در میان تئاتریهای فعال امروز هنوز هستند افرادی که از روزگار بینان و آبی تئاتر میآیند. خانواده تئاتر فراموش نمیکنند روزهایی را که خرج و دخل با هم نمیخواند و نمایش ها با یک ماه تمرین و یک ماه اجرا تنها ضرر می داد و بس.
سالنهای تئاتر پر نمیشد و هزینههای تئاتر حتی با یارانهای که از سوی مرکز هنرهای نمایشی به برخی از نمایشها تعلق میگرفت تامین نمیشد. وضع اسفناک تئاتر کاری کرد تا بسیاری از چهرههای ستاره صحنه، در آثار درجه دو و سه تلویزیون دیده شوند تا با عدد و رقمی اندک به حداقل های امرار معاش دست پیدا کنند.
بی شک امروز امیر جعفری برای بازی در سریال مهدی مظلومی (بدون شرح) جواب مثبت نخواهد داد چراکه تئاتر به یکباره جای خودش را پیدا کرد.
تئاتر خصوصی و جای گرفتن فرهنگ تئاتر در سبد خانواده ایرانی باعث شد کمکم تئاتر رونقی عجیب و غریب بگیرد. پای سینمایی ها و تلویزیونی ها به تئاتر باز شد و وارونگی هنر وقتی به چشم آمد که تزریق بازیگر از تئاتر به سینما و تلویزیون جایش را به صدور بازیگر از سینما و تلویزیون به تئاتر داد.
چراکه قرار بود چهرههای شناخته شده گیشه تئاتر را سر و سامان بدهند. این اتفاق رخ داد و کم کم تئاتر از یک نگاه دلی و هنرمندانه به یک بیزنس تبدیل شد. طوری که سرمایه گذاران با تزریق پول و سرمایه های عجیب و غریب به نمایش های گران به سودآوری این هنر مادر هم توجه ویژه داشته باشند.
اما کار به اینجا ختم نشد. کمکم هنر عمیق تئاتر بر عرصه هنرهای نمایشی دیکته شد و به یک باره دیدیم خانواده تئاتر زمام سینما و تلویزیون را به دست گرفتند. صاحبان سیمرغ سینما از خانواده تئاتر بودند و کم کم اعداد و ارقام چند میلیونی و میلیاردی هم به مزاق بازیگر تئاتر نشست و بازیگرانی که برای 6 ماه تمرین و 1 ماه اجرا حتی دستمزد ایاب و ذهاب خانهشان را از تئاتر دریافت نمی کردند حالا امپراطور پرده نقره ای و جعبه جادویی هستند.
اگر به صاحبان سیمرغ در چند سال اخیر دقت کنیم متوجه خواهیم شد که با آمدن نوید محمدزاده ها،هوتن شکیباها، شبنم مقدمی ها، فرهاد اصلانی ها و... حالا حق به حق دار رسیده است.
اگر چه در هر عرصه ای وقتی که پول و درآمدزایی اولویت قرار بگیرد محوریت های دیگر ارزشمند از جمله هنر تحت تاثیر آن کنار میرود، اما کماکان نمایش جایگاه خود را به سختی اما حفظ کرده است. قداست تئاتر اجازه نمی دهد خیلی از اتفاقت مرسوم بیزنسی در سینما و شاید نمایش خانگی این عرصه را هم زخمی کند.
اما بهرغم 6_7 سال طلایی تئاتر این روزها کمی حال تئاتر در بحث فروش نگران کننده است. قبول که ستارهها در سالن های نمایش سولد اوت میشوند اما تعداد نمایشهایی که امروز روی صحنه میرود با چند سال اخیر قابل مقایسه نیست و بایستی چارهای اندیشیده شود تا حداقلهای زندگی ساده نیز برای خانواده نمایش ایجاد شود.
شاید بتوان حدس زد که وضعیت اقتصادی تاثیر خود را بر جریان معیشتی مردم گذاشته است اما بی تردید بایستی سبد فرهنگی خانواده ایرانی حفظ شود چراکه از دست دادن این فرصت میتواند ضرراتی جبران ناپذیر بر پیکر جامعه بگذارد. لازم است کارشناسان اقتصادی چاره کنند تا در این هیاهو نه خانواده تئاتر لطمه ببیند و نه مخاطبان از ندیدن تئاتر!
در گفتوگویی با خانواده هنرهای نمایشی فاکتورهای فروش و ابعاد موفقیت اقتصادی نمایش روی صحنه را مورد بررسی قرار دادیم. اینکه چه آیتمهایی در موفقیت آثار نمایشی در وضعیت فعلی میتواند موثر باشد موضوع گزارش ماست. تحلیل خواهیم کرد اقتصاد در تئاتر را و به تاثیر و جایگاه نمایشنامه، بازیگری در تئاتر، حضور بازیگران چهره سینمایی روی صحنه تئاتر، کارگردانی، سالنهای نمایش، قیمت بلیت و... خواهیم پرداخت.