بررسی سریالهای ماه مبارک رمضان؛ (بخش پایانی)

پایان نامرغوب ، محصول ولنگاری قصه در سریال ایرانی

|
۱۳۹۸/۰۳/۱۸
|
۱۷:۱۵:۴۸
| کد خبر: ۸۵۴۶۳۱
پایان نامرغوب ، محصول ولنگاری قصه در سریال ایرانی
آیا مخاطب از پایان بندی سریال ها راضی هست؟

بی شک همان طور که در چند گزارش، یادداشت و مصاحبه ها بررسی کردیم، فینال و پایان بندی یک مجموعه تلویزیونی یکی از مهمترین و اساسی ترین بخش های یک اثر نمایشی در رسانه ملی است که می تواند در ماندگاری و جذابیت اثر در ذهن مخاطب نقش مهمی داشته باشد. 

در گزارش های پیشین به موارد مختلفی که موثر در یک فینال نامطلوب برای یک سریال تلویزیونی است رسیدیم؛ 

1 ــ وضعیت اقتصادی پروژه 

2 ــ سفارش های مرسوم سازمانی

3 ــ اعمال سلیقه ها

4 ــ کمبود فرصت لازم و ...

اما در کنار موارد بالا گویا  باید به خلاقیت و نگرش سازندگان نیز سرکی بکشیم. مشخصا برخی از داستانها پتانسیل لازم و کافی را برای بارگزاری یک سریال سی قسمتی ندارند و قصه از یک جا به طرز فجیعی افت کرده و نه تنها داستان پیش نمی رود که کاراکترهای جذاب هم به دلیل تکرار بیش از حد و بدون خلاقیت یک اتفاق، محبوبیت خود را از دست داده و عملا سریال دچار ترمز می شود.

گاهی اوقات بهترین داوران برای این که تو درجه و جایگاه اثرت را بهتر درک کنی مخاطبان عام رسانه هستند که بدون هیچ هب و بغضی تنها بر اساس ذائقه، سلیقه و البته خواسته شان توقع دارند به آن چه نیاز است در اثر دست پیدا کنند. 

وقتی که قلاب یک داستان با تماشاگر متصل می شود و قصه کارش را در قدم اول به شکل مطلوبی انجام می دهد در واقع کشش و گیرایی مخاطب را دو چندان کرده و این مساله روی توقع تماشاگر تلویزیونی تاثیر گذار می شود.

در روزگاری که مخاطب تو به انواع و اقسام مدیا و سریال های درجه یک دنیا دسترسی دارد بی تردید نمی توان او را با قصه ای تکراری، بی اتفاق، چند قسمت بی تحرک و بی ماجرا و ... نگه داری!

وقتی که بعد از گذشت یک سوم ابتدایی سریال هیچ اتفاق مرتبطی رخ نمی دهد و مشخصا داستانهای فرعی تنها به بهانه کش دادن و فرصت دادن به شخصیت ها طراحی می شوند در واقع مخاطب از خط و ربط اصلی داستان فاصله می گیرد و دیگر امکان اینکه او را به شور و شوق ابتدایی بازگردانی وجود ندارد. 

وقتی برخی از  شخصیت ها در سی قسمت سریال بیشتر خاصیتی تیپیکال پیدا می کنند و تو به زور قرار است ابعاد دیگری از کاراکتر را به رخ بکشی تا وجوه شخصیت در درام شکل بگیرد این اتفاق مصنوعی است و حاصل نمی شود. 

 نکته ای که قابل بررسی است و نیاز است به آن توجه جدی شود رمق و جان قصه است که اگر نمیتواند در سی قسمت بسط پیدا کند این فشار را از روی نویسنده برداریم و اجازه دهیم هر جا قرار است قصه به پایان برسد این اتفاق رخ بدهد نه اینکه بدون توجه به شناسنامه شخصیت ها از آنها توقع های نابجا داشته باشیم و در دل داستان با آنها به مسیر های عجیب و غریبی برویم که نه داستان جمع و جور شود و نه شخصیت ها پایان درستی به خود بگیرند. متاسفانه باید گفت همانطور که قابل پیش بینی بود سریالهای امسال نیز با حدس و گمان مخاطب پیش رفت و هیچ تعلیق موثری در ذات درام حس نشد. همه چیز با آنچه مخاطب پیش بینی کرده بود مطابقت داشت و شخصیت هایی که سخت و زمخت طراحی شده بودند با اعلام نزدیک شدن به روز پایانی به مثابه فرشته هایی دروغین فقط به نویسنده روی خوش نشان دادند تا همه چیز مثلا به خیر بگذرد. 

از دیگر نکاتی که نمی توان به سادگی از آن عبور کرد؛ 

ـــ شخصیت های سیاهی که تماشاگر را آزار می دادند.

ـــ رفتارهای دور از باوری که شان و شخصیت انسانی را حداقل به مقداری که خود سریال تعریف می کند هم رعایت نکردند. 

ـــ دور بودن فاصله صاحبان آثار با باور مخاطب کار را به جایی رساند که تماشاگر از برخی لحن ها و اکت ها متعجب می شد و دقایقی از سریال حتی جا می ماند. 

اگر چه معمولا نویسندگان و کارگردانان معتقد هستند اتفاق رخ داده با اقبال مواجه شده است اما در کنار یک خسته نباشید همراه با لبخند باید بگوییم که تماشاگر تلویزیون ما بر اساس اعتمادی که به رسانه ملی دارد مگر چقدر دستش در انتخاب یک سریال تلویزیونی باز است . در واقع این آخرین انتخاب مخاطبی است که قرار است سی شب دل به دل قصه ای بدهد که از نداشتن رمق به چوب و چماق روی آورده است.

به زودی بررسی خواهیم کرد سریال از یادها رفته را که اثری متفاوت نسبت به دو مجموعه دیگر به لحاظ زمان روایت بود.

تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل ...

سریالهای ماه رمضان

سریالهای ماه رمضان

نظر شما