بی شک ستاره ها در سینما نقشی بسیار مهم و حیاتی دارند بخصوص در روزهایی که اقتصاد سینما مهم تر از محتوای سینماست، این ستاره ها هستند که در بسیاری از اوقا ت ناجی وضعیت اقتصادی و بازگشت سرمایه ها در رسانه می شوند.
با یک حساب سرانگشتی باید گفت در سینمای امروز ستارهها نقش بی بدیلی دارند با این توصیف که ستارههای بفروش سینما اخیرا در بالا کشیدن اوضاع اقتصادی تئاتر و نمایش خانگی نیز حرف اول را می زنند.
احتمالا آنهایی که تنها مخاطب سینما، تئاتر و تلویزیون هستند در جریان نباشند که بیش از هفتاد درصد هزینههای یک اثر نمایشی گاهی صرف ستارهها میشود چراکه آنها هستند که چرخ این خانواده را میچرخانند گاهی به سمت ناکجا آباد و گاهی به ساحل امن.
با این مقدمه باید گفت جایگاه ستاره سینمایی را نباید نادیده گرفت و مراقبت از ستاره ها در سینما یا در دیگر مدیوم های نمایشی به نوعی حفظ سرمایه محسوب می شود!
این ستاره ها چگونه ستاره می شوند؟!
ستاره ها در ادوار مختلف با شیوه های متفاوتی شکل می گرفتند. شاید شکل منطقی بوجود آمدن ستاره ها گذر زمان، درخشیدن، محبوبیت حاصل از توانمندی و به نوعی بر اساس هنر هنرمند اتفاق می افتد.
ــــ در دوره های دیگر شاهد بوجود آمدن ستاره های کم فروغی بودیم که بر اساس یک جرقه یا سر و صدایی گاه حرفه ای و یا گاه غیر حرفه ای می درخشیدند و به زودی افول می کردند.
ـــ در حقیقت این گروه ستاره هایی هستند که ماندگاری حرفه های ندارند و در جریانهایی مانند موج های مطبوعاتی و از این دست می آمدند و می رفتند.
ـــ گروه دیگر افرادی بودند که فارغ از هر گونه کیفیت هنری بر اساس فیزیک و چهره و ... به دل مخاطبان روز می نشستند و سرمایه گزاران و تهیه کنندگان از این فرصت به نفع اقبال عمومی اثرشان سود می بردند.
نکته مهمی که در این بحث به خاطر بسیاری از مردم می آید این است که این دست هنرمندان چشم آبی (اصطلاح وقت) اگر توانمند بودند می ماندند و اگر توانمندی در کارشان نبود به سرعت رنگ چشم هایشان را بر می داشتند و از این قائله می گریختند.
ــــ ستاره های دیگری که به خواست تهیه کنندگان و کارگردانان و روابط دیگری ستاره می شدند، این دست ستارگان معمولا تا روابط برقرار بود بدون در نظر گرفتن کیفیت و کمیت هنری بی دلیل ستاره بودند، حالا چه کسی بخواهد چه کسی نخواهد.
ـــ اما در گروه دیگر، بودند ستارگانی که اگر چه با رابطه، اگر چه با چشمان آبی، اگر چه با فیزیکی جذاب و ... می آمدند اما مسیر را به اشتباه نمی رفتند. از پله اول با تلاش به پله های بعدی می رسیدند و در حقیقت با استفاده از پتانسیل خدادادی یا ارتباطی شان با مطالعه و تلاش و عرق ریختن بسیار به دور از حواشی رنگ و لعاب ستاره را برای خودشان حفظ می کردند .
ـــ و اما در میان ستارگان بودند افرادی که با جنسیت های مختلف از فیزیک جذاب و چشمان آبی و غیره بی بهره بودند اما ذاتا ستاره بودند و ذاتا توانمند در حفظ جایگاهشان به عنوان یک ستاره آرتیست در عرصه هنری. این افراد تا از خط اصلی شان را کنار نمی گذاشتند در اوج بودند و هستند .
ــــ و گزینه آخر افرادی که جز خودشان و اطرافیانشان کسی به آنها عنوان ستاره را نمی دهد. این افراد ستاره نما هستند چرا که به کمک تبلیغات، فضای مجازی، جمع کردن طرفداران واقعی و غیر واقعی به دنبال این بوده و هستند که خود را ستاره جا بزنند . این افراد نه تنها مخاطب سینما که تهیه کنندگان و سرمایه گذاران را هم تحت تاثیر این ستاره سازی کاذب قرار داده و چند صباحی در دنیای هنر خوب کاسبی می کنند.
ـــ در واقع این دست ستارگان سینمایی محصول باور اشتباه مردمی هستند که در این عرصه ستاره باز هستند تا اهل هنر. بی شک تاریخ مصرف این افراد آنقدری نیست که بتوانند در تاریخ هنر ماندگار شوند، اما بی تردید این توانمندی را دارند که فرهنگ نامرغوب طرفداری از ستاره های کاذب را باب کنند و به دنیای هنر هر چند کوچک لطماتی را وارد کنند.
ـــ ستاره ها تنها در صورتی ستاره می مانند که پتانسیل لازم برای این جایگاه را در عرصه هنر داشته باشند. در واقع هنر، خلاقیت، توانمندی و استعداد (که بخشی از آن ذاتی است و بخشی از آن محصول تلاش هنرمند است) تضمین کننده ماندگاری هنرمند و ستاره های سینما ، تلویزیون و غیره است، نه فن های (طرفداران) فیک و قلابی که در فضای مجازی قابل خرید و فروش هستند.