به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ روز گذشته بود که خبر برخورد اهانتآمیز آمریکاییها با ملیپوشان والیبال ایران در صدر اخبار قرار گرفت. تیم ملی والیبال کشورمان برای حضور در مرحله نهایی لیگ ملتها در بدو ورود به آمریکا حدود چهار ساعت در فرودگاه شیکاگو معطل شده که حتی باعث اعتراض وزارت امور خارجه کشورمان به دولت آمریکا شده است.
در دوره نوین بازیهای المپیک، بعد از قرنها فترت و رکود، قرار بر این بوده که ورزش ملتها را به هم نزدیک کند. چطور میتوان از نزدیکی ملتها سخن گفت وقتی خارج از عرف و نرمهای شناخته شده بینالمللی، تیم ورزشی کشورمان را در فرودگاه نگه میدارند. سال گذشته نیز پلیس آمریکا در رفتاری مشابه حتی به خود جرات داده بود از ملی پوشان کشورمان سوال و جواب کند.
در حالی که فدراسیون والیبال و تمامی ارگانها از جمله وزارت خارجه به این اقدام اعتراض کردند، اما با توجه به تجربههای قبلی مانند اسکن کردن چشمها و حتی انگشتنگاری از ورزشکاران که از قضا افراد شناخته شدهای هستند و بازیها و عملکردشان چنان وضوحی دارد که ربط دادنشان به مسائل خارج از چهارچوب ورزش بسیار دشوار است و اغلب مایه خنده و مزاح است، زنگ دیگری را در ذهن به حرکت در میآورد. نکته جالب این است که برای تیمهایی که با خود انرژی بیشتری حمل میکنند چنین اتفاقهایی بیشتر میافتد. اگر این حرف درست باشد، آیا یکی از مهمترین مسائل و پارامترهای تعیین کننده در غلبه حاشیه بر متن نیست؟ میتوان تصور کرد که تیم والیبال کشورمان که چند سال قبل در آسیا هم رقیب چندان قدری محسوب نمیشد، اکنون چنان تیم قدرتمندی شده که حتی در کشورهای رقیب هم میتواند تیغ برنده خود را روی گلوی حریف بگذارد و در مقابل سعی میشود با اینگونه حرکات زننده جلوی حریفی را بگیرند که در زمین مسابقه چالاکتر از تیمهای آنها است.
در این میان افشین داوری، سرپرست فدراسیون، با اتخاذ مواضعی صحیح گفت: در این نامه اعتراضی اعلام کردیم نسبت به این موضوع واکنش نشان خواهیم داد. همانگونه که در نامه ارسالی روز یکشنبه به فدراسیون آمریکا و اشاره به نحوه استقبال، تردید خود را برای حضور در شیکاگو اعلام کردیم و در ادامه دوشنبه نیز در نامهای جداگانه به دلیل آنکه باید کرامت نظام جمهوری اسلامی ایران حفظ شود، با صراحت انصراف خود را با وجود در اختیار داشتن بلیت و روادید از حضور در شیکاگو اعلام کردیم.
حالا که بحث تجربیات گذشته به میان آمد دو نکته ضروری نیز وجود دارد، نکته نخست و مهم این است که فدراسیون والیبال باید بیشترین فشار را به فدراسیون جهانی بیاورد تا این فدراسیون برای یک بار هم که شده به این موضوع پایان دهد. آمریکا که ادعای دموکراسی و آزادی را دارد چگونه میتواند میزبان چنین رقابتی شود؟ چگونه میتواند این حرکات غیرورزشی و اخلاقی را انجام دهد و ایالات متحده نشان داد دیگر صلاحیت میزبانی از چنین رقابتهایی را ندارد و این چیزی است که ما باید آن را به عنوان یک خواسته از جانب کشوری صاحب قدرت در جهان پیگیری کنیم. جا دارد از همه توان خود از جمله نامهنگاری با کمیته بینالمللی المپیک استفاده شود. هر پنج کشور دیگر که به فینال صعود کردهاند میتوانستند میزبان این رقابت باشند و قطعا برای همه آنها این یک فرصت بود و مسئولان آمریکایی باید بابت این رفتار وقیحانه عذرخواهی کنند و این مهم با پیگیری فدراسیون والیبال صورت خواهد گرفت.
نکته دوم که مهمتر از اولیه نیز است، این است که به نظر میرسد آمریکاییها موضوع ورزش را به سیاست گره زدهاند. حالا که اینها این کار را کردهاند، باید با آمریکا مثل خودش برخورد کرد و باید با یانکیها به زبان خودشان صحبت کنیم و بهترین کار همان اقدام مقابل به مثل است. نگارنده این پیشنهاد را به دلیل سیاسیکاری مکرر خود آمریکاییها مطرح میکند، آنها اصول اخلاقی را یا نمیفهمند یا خودشان را به آن راه زدهاند و دیگر زمان اینکه ما بخواهیم با نفرات ورودی آنها مماشات کنیم گذشته و مسئولان سیاسی نیز حتی باید قوانین مجلس در اقدام متقابل را برای ورود اتباع آمریکایی با شدت بیشتری دنبال کنند و شاید زبان زور برای آمریکاییها قابل فهمتر باشد.
به هر حال در پایان بهتر است به این نکته اشاره کنیم که ملیپوشان کشورمان باید روحیه بالای خود را حفظ کنند و جواب آمریکاییها را در زمین و با بازی خوب خود بدهند و بیرون زمین نیز مسئولان فدراسیون با قاطعیت به دنبال احقاق حقوق این ملیپوشان باشند. فدراسیون جهانی والیبال نیز یقینا باید به شکایت فدراسیون کشورمان جواب بدهد و این موضوع را پیگیری کند، هرچند که این اتفاق برای اولین بار نیست که رخ میدهد و در چندین رشته دیگر نیز بارها این حرمتشکنی رخ داده است.