افشین هاشمی، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون که این روزها فیلم سینمایی «صدای آهسته» به کارگردانی وی در گروه هنر و تجربه روی پرده سینماهاست، با خبرگزاری برنا گفتوگویی داشته که در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
شما کارگردانی را با ساخت فیلم سینمایی «خسته نباشید» آغاز کردید و در این مدت ساخت فیلمهای متفاوتی را تجربه کردید که اگر یک مخاطب حرفهای فیلمهای شما را ببیند شاید باورش نشود که این فیلمها متعلق به یک کارگردان است، این میزان از تفاوت در کارنامه شما به عنوان کارگردان از کجا نشأت میگیرد؟
خیلی برایم لذت بخش است که از طرف تماشاگر مخصوصا تماشاگر حرفهای این تفاوت به چشم میآید و این نکته مهم را اشاره میکنید که گویا پنج کارگردان متفاوت این پنج فیلم من را کارگردانی کردهاند. این به من پیام میدهد که توانستهام با زبان سینما اثر حرف بزنم نه زبان خودم. شما وقتی شب برای کودکتان قصه میگویید یا کتاب کودکانه میخوانید یا ظهر در اداره برای همکارانتان یک ماجرای جالب تعریف کنید یا شب برای همسرتان یک عاشقانه روایت میکنید قطعاً زبانهای مختلفی را در نظر میگیرید و همه این زبانها وجوه مختلف یک نفر است و من خیلی دوست دارم این زبانهای مختلف را در تئاتر و سینما هم با همین تفاوت و همین تنوع تجربه کنم.
در تئاتر به دلیل اینکه امکان تجربه کمی راحتتر از سینماست، توانستهام از نمایش تاریخی عاشقانهی تلخی مثل «پرواز به تاریکی» تا کمدی لالهزاری «هتل ایران» تا نمایش سنتی موسیقیایی «شیرهای خان بابا سلطنه» را تجربه کنم. حال برای من اتفاق خوشحالکنندهای است که در سینما نیز بتوانم این مسیر را دنبال کنم. تلاش من یافتن زبانهای مختلف بیانی برای قصههای متفاوت و ارائه آنهاست به شکلی که مخاطب آنها را دوست داشته باشد و امیدوارم این تلاش به نتیجه برسد.
قطعاً تفاوتهای بسیاری که در آثار شما به عنوان کارگردان وجود دارد میتواند جنبههای مثبت و منفی بسیاری داشته باشد، شما این تفاوتها را مثبت میدانید یا منفی؟
شاید دلیل این اتفاق این است که من هنوز با سینما و داستان و تئاتر مثل مخاطب برخورد میکنم نه مثل تولیدکننده. من ابتدا در جستوجوی لذت هستم و همان قدر که از یک فیلم کمدی لذت میبرم از یک فیلم اکشن یا یک فیلم روشنفکری لذت میبرم. همانطور که مثل مخاطب به دنبال گونههای متفاوت هستم، به عنوان تولیدکننده هم همین را جستوجو میکنم. این آن چیزی است که شاید باعث شود شما فکر کنید اینها کار یک نفر نیست. مردم در زندگی عادی صبحها بیدار میشوند، در کنار خانواده صبحانه میخورند، اداره میروند و شب به مهمانی، گاهی سینما میروند و درنتیجه مدام روابط متنوع و متفاوتی را تجربه میکنند؛ گاهی غمگیناند گاهی خوشحال و گاهی متأثر از یک موضوع سیاسی یا اجتماعی و برخی مواقع شاد از یک پیروزی ورزشی. اینها وجوه مختلف یک انسان است و من نیز با توجه به این وجوه متفاوت فیلم میسازم. فیلمسازان یا نویسندگان بسیاری هستند که در میان مسائل مختلف پیرامون، نگاه یا معنایی خاص را جستجو میکنند و درنتیجه آثار یکدستتری دارند و میشود تشخیص داد که این مجموعه آثار یک فیلمساز است. برجستهترها مثل عباس کیارستمی و اصغر فرهادی آنقدر خوب و دقیق فیلم میسازند که پیروانی هم پیدا میکنند و حتی ما میتوانیم با دیدن فیلمهای پیروان بفهمیم تحت تأثیر کدام فیلمساز هستند. من دقیقا مسیر عکس این فیلمسازی را دنبال میکنم، به موفقیت یا عدم موفقیت آثار دیگران کاری ندارم؛ به این فکر میکنم خودم کدام قصه را دوست دارم و میخواهم لذت تعریفش را با مخاطبان شریک شوم. این قصه میتواند کودکانه باشد، میتواند اجتماعی یا یک کمدی رمانتیک مثل «خداحافظ دختر شیرازی» باشد یا فیلمی با نگاه کمی فلسفی مثل «صدای آهسته». در واقع من ابتدا به خودم رجوع میکنم و بعد به آنچه پیرامونم اتفاق میافتد.
فیلم سینمایی «صدای آهسته» قصه و موضوعی را دنبال میکند که در سینمای ایران کمتر فیلمی به آن پرداخته، شما میتوانستید با توجه به این موضوع از جنجالهای رسانهای برای فیلمتان استفاده کنید ولی دلیل اینکه چنین کاری نکردید و در سکوت «صدای آهسته» را ساخته و اکران کردید، چه بود؟
دلیلش صرفاً این است که جنجال را بلد نیستم و اتفاقا اگر بلد بودم ترجیح میدادم از آن استفاده کنم و با کمک آن هیاهو تماشاگران بیشتری برای تماشای فیلم بیایند. جداً و بی دروغ و ریاکاری، واقعاً غبطه میخورم به کسانی که جنجال را بلد هستند. قصد من از بیان این موضوع به هیچعنوان تحقیر و یا بد دانستن استفاده از جنجالهای رسانهای نیست، واقعا دوست داشتم این کار را انجام دهم تا بهتر حرفی که میزنم را ارائه دهم، تا هم فیلم موفقتر باشد و هم به لحاظ اقتصادی امکان تجربیات این چنینی دیگر برایم فراهم شود. من هنوز آن راه را نیاموختهام و شاید به این دلیل باشد که از ابتدا کارم را با تئاتر شروع کردم و زمانی که من تئاتر را شروع کردم، آموختم و جلو رفتم این راهها برای تبلیغات وجود نداشت. خیلی غبطه میخورم به نسل بعدتری که این راهها را بلد است.
با توجه به اینکه فیلم سینمایی «صدای آهسته» در آمریکا ساخته شده، امکان نزدیک شدن به خط قرمزها برایتان فراهم بوده اما شما تمایلی به این کار نداشتید و فیلم را به گونهای ساختهاید که میتوانست در ایران هم به این شکل ساخته شود، دلیل این اتفاق چیست؟
خب واقعیت این است که من خیلی دوست دارم فیلم توسط همزبانان و هموطنانم هم دیده شود و در نتیجه با توجه به شرایط و امکاناتِ موجود برای من جهتِ ارائه اثر، ترجیح دادم قوانینی که به فیلم لطمه نمیزند را رعایت کنم تا فیلم در ایران هم به نمایش دربیاید. از طرفِ دیگر من دوست دارم همچنان در این کشور کار کنم پس طبیعی است که قوانین را چه دوست داشته باشم چه نداشته باشم ــ باید رعایت کنم تا این فعالیت ادامه پیدا کند ولی قطعاً ساخت این فیلم در ایران با تفاوتهایی مواجه میشد. من برای تبدیل مرد به زن نیاز به نمایش شمایل زنانه داشتم. این چیزی است که در ایران با بازیگر ایرانی و مسلمان غیرممکن بود. با اینکه شمایل زنانهای که مدنظر داشتم در حد نشان دادن موی سر بود و نه چیز دیگر.
بازیگران «صدای آهسته» را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
بازیگران فیلمم همگی از بازیگران حرفهای تئاتر نیویورک هستند. در مدتی که آنجا بودم، به دیدن نمایشها میرفتم و سپس از فرمولی استفاده کردم که از سینمای ایران یاد گرفته بودم، که هر وقت بازی با کیفیت میخواهیم اما نمیخواهیم پول بدهیم، سراغ بازیگران تئاتر میرویم و وقتی پول داریم سراغ ستارگان سینما. از همین فرمول استفاده کردم و پس از دیدن بازیشان در تئاتر و آزمون بازیگری که آنها به آن Audition میگویند، برای بازی در فیلم انتخابشان کردم. خوشبختانه همه آنها وقتی با متن و نقششان مواجه شدند، استقبال کردند و بدون هیچ دستمزدی بازی کردند.
آیا تا امروز از شرایط اکران و میزان استقبال مخاطبان از فیلم «صدای آهسته» رضایت دارید؟
گروه هنر و تجربه بهترین امکان برای اکران «صدای آهسته» است. حتی اگر امکان اکران گسترده داشتم هم ترجیح میدادم در چنین گروهی با مخاطبان ویژهتر فیلمم اکران شود. چنین انتخابی به معنی این نیست که دوست ندارم مخاطبان گسترده فیلم را ببینند قطعاً من نیز به بالا بودن میزان مخاطبان فیلمم اهمیت میدهم اما مخاطب ممکن است چنین فیلمی را به اشتباه انتخاب کند و بعد ناراضی از سالن بیرون برود ولی اکران «صدای آهسته» در گروه هنر و تجربه احتمال خطا در انتخاب را به صفر میرساند و آنوقت فقط میماند رضایتش از خود فیلم. قطعاً به عنوان کارگردان، خودم واقف هستم که این فیلم برای سلیقه عمومی و گسترده ساخته نشده است.