به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ به نقل از خبرگزاری کتاب ایران برای آنکه درک درستی از فعالیتهای صورتگرفته در حوزه کتاب گویا در کشورمان به دست آوریم، میزگردی با حضور بهروز رضوی، پیشکسوت حوزه گویندگی؛ حمیدرضا شربتیان، مدیر اپلیکیشن نوار؛ دامون آذری، مدیر نشر آوانامه و سعید اسلامزاده، گوینده و برنامهساز ترتیب دادیم.
شواهد و قرائن نشان میدهد حالا دیگر با صنعتی درآمدزا روبهرو هستیم که باوجود هزینههای سنگین، توانسته آینده روشنی را ترسیم کند. خوشبختانه تمایل سرمایهگذاران و اسپانسرهای مالی و اعتباری به حوزه کتاب گویا، موجب امیدواری فعالان حوزه تولید و توزیع شده و آنها را در این شرایط پیچیده اقتصادی، همچنان پای کار نگاه داشته است.
نبود کپی رایت، بروکراسی فرساینده و مشکلات قانونی در نشر کتاب گویا، از جمله مشکلاتی بود که در بخش اول میزگرد «بررسی ضرورتها و آینده کتاب گویا» میخوانید:
رشد تصاعدی نشر گویا در سالهای اخیر
در ابتدا؛ خوب است بحث را با پیشینه کتابهای گویا و رونق گرفتن آن در کشورمان آغاز کنیم. فعالیتهای حرفهای در این حوزه از چه سالی آغاز شده است؟
حمیدرضا شربتیان: شروع صنعت نشر گویا را شاید بتوان به اواخر سال ١٣٩٤ و اوایل سال ١٣٩٥ نسبت داد که چند ناشر کتاب صوتی که قانونی مشغول تهیه و تولید کتاب بودند، کارهایشان را بهصورت لوح فشرده منتشر کردند. حدود ١٠٠ عنوان کتاب صوتی که حق مولف و مترجم را گرفته بودند و مجوز داشتند وارد بازار شد. اما قبلتر از این دوره نیز فعالیتهایی صورت گرفته که میتوان به فعالیتهای کانون پرورش فکری در تولید قصههای کودکان اشاره کرد که روی کاست، ضبط میشد. کارهای دیگری نیز با صدای شاعران ضبط میشد اما تنها آثاری که به کتاب گویا نزدیک بودند همان قصههای کودکان بود.
سال ١٣٩٤، در راستای دسترسی ساده و سریع مخاطب به محتوا و با هدف تغییر بازار توزیع از لوح فشرده و DVD به محصولات دیجیتال، نوار را راهاندازی کردیم و حالا بعد از چهار سال، حجم محتوایی که در نوار به فروش میرسد به ٥٠٠٠ عنوان رسیده است و نکته اینجاست که این ٥٠٠٠ کتاب، بهصورت قانونی تولید شده و حقوق ناشر، مولف و مترجم نیز در آنها رعایت شده است. تا پایان سال ١٣٩٦ این تعداد ١٠٠٠ عنوان بود و در سال ١٣٩٧ به ٣٠٠٠ عنوان رسید. با این حساب میتوانم بگویم حوزه نشر گویا با رشدی تصاعدی روبهرو بوده است.
آذری: کتابهای صوتی حرفهای و صنعتی حدود ٣٥ سال پیش در اروپا و آمریکا شکل گرفت و برندهای بزرگی از زمانی که همه چیز روی نوارهای کاست ضبط میشد، مشغول به کار شدند و هماکنون نیز در بازار نشر گویا و الکترونیک در جهان، سهم بزرگی دارند. در ایران نیز چندسالی هست که با پدیدهای به نام نشر دیجیتال مواجه هستیم که هم
صنعت کتاب گویا در ایران سابقهای ٤ تا ٥ ساله دارد. اما طی همین چند سال توانسته رشد بسیار زیادی داشته باشد.
شامل کتابهای الکترونیک میشود و هم کتابهای گویا.
نشر گویا در ایران از سال ١٣٨٦ آغاز شد و نوینکتاب گویا اولین کار را منتشر کرد ولی پروسه حرفهای شدن و صنعتی شدن این فعالیتها چند سالی طول کشید؛ به این معنا که یک تیم مشخص و متخصص و استودیوی حرفهای برای تولید آثار وجود داشته باشد. از همین رو میتوان گفت صنعت کتاب گویا در ایران سابقهای چهار تا پنج ساله دارد اما طی همین چند سال توانسته رشد بسیار زیادی داشته باشد. وقتی آمار فروش کتابهای گویا و الکترونیک را مقایسه میکنیم متوجه میشویم که تصاعد فروش در حوزه کتابهای گویا به مراتب بیشتر از کتابهای الکترونیک بوده است.
با این حساب میتوان گفت نشر کتاب گویا به یک جایگاه موجه از نظر اقتصادی رسیده است؟
شربتیان: نوار در شتابدهنده آواتک با سرمایهای ناچیز و انتشارا ١٠٠ عنوان کتاب در قالب پلتفرم یک سایت، کارش را شروع کرد. شش ماه بعد اقدام به جذب سرمایه داخلی کردیم و یک سال بعدش، توانستیم از خارج از کشور، سرمایه جذب کنیم. نوار تا ١٨ ماه آینده، بیش از ٢٠ میلیارد تومان در بازارمحتوای صوتی ایران سرمایهگذاری خواهد کرد. این نشان میدهد کار از توجیه اقتصادی گذشته است و پتانسیلهای فراوانی در این حوزه وجود دارد. سرمایهگذارهای بزرگی هم در این بخش حضور دارند و بدون شک آینده روشنی در انتظار نشر گویا خواهد بود.
ناشران باسابقه را به نشر گویا تشویق کنیم
نشر گویا در تمام کشورها، ابزاری است در دست ناشر و یک ناشر، اساسا میتواند تعیین کند که یک کتاب بهصورت گویا منتشر بشود یا چاپی؛ به عبارت دیگر تفکیکی میان ناشر کاغذی و ناشر صوتی وجود ندارد. آیا ناشران ایرانی نیز باید از همین روش تبعیت کنند؟
رضوی: چندسالی است که ناشران ما هم دارند به این سمت میروند. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که اگر فعالیتهای حوزه نشر، سودی نداشته باشد، هیچ کس سمت آن نمیرود. ناشر هم کاسب است منتها یک کاسب فرهنگی. او قطعا یک کتاب را بررسی میکند و اگر پتانسیل لازم را در آن کتاب نبیند، روی آن سرمایهگذاری نمیکند. البته در دامنه نشر، فروش و سود مالی و فواید، خیلی زیاد نیست و همه به نوعی عاشقانه کار میکنند.
باید همگی به این حوزه کمک کنند به نحوی که بازار نشر رونق بگیرد. ما باید به سمت بهرهگیری از شگردهای تبلیغاتی برویم و از ابزارها در راستای معرفی حوزه کتاب گویا استفاده کنیم. همچنین باید از هر دریچهای که میشود، درآمدی برای ناشر فراهم آوریم تا او را به فعالیت بیشتر در این حوزه ترغیب کنیم. طبیعتا ناشران نیز باید به میدان بیایند.
آیا ناشران میتوانند در این وضعیت اقتصادی در دو بازار حضور داشته باشند؟
رضوی: مشخص است که با توجه به شرایط ناگوار اقتصادی، هیچ کسی قدرت این را ندارد که همزمان با راهاندازی انتشارات، تولید کتابهای صوتی را نیز آغاز کند. برای همین، اگر هم قرار است تولید کتابهای گویا، جدیتر از قبل جلو برود، باید ناشران باسابقه را نسبت به آن تشویق کرد.
گوینده کتاب باید اهل مطالعه باشد
از سوی دیگر باید تلاش کرد که فعالیتهای نشر گویا، حرفهای تر از قبل پیش برود. متاسفانه به برخی از کتابهای گویا که گوش میکنیم متوجه میشویم
تجربهای که ما از خواندن یک کتاب داریم با تجربهای که از شنیدن کتاب گویا داریم، تفاوت زیادی دارد
که فرد گوینده اصلا اهل مطالعه نیست که این نکتهای منفی درباره یک کتاب صوتی است.
یکی از مهمترین مولفههایی که باید در تولید با کیفیت کتاب گویا مد نظر قرار بگیرد، انتخاب صحیح گوینده است و باید به دنبال گویندگانی بود که اهل مطالعه هستند. کتاب خوانی باید روان صورت بگیرد تا مخاطب اذیت نشود. گوینده صرفا نباید صدای خوشی داشته باشد؛ بلکه باید به خوبی کلمات را ادا کند. گاهی اوقات درست ادا شدن یک جمله، ممکن است زمان زیادی بگیرد و از همین رو باید، در انتخاب گوینده و عوامل کار دقت لازم را داشت.
یکی از مولفههایی که در انتخاب گوینده باید در نظر گرفته شود این است که صدا، صدای تازهای باشد و سابقهای در ذهن مخاطب نداشته باشد؛ گاهی وقتها آشنا بودن یا خاص بودن صدای گوینده ممکن است حواس مخاطب را از داستان پرت کند.
کتاب گویا نباید مزاحم گوش مخاطب شود
برخی معتقدند گوینده ممکن است تصور مخاطب از شخصیتها و داستان را خراب. نظر شما چیست؟
رضوی: در روخوانی کتاب، لازم نیست ما شخصیتها را اجرا کنیم؛ برخی از دوبلورها وقتی برای کتابخوانی فراخوانده میشوند، فکر میکنند باید اوج هنر خود در بازیگری را نشان بدهند و شروع میکنند به بازی کردن که این اشتباه است. ما قصد نداریم مزاحم گوش شنونده بشویم.
ما با هر صدا و افکت جدیدی که تولید میکنیم درواقع، ذهن مخاطب را از اطلاعات اضافی پر میکنیم و حواس او پرت میشود. یک گوینده، حداکثر، میتواند ادای حالت کند. لازم نیست گوینده صدای شخصیت را خلق کند و تنها کافیست حالت او را درست ادا کند. به نظر من بازیگری، دور از شان کتابخوانی است و یک گوینده خوب، باید تمام سعیاش را بکند که کتاب، به درستی خوانده شود. هرچه سادهتر و سالمتر، بهتر.
تفاوت ماهوی کتاب گویا و چاپی
اسلامزاده: از آنجایی که ابزارهای دریافت کتاب صوتی در اندام انسان، متفاوت با کتاب چاپی است، میتوان گفت کتاب گویا یک مدیوم مستقل است و بدیلی از کتاب چاپی نیست. مارشال مک لوهان میگوید ابزار در راستای اندام انسان هستند؛ مثلا دوچرخه در راستای پا است، رادیو در راستای گوش است و کتاب در راستای چشم.
کتاب گویا نیز ابزار دریافتش از چشم به گوش تبدیل شده است، بنابراین ماهیت فلسفی این مدیوم نیز کاملا متفاوت است. تجربهای که ما از خواندن یک کتاب داریم با تجربهای که از شنیدن کتاب گویا داریم، تفاوت زیادی دارد. بنابراین زمانی که میخواهیم کتاب چاپی و گویا را با یکدیگر مقایسه کنیم، با دو مدیوم کاملا متفاوت سر و کار داریم که هیچ کدام قرار نیست جای آن یکی را بگیرد. همچنین در مورد مصرفکنندگان کتابهای گویا و چاپی نیز با دو بازار مختلف روبهرو هستیم.
ضرورت ویرایش زبانی در فرآیند تولید کتاب گویا
در فرآیند تولید کتاب صوتی و آینده نشر گویا چند موضوع مهم است که باید در نظر گرفته شود؛ یکی از آنها تغییراتی است که در شکل انتقال اطلاعات به وجود میآید. کسی نمیداند شاید در ١٠ سال آینده، نویسندههایی داشته باشیم که کتابشان را به جای نوشتن، بگویند؛ یعنی جای اینکه ساعتها زمان بگذارند برای نوشتن یک کتاب، ضبط صوت را روشن کنند و کتابشان را بهصورت صوتی تولید کنند.
در حال حاضر کتابهای صوتی تابع کتابهای چاپی هستند و در ابتدا باید کتابهای چاپی منتشر شوند اما نقدی که من به شیوه گویا کردن کتابهای چاپی دارم این است که تولیدکنندگان و اغلب ناشران، اصرار دارند که عین متن کتاب چاپی در کتاب صوتی نیز وجود داشته باشد؛ به عقیده من این اشتباه است.
یکی از مهمترین مولفههایی که باید در تولید با کیفیت کتاب گویا مد نظر قرار بگیرد، انتخاب صحیح گوینده است
متن نوشتاری، با چشم خوانده میشود و گاهی ممکن است یک پاراگراف ١٠٠ کلمهای یک پارچه وجود داشته باشد که در صورت صوتی شدن، مخاطب را گیج کند. مخاطب در مواجهه با متن نوشتاری میتواند با یک پرش چشم، به پاراگرافهای دیگر ارجاع بزند و به یاد بیاورد که داستان از چه قرار است اما در متن شنیداری، چنین امکانی برای مخاطب نیست و باید جملات به گونهای ویرایش شوند که مخاطب گیج نشود.
در بسیاری از مواقع، وقتی یک کتاب چاپی میخواهد به کتاب گویا تبدیل شود، باید زبان داستان نیز تغییر کند. نکته بعد این است که وقتی با یک متن دیداری مواجه هستیم، ممکن است دستاندازهای ویرایشی آن به چشم نیاید اما در کتاب گویا، این موضوع کاملا مشهود است و اگر ویرایش مناسبی روی زبان اثر صورت نگیرد، کتاب گویای خوبی نمیشود.
تشکیل کتابخانههای گویا در دل کتابخانههای معتبر
ما نیاز به تشکیل کتابخانههای صوتی در کتابخانههای معتبر کشور از جمله کتابخانه ملی، کتابخانه حسینیه ارشاد و ... داریم و فعالان و تولیدکنندگان باید به شکلگیری این کتابخانهها کمک کنند. البته نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز باید کمک کند تا این موضوع محقق شود.
دیگر موضوعی که می تواند به آینده نشر گویا کمک کند و آن را به سمت صنعتیتر شدن پیش ببرد، بحث اطلاعرسانی گسترده است. بخش عمدهای از کتابخانههای ما اطلاع ندارند که چه کتابهایی در حال انتشار است. متاسفانه بسیاری از اهالی کتاب نیز به سراغ هیچ اپلیکیشنی نمیروند.
٧٠درصد کتابهایی که تبدیل به کتاب گویا شدهاند از کف بازار نشر آمدهاند؛ مانند کتابهای موفقیت و رمانهای عامهپسند. در این میان مخاطبان کتابهای جدی و رمانهای کلاسیک فاخر و اندیشههای روز، به ندرت میتوانند کتاب گویایی پیدا کنند و به قول معروف، دستشان خالی است.
آذری: شاید دلیل اصلی این موضوع که کتابهای عامهپسند بیش از کتابهای جدی، گویا میشوند، توجیه اقتصادی باشد. شاید باب میل ناشران صوتی نباشد که برخی از عنوانهای عامهپسند را به کتاب گویا تبدیل کنند اما موضوع توجیه اقتصادی باعث میشود، به آن سمت بروند.
حلقههای فعال در نشر گویا هزینهبر است
مساله مقایسه هزینهها در بازار کتابهای چاپی و کتابهای گویا، همیشه مطرح بوده است. به نظر شما کدامیک کمهزینهترند؟
آذری: در مورد مقایسه هزینههای تولید کتاب گویا و چاپی، نمیتوان بهصورت قطعی نظر داد و این موضوع به پارامترهای فراوانی بستگی دارد. همانطور که در تولید کتابهای چاپی، ویراستار و صفحهآرا و حلقههای دیگر، فعالیت میکنند، در تولید کتابهای گویا نیز بخشهای تخصصی متعددی وجود دارند که هر کدام هزینههای خاص خود را دارند که ممکن است در برخی از مواقع این هزینهها متغییر نیز باشند مانند دستمزد یک گوینده که ممکن است تغییر کند.
در نهایت زیاد مشاهده میکنیم
باید به سمت بهرهگیری از شگردهای تبلیغاتی برویم و از ابزارها در راستای معرفی حوزه کتاب گویا استفاده کنیم
که پروسه تولید یک کتاب گویا، به مراتب پرهزینهتر از کتاب چاپی تمام میشود. این تصور غلطی است که برخی گمان میکنند تولید کتاب گویا، هزینهای ندارد. آنها هزینه استودیو، گوینده، صدابردار، تدوین و تنظیم، بازبینی، میکس، موسیقی، ضبط و ... را نمیبینند. ناشر کاغذی با بسیاری از این پارامترها سر و کار ندارد.
کافی است سری به دفاتر ناشران گویا بزنید؛ مشاهده میکنید که هر کدام نزدیک به ٣٠ الی ٤٠ کارمند دارند؛ این در حالیست که در انتشاراتهای کاغذی، این حجم از کارمند دیده نمیشود و معمولا حلقههای درگیر، همچون تالیف و ترجمه و چاپ، خارج از فضای نشر فعالیت میکنند. نقش ناشر کاغذی در واقع ایجاد هماهنگی میان مترجم و ویراستار و ... است.
در حوزه تولید کتابهای گویا، تمام این حلقهها باید در دفتر نشر مستقر باشند و از همین رو، کار تولید کتاب گویا، کار بسیار پر زحمتی است. از آنجایی که در تولید کتاب گویا با ادای کلمات سر و کار داریم، باید بدانیم که شکل صحیح تلفظ یک کلمه چگونه است. گاهی تحقیق درباره تلفظ صحیح یک کلمه ممکن است زمان زیادی از ما بگیرد.
صنعتی شدن بدون حمایت دولت
شربتیان: در نشر گویا باید نگاه صنعتی پیدا کرد و نگاه صنعتی یعنی اینکه بدانیم بابت هر ثانیه تولید کتاب گویا، چقدر هزینه خواهیم داشت؛ باید برنامه دقیق انتشار و توزیع مشخص باشد و برگشت سرمایه نیز از راه امنی صورت بگیرد. همچنین باید از حالا بدانیم، در آینده چه عناوینی را قرار است منتشر کنیم.
شرکتهای خصوصیای که در حوزه نشر گویا فعالیت میکنند، بدون کمکهای دولتی به اینجا رسیدهاند و من خیلی خوشحالم از این بابت که از سوی ارگانهای دولتی، حمایتی صورت نگرفت؛ این موضوع باعث شده، نشر گویا بسیار بهینه، روی پای خودش بایستد. در حال حاضر استانداردهای روشنی برای خروجی کتاب گویا و معرفی و تبلیغات در این حوزه وجود دارد و کتابهایی که در ایران تولید میشوند این استانداردها را دارند.
برخی از فعالان حوزه کتاب چاپی بر این باورند که کتاب گویا و چاپی در اصطکاک با یکدیگر هستند. نظر شما چیست؟
شربتیان: تمام کسانی که در حوزه تولید یا عرضه کتاب گویا فعالیت میکنند بر این عقیده هستند که کتاب صوتی قرار نیست جای کتابهای چاپی را بگیرد. کتابهای گویا یک روش جدید برای مطالعه فراهم آوردهاند و بهنظر میرسد همخوانی بیشتری با زندگی امروزی دارند.
از طرفی باید به این نکته نیز توجه داشت که کتابهای گویا، پا روی شانههای صنعت نشر کاغذی گذاشته است و اگر محتوای درستی توسط ناشر چاپی تولید شود و مولف خوبی پشت کتاب باشد، در این سمت، کتاب گویا نیز پیشرفت خواهد کرد. بهصورت کلی این استدلال درستی نیست که بازار کتاب گویا، در کاهش فروش کتابهای چاپی اثر گذاشته باشد؛ به نظر من کتابهای گویا به فروش کتابهای چاپی کمک میکنند.
آذری: یکی از واقعیتهای امروز سرعت گرفتن و شلوغ شدن زندگی است به نحوی که یک فرد در طول روز فعالیتهای مختلفی دارد و شاید زمان کافی برای کتاب خواندن در اختیار نداشته باشد. تمام این مسائل باعث میشود کتاب گویا یک مزیت به حساب بیاید. مهم نیست کجا هستید و چه کار میکنید؛ وقت پپادهروی، سفر، رانندگی، ترافیک و... میشود کتاب صوتی گوش کرد...