به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ در کشورهای غربی به ازای هر فردی یک روانشناس وجود دارد، در کشور ما هم به ازای هر فردی یک فالگیر! گرایش به فالگیری و خرافه در کشور ما به حدی است که افراد برای روزمرهترین تصمیمهایشان هم به فالها رجوع میکنند. پکیج فالگیرها آنقدر غنی شده است که برای هر دردی تجویز های مختلفی دارند.
یکی از عواملی که باعث می شود گرایش به خرافه در جامعه ما افزایش پیدا کند وضعیت اقتصادی است که در آن قرار گرفتهایم.
در زمینه ارتباط بین فقر و خرافه گفت و گویی با یک جامعه شناس داشته ایم که در ادامه می خوانید.
نیره توکلی، جامعه شناس، در بررسی ارتباط خرافه و فقر به برنا گفت: «در حال حاضر در کشور ما همه چیز را به فقر ارتباط میدهند، اما قبل از آن باید به این نکته توجه کرد که فقر معیار دارد. باید منظورمان را از فقر روشن کنیم. نامعلوم بودن آینده، تورم، نبود ثبات اقتصادی از جمله معیارهایی هستند که در حال حاضر برای فقر معین می شوند. در این زمان باید به این نکته توجه کرد عدهای از افراد از وضعیت حاضر استفاده میکنند و جامعه را دچار تنش می کنند تا خود را منجی نشان دهند.»
نقش فقر در رواج خرافه
وی ادامه داد: «بیثباتی و نامعلوم بودن روابط و مناسبات اقتصادی در جامعه باعث میشود که خرافه رواج پیدا کند. این دو رابطهای متقابل و تنگاتنگ با هم دارند. همواره بین نامعلوم بودن افق اجتماع و اقتصاد و رواج خرافات ارتباط وجود دارد. زمانی که افراد نتوانند در زندگی اجتماعی و اقتصادی خودشان نقش فعالی داشته باشند، طرف چیزهایی میروند که ربطی به منطق و برنامهریزی ندارد. خرافات هم یکی از این موارد است که در فضای عمومی جامعه بستر برای گسترش آن فراهم شده است، در فضای کنونی که دائم در مورد شرایط خبرهای خوب نمیدهند و آینده نامعلوم ترسیم میشود گرایش افراد به سمت خرافه هم افزایش پیدا میکند. افراد تصویری غیر واقعی از معیارهای وضعیت خوب دارند، که فالگیرها و رمالها اصلیترین کلید دستیابی به آن هستند؛ تنها از طریق این فالگیرها و فنون ویژه آنهاست که دست یابی به گنج و یک شبه ثروتمند شدن معنا پیدا می کند.»
وی تأکید کرد: «بنابراین دو عامل اصلی در شرایط اقتصادی کنونی کشور ما وجود دارند که گرایش به خرافه را افزایش میدهند؛ یکی عدم پیش بینی پذیری و مشخص نبودن آینده، دیگری عدم مشارکت مردم در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای سیاسی و اقتصادی است. مردم نمیتوانند نقش خود را در تصمیمگیریهای مهم کشور مشاهده کنند و همین باعث می شود که آنها برای دخالت در سرنوشت خود به راه های غیرمعقول رجوع کنند، بنابراین راه برای خرافه پرستی باز می شود.»
خرافه هم به فقر میرسد
توکلی با بیان اینکه خرافه هم ممکن است باعث فقر شود، تصریح کرد: «برای نمونه زمانی که خبر و شایعهای در یک زمینه منتشر میشود و باعث اضطراب در جامعه میشود ممکن است افراد واکنشهایی نشان دهند که باعث شود وضعیت اقتصادی آنها در خطر قرار گیرد. این خرافات در راستای منافع عدهای از افراد سودجو هستند. این خرافهها و شایعات باعث میشود که جامعه به پیشواز وضعیت اقتصادی برود که هنوز روی نداده است. در دنیای اقتصاد حرف، شایعه و هرگونه اظهارنظری می تواند بر وضعیت بازار تأثیر داشته باشد.»
راه حل چیست؟
وی راه برون رفت از این وضعیت را اینگونه شرح میدهد: «برای اینکه خرافه در جامعه کاهش پیدا کند لازم است که به افراد اطلاعات شفافی در مورد وضعیت اقتصادی و اجتماعی داده شود. بعد از اینکه شفافسازیها صورت گرفتند باید به افراد مسئولیتهایی داده شود و از آنها خواسته شود که برای تغییر شرایط تلاش کنند. این باعث می شود که افراد احساس کنند نقش فعالی در سرنوشت خود دارند، در نتیجه به راههای غیرمعقول برای تغییر سرنوشت خود گرایش پیدا نمیکنند. شفافیت و مشارکت مردم در تصمیمگیریها می تواند اوضاع اقتصادی را بهتر و واقع گرایانهتر بکند.»