهها و محافل ادبی و هنری، استادان در کلاسها شرح زندگی برخی از بزرگان ادب و هنر کشورشان را برای دانشجویان تشریح کرده و درباره آثار به جا مانده از آنان داد سخن سر میدهند اما میان مردم پرآوازه نبوده و نیستند.
اگر نام بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی بعد از گذشت قرنها هنوز بر سر زبانهاست، بهخاطر این است که یاد و نامشان را مردم حفظ کرده و میکنند.
استاد علی نصیریان نیز به این حقیقت رسیده که دوست ندارد خیابانی به نامش ثبت شود. وی یقین دارد اگر بخواهد ماندگار بماند، باید مردم در لوح دل و صفحه ذهنشان اسم او را حک کنند تا نامش همیشه بر سر زبانها باشد.
در همین شهر تهران، بسیاری از خیابانها به نام برخی از ادیبان بزرگ این مملکت ثبت شده است، اما کمتر کسی با نام و آثار آنان آشناست.
علی نصیریان، سالها خاک صحنه خورده و مقابل دوربین عرق ریخته تا مردم او را باور کرده و در دلشان جایی به او اختصاص دهند.
بسیاری سعی کرده و میکنند با هیاهو و جار و جنجال تبلیغاتی، هنر نداشته خود را به چشم این و آن بکشند، اما نتوانسته و نخواهند توانست با این ترفندها مردم را تحت تاثیر قرار دهند.
هرگز کسی از علی نصیریان، حرکتی ندیده و حرفی نشنیده که بوی خودخواهی و غرور از آن به مشام برسد. همواره تلاش کرده با هنر خویش و تمرین های طاقت فرسا به جایگاهی که باید برسد و رسیده است.
اگر وی مانند برخی، مدام بر طبل منیت میکوبید و حاشیهسازی پیشه میکرد، محال بود در هنر به جایگاهی که اکنون بر آن تکیه زده است برسد.
متاسفانه عدهای از هنرمندان خودخوانده، فکر میکنند برای رسیدن به جایگاه بلند، باید با به کار گرفتن هزار حیله و سنگاندازی، صاحب آن جایگاه را به زیر کشیده و خود مالک آن شوند، این محال است، هرگز اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. برای بزرگ شدن باید تلاش کرد و خون دل خورد، بزرگی متاعی نیست که بر سر هر بازار بفروشند!
علی نصیریان با تلاش و همت خویش به جایگاهی که باید برسد، رسیده و در دل مردم ماندگار شده، چه خیابانی به نامش ثبت کنند، چه نکنند. برای او ،مهم حک شدن نامش در دل و ذهن مردم بود که این اتفاق خجسته رخ داده است.
باید قدر بزرگانی مانند استاد علی نصیریان را دانست و از دانش و تجربه گرانبهایشان بهره کافی و وافی برد، اگر چنین نشود، در آینده حسرتی بزرگ بر دل ها خواهد ماند!
نویسنده: سیدرضا اورنگ