به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ لغت «زن» با خود باری از معانی که رنج و درد را تداعی میکنند به همراه دارد، وقتی لغات «سرپرست» و «خانوار» به این لغت اول افزوده شوند، سختیهای این مسئله بیشتر از قبل هم میشوند. در روزهای اخیر اخباری مبنی بر اینکه آمار زنان سرپست خانوار در حال افزایش هستند، منتشر شدند. سرنوشت این زنان مسئلهای پیچیده و چند بعدی است که به راحتی نمیتوان از کنار آن گذشت.
در واکاوی این مسئله گفتوگویی با یک فعال زن داشتهایم:
زهرا نادری، فعال زنان علل افزایش زنان سرپرست خانوار، را اینگونه در گفتگو با برنا تحلیل میکند: «افزایش آمار زنان سرپرست خانوار در جامعه ما مسئله ای ملموس است، اما چیزی که نیاز به بررسی بیشتر دارد این است که علل این افزایش آمار چیست. بررسی علل این مسئله نیاز به کارشناسی دقیق و مفصل دارد. یکی از علتهای این مسئله این است که عدم مسئولیت پذیری در قشر زیادی از افراد جامعه زیاد شده و همین باعث شده است که افراد تحمل یکدیگر را نداشته باشند. همین مسئله آمار طلاق در جامعه را افزایش داده است که از پیامدهای آن افزایش زنان سرپرست خانوار در جامعه ماست. از سوی دیگر، وقتی یکی از طرفین نتواند مسئولیت زندگی را قبول کند طرف دیگر مجبور میشود این مسئولیت را بر عهده بگیرد. شرایط بد اقتصادی، وضعیت نامناسب کار، بیکاری، اعتیاد، بیماری و یا زندانی شدن مردان از جمله دلایلی هستند که زنان را به سرپرستهای خانوار تبدیل می کنند. یک نمونه مشاهده شده که هر روز با آن مواجه میشویم زنان سرپرست خانواری هستند که در مترو تهران به دستفروشی مشغول هستند.»
او با گفتن اینکه، برای سرپرست خانوار شدن یک زن مجموعهای از عوامل دست به دست یکدیگر میدهند، به همین دلیل این مسئله نیاز به بررسی دقیق تری دارد، میگوید: «حل کردن مشکل زنان سرپرست خانوار باید از ریشه صورت بگیرد، اما در حال حاضر ما بیشتر از هر چیزی به مسکن موقت برای این مسئله نیاز داریم. باید دولت و سایر نهادهای مسئول در این زمینه دست به ساماندهی این زنان بزنند. برای نمونه در استانهای مختلف شاهد شکلگیری مجامع کوچکی هستیم که تحت عنوان ساماندهی زنان سرپرست خانوار فعالیت میکنند. یک نمونه از این موارد در خمینشهر اصفهان قرار دارد، در آنجا یکسری از خیرین منطقهای را طراحی و برنامهریزی کردهاند، که زنهای سرپرست خانوار در آنجا هنرها و محصولاتی را که تولید کردهاند به نمایش میگذارند و در اختیار عموم قرار میدهند. این برنامهها زنان سرپرست خانوار را به مسیر درست هدایت میکنند، اما همه زنهای سرپرست خانوار این شانس را ندارند که به مسیر درست بروند.»
او با اشاره به اینکه، حل ریشه ای مشکل زنان سرپرست خانوار نیاز به یک برنامه ریزی طولانی مدت دارد، می افزاید: این مشکل تنها مختص به کشور ما نیست و خیلی از جوامع دیگر نیز این مشکلات را دارند. مهمترین مشکلی که زنان ما دارند این است که همیشه از نظر اقتصادی وابسته بوده اند. در حال حاضر زمانی که مجبور می شوند روی پاهای خود بایستند، مهارت لازم را ندارند و ناچارند تن به کارهایی بدهند که آنها را به مسیرهای بدتر هدایت می کند. با توجه به اینکه این زنان تربیت کننده نسل آینده جامعه هستند، این می تواند تأثیری مخرب بر وضعیت فرزندان این افراد داشته باشد. برنامه ریزی هایی که در کشور ما برای ساماندهی وضعیت زنان سرپرست خانوار صورت می گیرند، بسیار کوتاه مدت و بعضا حتی نسنجیده، مقطعی و احساسی هستند. هیچ برنامه ریزی علمی و دقیقی در این راستا انجام نمی شود.»
او زنجیره معیوبی را که در کشور ما شکل گرفته است، اینگونه شرح می دهد: «وضعیت بد اقتصادی کشور از یک سو، و افزایش زنان سرپرست خانوار از سوی دیگر به یک زنجیره معیوب اقتصادی شکل داده است. این وضعیت باعث شده است که آمار زنان سرپرست خانوار یا زنان بدسرپرست بیشتر شود. این شرایط علل و معلول یکدیگر هستند. اگر می خواهیم از آسیب های این مسئله بکاهیم، باید هر دو مورد را کنترل کنیم. به همین دلیل این مسئله نیاز به ریشه یابی و بررسی کارشناسانه دارد. قوانینی که در حمایت از زنان در جامعه وجود دارند به درستی اجرا نمی شوند. شکل اجرای قوانین در جامعه ما مشکل دارد و کسانی که در این زمینه بیشترین لطمه را می خورند زنان هستند. فشاری که به زنان در این زمینه وارد می شود می تواند باعث ناکامی، شکست و عدم موفقیت آنها در مراحل بعدی زندگیشان شود.»
نادری با بیان اینکه، این زنان در حال حاضر بیشتر از هر زمان به حمایت نیاز دارند، می افزاید: «اصلی ترین مشکل این زنان فقر است و فقر به فساد منتهی می شود. اگر این زنان از نظر مالی حمایت شوند، به راه درست هدایت می شوند و می توان به آنها کمک کرد.»
او با بیان اینکه مشکلات این زنان تمام جامعه را دربرمی گیرد، می گوید: «فرزندانی که این زنان تربیت می کنند، در آینده بخشی از بدنه خانواده های دیگر می شوند که ادعا می کنند سالم تر هستند. دخترها و پسرهایی که این افراد تربیت می کنند وارد خانواده های دیگر میشوند. اگر مشکلات این افراد حل نشود، در آینده ضرر آن به همه جامعه می رسد.»
او در مورد نحوه طرح مسائل اجتماعی در رسانه ها و حوزه عمومی میگوید: «برای طرح کردن مسائل مهم باید با رویکردی کارشناسانه و عمیق وارد شد. برای نمونه برای بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار نیاز به یک فهرست دقیق از وضعیت این زنان داریم، تنها از این طریق میتوان راه حل های مفید برای این مشکل پیدا کرد. طرح کلی مشکلات کمکی به حل آنها نمی کند. اگر به دنبال حل مشکلات هستیم باید برای آنها راه درمان پیدا کنیم. همه ما علائم بیماری را در جامعه می بینیم، مشکل این است که راهی برای درمان نداریم. طرح کردن کلیشه ها مشکلی را حل نمی کند، گفتن مشکلات هنر نیست، هنر یافتن راه حل برای آنهاست.»