به گزارش خبرگزاری برنا، سالهاست او نقش زنان سختکوش خود سرپرست، خسته از درگیرهای خانواده، مادران نگران بچه ها، همسران کلافه از بی مهری شوهران و... را در فیلمها و سریالها بازی کرده است. نسرین خسروانی همیشه در فیلمها و سریالهایی که بازی کرده، ایفاگر نقش زنانی بوده که در جامعه بارها و بارها آنان را دیده ایم و اصولا نقش های او ما به ازاء بیرونی در جامعه دارد.
خسروانی موفق در بازیگری، حالا در دوبله هم فعالیت می کند و جالب اینکه بیشتر در آثاری که دوبله می کند «بچه گو» است! او می خواهد در کنار بازیگری ، صدا پیشگی را هم دنبال کند چرا که هر دو هنر را دوست دارد.
گفتگوی ما را با این هنرمند خوب کشورمان بخوانید.
مختصری از بیوگرافی تون رو بگویید.
نسرین خسروان اصفهانی (خسروانی)هستم. دوختر ویک پسر دارم که هرسه ازدواج کردند . از سال 72 کار بازی را در گروه تئاتر «برگ سبز» اصفهان با آقای قدرت الله ایزدی آغاز کردم. بعداز ان کار آیتم های کوتاه طنز خانوادگی را ادامه دادم. بعد به سینما دعوت شدم ، فیلم «روی خط مرگ» کار شفیع آقامحمد که اولین کار سینمایی من بود. بعد در سریال «عیاران» کار کاظم بلوچی ایفای نفش کردم .
یعنی قبل از سال 72 هیچ زمینه هنری نداشتید؟
چرا، از کودکی سخت به هنر علاقهمند بودم. یادم میآید در کلاس اول، دوم ابتدایی دوستی داشتم که پدر و مادرش در صدا و سیمای شهرستانی کار میکردند، ما هم به خاطر شغل پدر در شهرستان بودیم. یک روز از مدرسه به عشق دیدن فضای رادیو با او رفتم و سر یک برنامه کودک حضور پیدا کردم. بعد وقتی به خانه رفتم، برنامه پخش میشد، ناگهان مادرم صدایم را شنید.
مگر حرف زده بودید؟
بله یک دیالوگ کوتاه داشتم و گفتم.
یادتان هست چه چیزی گفته بودید؟
اتفاقاً کاملاً به یاد دارم، دیالوگم این بود! «چرا این قدر تو فکری؟ از چی ناراحتی؟ کشتیهات غرق شده؟»
مادر تشویقتان کرد؟
مادر تشویقم کردند اما مرحوم پدرم به خاطر این که بیاجازه رفته بودم، قدری تنبیه ام کردند،البته درآن جذبه پدرانه نگاه مهربانی به من داشتند، تنبیه پدرانه ارزش آن تجربه را داشت. (خنده)
دنبال این نبودید در بازیگری تحصیل هم بکنید؟
اتفاقاً بعد از این که وارد عرصه بازیگری شدم، برای آشنایی بیشتر با شیوه بازیگری به آموزشگاه هنری رفتم تا در کلاسهای بازیگری و کارگردانی شرکت کنم و مدرک این دو رشته را گرفتم.
امروز از حضور در دنیای بازیگری راضی هستید؟
بله، این فضا را خیلی دوست دارم.
چرا، مگر بازیگری چه چیزی دارد؟
فکر میکنم با بازیگری به مردم نزدیک میشوم. با درد هایشان آشنا می شوم. همین که در نقشهای مختلف میتوانم غمها و شادیهای شخصیتهای مختلف جامعه را به مردم نشان بدهم، با مردم احساس نزدیکی میکنم. این حس بزرگترین چیزی است که من را در این وادی نگه داشته است. جالب اینکه در دنیای واقعی هم مردم به من لطف دارند و تا به من می رسند درد دل شان وا می شود.
همین چند روز پیش در مترو مادری که پسرش مرحوم شده بود با من درد دل کرد، آن قدر از زندگی خسته و نا امید بود که حالا همه تلاشم را می کنم تا او را با زندگی آشتی بدهم.
مگر شما با مترو هم رفت و آمد می کنید؟
- چرا که نه، من دوست دارم با وسیله نقلیه عمومی رفت و آمد کنم. حتی سوار اتوبوس های شلوغ هم می شوم.
مردم شما را می شناسند؟
-مردم همیشه به من لطف داشته و دارند. نقش های من طوری بوده که همیشه مورد لطف مردم بودم.
شده گاهی وقتها از نقشهایی که بازی میکنید انرژی بگیرید و از آن برای زندگی شخصیتان استفاده کنید؟
بازی در نقش آدمهای غمگین و گرفتار مشکلات باعث میشود در زندگی شخصیام هم تأثیر بگذارد، بدون شک بازی در نقش آدمهای مثبت و انرژیک، در زندگی شخصیام بازهم تأثیرش را خواهد گذاشت. البته این بار تأثیرات آن مثبت خواهد بود.
چند کارگردانی که با آنان کار کردید را نام ببرید.
من با کارگردانان زیادی کار کردم ، از جمله کاظم بلوچی(عیاران)، ایرج قادری(طوطیا)، شفیع آقامحمد(روی خط مرگ)، کیانوش عیار(روزگار قریب)، سیروس مقدم(دریایی ها، روز حسرت، مهر خاموش و...) ، کیومرث پور احمد(پرانتز باز)، مهران مدیری(پاورچین)، اصغر فرهادی(در شهر)، مسعود رشیدی(معما و باران بهاری)، علی ژکان(همسفران)، مهدی مظلومی(باغچه مینو و کمربندها راببندید)، سیدمحسن یوسفی(طلاق در وقت اضافه)، سعیدسهیلی(غوغا)، اسماعیل فلاح(تیک)، حسین تبریزی(باغ تنهایی و لحظه دیدار)، فلورا سام(باغ سرهنگ)، رامبد جوان(توطئه فامیلی)،مهدی فخیم زاده(ولایت عشق)، حسین سهیلی زاده(دلنوازان) و ...
چرا این روزها کم کار شدید؟
بله حدود چند سالی است فعالیت بازیگری نداشتم . به علت ادامه تحصیل دختر کوچکم مدتی ایران نبودم بعداز پایان تحصیل ایشان به ایران برگشتم . بعد از ازدواج بچه هایم می خواهم به طور جدی تری به عرصه بازیگری برگردم.
شما غیراز بازیگری چه فعالیت هنری دیگری نداشتید؟
طی این چندسال که از بازیگری دور بودم، این شانس را داشتم که در کار دوبله امتحان فعالیت کنم و به علت علاقه زیادی که به این حرفه داشتم و دارم، تا اندازه ای موفق بودم . کار مستند سازی وساخت آیتم های کوتاه هم جزیی از فعالیتهای من در این چند سال بود.
بازیگری را دوست دارید یا دوبله را؟
هردو برای من جذابیت خاص خودشان را دارند اما من در حرفه بازیگری بیشتر می توانم احساسم را بیان کنم وبه مردم نزدیکترباشم.
با شرایطی امروز سینما و تلویزیون، فکر می کنید این روزها عرصه بازیگری ما به کدام سو می رود؟
متاسفانه شرایط خوبی را شاهد نیستم. با تاسف شاهد فروش نقش در فیلم ها و سریال ها هستیم! معلوم است با این روند شرایط خوبی بر بازیگری کشورمان حاکم نخواهد بود. با تجربه ها بیکار در گوشه خانه ها نشسته اند و کسی سراغی از آنان نمی گیرد.
خیلی از همکاران مان مدتهاست جلوی دوربین نرفته اند. چرخ تولید فیلم و سریال به کندی می چرخد و کاش شرایط ایجاد شود تا با رونق تولید اهالی سینما و تلویزیون هم مشغول به کار باشند.
شما چی، با پارتی وارد عرصه بازیگری شدید؟
(متعجب) من گفتم که از تئاتر وارد عرصه بازی شدم، خاک صحنه خوردم و پله پله بالا آمدم. تلاش کردم و سختی های زیادی کشیدم تا به این جایگاه رسیدم. بازیگری کار راحتی نیست.
فکر می کنید چرا تهیه کنندگان بازیگران غیر حرفه ای را در کارهایشان می پذیرند؟
البته هیچ تهیه کننده حرفه ای تمایل به حضور بازیگران غیر حرفه ای در کارش ندارد، چرا که حضور این افراد جز اینکه از کیفیت فیلم کم کند و دیگران را هم دچار مشکل، نتیجه ای ندارد. اما به هزار و یک دلیل که یکی از این دلایل می تواند مشکلات مالی باشد، این افراد غیر حرفه ای رادر کارها قبول می کنند. این باعث تاسف یک جامعه هنری است.
به تازگی پیشنهادات بازیگری نداشتید؟
بله چند پیشنهاد داشتم که در حال بررسی آنان هستم. باعث خوشحالی است عزیزانی هستند که دوست دارند به صورت حرفه ای کارشان را شروع کنند. به امید خدا سعادت همکاری با این عزیزان را خواهم داشت.
دوست دارید چه نقشی به شما پیشنهاد شود؟
دوست دارم نقش یک کولی را بازی کنم، نمیدانم چرا! فکر میکنم آدمهای زلال و خوبی هستند.
تاکنون دغدغه فیلمسازی نداشتید؟
چرا، فیلمسازی را هم دوست دارم، اما تنها کار مستند را. فیلم مستندی در مورد امامزادهای ساختم که میگویند از نوادگان حضرت علی(ع) است، البته در هندوستان!
از ایده آل های هنری تان بگوید.
امیدوارم و آرزو می کنم در جامعه هنری کشور هرکس در جایگاه خودش فعالیت داشته باشد وصرفا برای آشنایی، دوستی وفامیلی در صف هنرمندان قرار نگیرند . این انصاف نیست هنر وهنرمند واقعی و پیشکسوتان کشورمان دور از خانه خانواده هنری خود به سختی روزگار بگذرانند چرا که بعضی بی هنران خانه شان را تصاحب کردند!
بزرگترین آرزوی زندگیتان چیست؟
سلامتی مردم و موفقیت آنان. همه جوانان خوشبخت باشند و احترام به پدر و مادر را فراموش نکنند. همیشه دعای پدر و مادر را برای خودشان داشته باشند.
برکت دعای مادرم هست که باعث میشود در کارم موفق شوم، از مادرم تشکر میکنم، الهی قربانش بروم! (خنده) بیشترین هزینه زندگیام پول تلفن است چون باید همیشه با مادرم در تماس باشم. ایشان در اصفهان هستند، خدا رحمت کند پدرم را و سایه مادرم را بالای سرمان نگه دارد.