«حمیدرضا آصفی»، سخنگوی اسبق وزارت خارجه، در گفتگو با خبرگزاری برنا، سیاستهای آمریکا برای کشاندن ایران به پای مذاکره را در سه مسیر تشریح کرد و گفت: آمریکاییها سه مسیر در پیش گرفتهاند. مسیر اول، اعزام ناوها به منطقه و تهدید است؛ البته وقتی مقاومت جمهوری اسلامی را دیدند و اوضاع را ارزیابی کردند، به تدریج هم ناوها عقب نشستند و هم مواضعی گرفتند با این محتوا که علاقهای به جنگ و درگیری ندارند.
سخنگوی اسبق وزارت خارجه درخصوص مسیر دوم اظهار کرد: در مسیر دوم، برای وساطت دست به دامن کشورهای مختلف شدند. هیاتی از عمان به ایران آمد که علاوه بر وزارت خارجه با دکتر ولایتی هم ملاقات داشتند. هیاتی هم اخیرا از ژاپن آمد، این ملاقاتها، هم در وزارت خارجه و هم خارج از وزارت خارجه بودند. همچنین در اخبار شنیدیم که آقای «شینزو آبه» به ایران سفر خواهند کرد. واسطه قرار دادن این کشورها هم مسیر دیگری بوده که آمریکا در پیش گرفته است، یعنی مسیر «میانجیگری».
وی مسیر سوم را افزایش فشارها و اعمال تحریمها دانست و گفت: یک مسیر هم مسیر افزایش فشارها و تحریمهاست. ما در این دو، سه هفته گذشته حتی شاهد بودیم یکسری از تحریمهای دیگر آمریکا اعمال شد.
آصفی در خصوص پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط که از سوی مایک پمپئو مطرح شد، گفت: حالا آقای پمپئو این اظهارات را مطرح کرده که به نوعی عقبنشینی از مواضع گذشته تلقی میشود؛ در حالیکه بعید است چنین باشد. این اظهارات یک نوع تاکتیک برای کشاندن جمهوری اسلامی ایران به میز مذاکره است.
وی افزود: آنها سه مسیر را پیمودهاند و این سه مسیر با هم در تضاد است. موضعگیری اخیر پمپئو با اقداماتی که به قول خودشان، با هدف اعمال فشار حداکثری به ایران انجام دادند، در تضاد است. لذا شما علائم مختلفی را از آمریکا دریافت میکنید و همه اینها برای کشاندن ایران به میز مذاکره است.
سخنگوی اسبق وزارت خارجه، سیاست خارجی ترامپ را بدون دستاورد قلمداد و اظهار کرد: آقای ترامپ در آیندهای نزدیک، باید وارد رقابتهای انتخاباتی آمریکا شود. ترامپ امید داشت که معامله قرن به نتیجه برسد و این را به عنوان یک دستاورد سیاست خارجی مطرح کند. این سیاست از بین رفت و تقریبا از دستور کار خارج شده است. مخالفت همه گروههای فلسطینی و برخی دیگر از کشورهای عربی و اسلامی، معامله قرن را به یک فضاحت برای دولت ترامپ تبدیل کرد. آقای ترامپ در سیاست خارجی هیچ دستاوردی در هیچ جای دنیا نداشته است. بنابراین خیلی علاقهمند است که با جمهوری اسلامی یک مذاکرهای انجام دهد؛ نه با هدف رسیدن به یک توافق بلکه با هدف بر پا کردن نمایشی که اعلام کند، در سیاست خارجی خود، جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار حداکثری به پای میز مذاکره کشاندهاست و از این موضوع به عنوان برگ برندهای در انتخابات خود استفاده کند.
وی افزود: بخشی از انگیزهها برای انجام مذاکره با ایران، انتخاباتی و بخش دیگر آن حیثیتی است؛ یعنی شخصیت آقای ترامپ به گونهای است که دوست دارد هر چه امر میکند انجام شود. لذا بخشی از انگیزهها هم حیثیتی است.
آصفی پاسخ ایران به پیشنهاد پمپئو را کافی و مناسب دانست و بیان کرد: یک بخش دیگری هم ایجاد شکاف در درون کشور است؛ یعنی گزینه دوگانه مذاکره و عدم مذاکره را بیان کند. لذا از نظر من جمهوری اسلامی همینطور که جواب داده هم کافی است و هم مناسب. آمریکاییها اگر انتظار دارند که جمهوری اسلامی ایران پاسخی بدهد که آنها را راضی کند، باید تحریمها را لغو کنند؛ یعنی باید نشان دهند که اشتباه کردهاند. نمیشود هم تحریم کنند و هم بگویند بیایید بنشینیم پای میز مذاکره، هیچ عقل سلیمی چنین چیزی را نمیپذیرد. اگر هم موضوع مذاکرات موشکهای ایران است، این موضوع نیاز به مذاکره ندارد چراکه جمهوری اسلامی اعلام کرده است که این موضوع در دستور مذاکره قرار نخواهد گرفت.
وی تغییر رفتار ایران در قبال آمریکا را منوط به حذف تحریمها دانست و اظهار کرد: به نظر من الان توپ در زمین آمریکاییهاست. برای تغییر رفتار، اولین قدم برداشتن تحریمهاست؛ اگر آمریکا تحریمها را بردارد، میشود احتمال داد که آمریکا در اظهاراتش صداقت دارد وگرنه ارسال پیامهای متفاوت هیچ کمکی نمیکند. شاید آمریکاییها فکر میکنند که ارسال پیامهای متفاوت، تعادل فکری جمهوری اسلامی را به هم میزند و آنها را دچار سردرگمی میکند؛ اما اشتباه میکنند. آمریکا باید سیاست خود را نسبت به ایران و منطقه عوض کند.
این دیپلمات باسابقه ایران مذاکره در شرایط کنونی را خلاف منافع ملی دانست و گفت: مذاکره در چنین شرایطی کاملا خلاف منافع ملی است؛ چرا که مذاکرات به جایی نمیرسد و آمریکا ژست پیروزی خواهد گرفت و در داخل فقط یک تحقیر و سرشکستگی ملی بوجود میآورد. لذا مذاکره به نفع کشور نیست و سیاستی که ایران در پیش گرفته درست است. اگر مقاومتها ادامه پیدا کند که حتما هم ادامه پیدا میکند آمریکاییها ناچار میشوند که امتیازاتی را بدهند؛ چراکه آمریکا وقت زیادی ندارد و هرچه زمان میگذرد، آمریکا تحت فشار وقت قرار میگیرد ولی جمهوری اسلامی در این زمینه مشکلی ندارد. آمریکاست که تحت فشار زمان است.
وی در پایان درباره جهتگیری افکار عمومی آمریکا در رابطه با سیاستهای ترامپ در مقابل ایران گفت: افکار عمومی آمریکا به تدریج به این نتیجه رسیده که ترامپ در مقابل ایران شکست خورده است. در هفته های گذشته چند مقاله و گزارش مختلف در رسانههای آمریکایی دیدم که همه آنها اذعان داشتند که ترامپ میخواهد، جمهوری اسلامی را با آوردن به پای میز مذاکره به تسلیم وادارد اما الان این دولت ترامپ است که با شکست مواجه شده است. افکار عمومی آمریکا نسبت به سیاستهای آقای ترامپ به طور اعم و بالاخص در مورد ایران منفی است و نظر موافقی وجود ندارد.