رضا استادی، روزنامهنگار و منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری برنا با اشاره به بازتابهای برنامه عصر جدید در رسانهها گفت: تجلیلهایی که این روزها از برنامه «عصر جدید» توسط مسئولان فرهنگی کشور صورت میگیرد این سؤال را ایجاد میکند که آیا در این برنامه مخاطبان شاهد کار ویژهای بودهاند که اینگونه عدهای را سر ذوق آورده است؟ واقعیت این است که این برنامه صرفاً یک کار شسته و رفته تلویزیون و برگرفته از الگوهای مرسوم و رایج در دیگر شبکههای تلویزیونی است و هیچ چیز خاصی را در حوزه برنامهسازی ابداع نکرده که اینگونه برخی مسئولان را هیجان زده کرده است.
وی ادامه داد: متاسفانه شرایط تلویزیون به سمتی رفته که وقتی به وظایف ذاتی خود عمل میکند عدهای ذوق زده میشوند و تلاش میکنند در تجلیل از یک برنامه خاص از هم سبقت بگیرند در صورتی که رسانهای مانند صدا و سیما با ساخت برنامه پُر بینندهای مانند عصر جدید تازه به وظیفه خود عمل کرده و البته در کنار این برنامه، دهها برنامه بی مخاطب و کم مخاطب وجود دارد که هیچکس سازندگان و دست اندرکاران آن برنامهها را بهخاطر ساخت آثار خنثی مورد شماتت قرار نمیدهد. ساخت برنامههایی از جنس عصر جدید حداقل کاری است که تلویزیون برخوردار از حجم بالای نیروی انسانی توانا و دارای بودجههای کلان میتواند انجام دهد.
این فعال فرهنگی با اشاره به تجلیل تلویزیون از برنامههایش به صورت همیشگی بیان داشت: تلویزیون همیشه در یک اقدامی تعجببرانگیز پس از مناسبتهایی مانند محرم، عید نوروز، دهه فجر و... از برنامههای خود تجلیل میکند. دلیل این موضوع را متوجه نمیشوم. وظیفه صدا و سیما این است که برنامه خوب بسازد و تمام تلاش خود را در جهت جذب مخاطب به کار بگیرد و چنین تجلیلهایی این ذهنیت را ایجاد میکند که انگار سازندگان چنین آثاری کاری خارق العاده انجام دادهاند.
رضا استادی تصریح کرد: ایراد برنامههایی از جنس عصر جدید این است که محدود و منحصر به یک تیم و به عبارت صریحتر باند و کریدور خاص برنامه سازی است. در این شرایط اگر فردی هم پیشنهاد خوبی داشته باشد از طرف تلویزیون مورد پذیرش قرار نمیگیرد چراکه برنامههای خوب را فقط تیمهای خاص باید بسازند! این یک ایراد بزرگ در تلویزیون ما است که باید مسئولان فکری به حال آن کنند. چراکه اگر فضای رسانهای وسیعی داشته باشیم و رقابت بین سازندگان بالا رود، باید هر سال شاهد چند برنامه از جنس عصر جدید باشیم، کمااینکه در سالهای دهه هشتاد چنین بود و تعداد برنامههای خوب تلویزیون در هر فصل بالاتر از امروز بود.
این منتقد اظهار داشت: برنامه «عصر جدید» برای صداوسیما تخم دو زرده نگذاشته که برخی اینگونه ذوقزده شدند. این برنامه باید 20 سال پیش در دهه 70 ساخته میشد؛ یعنی سالهای پس از جنگ و باید تا امروز تداوم مییافت نه اینکه پس از تکرار مکرر این الگو در شبکههای ماهوارهای، تلویزیون به یاد ساخت آن بیفتد.
استادی در مورد انتخاب فاطمه عبادی به عنوان نفر اول این مسابقه نیز گفت: قطعاً برنامههایی از این جنس، احساسات مخاطب را درگیر خود میکنند. به نظر من علت مهم انتخاب فاطمه عبادی زن بودن اوست. در اینجور مواقع که احساسات مخاطب درگیر میشود، توجه ویژه جامعه به سمت جنسیت میرود و قطعاً در این شرایط زنان اولویت بیشتری نسبت به مردان دارند. البته قضاوت در مورد این مسائل سخت است چون هرکدام از این افراد طرفداران زیادی دارند و نمیتوان در مورد توانایی و تخصص هرکدام نظر شخصی داد. چیزیکه از نظر من مهم است آینده این فینالیستهاست و اینکه قرار است در آینده چه اتفاقی برای آنها بیفتد. آیا قرار است شرکت در این برنامه و دیده شدن، به رشد آنها بینجامد یا اینکه آنها نیز به خیل جوانان مستعد اما سرخورده جامعه که امکانی برای نمایش تواناییهای خود ندارند اضافه شوند؟!
برگ برنده «عصر جدید» شرکت کنندگانش بود!
شهرام خرازیها گفت: مسابقات تلویزیونی از دیرباز تاکنون همواره در فهرست برنامههای پربیننده قرار گرفتهاند. رقابت بین شرکتکنندگان مسابقات تلویزیونی و هیجان منتج از آن، رنگ و بوی دیگری به این دست برنامهها می دهد که در بقیه برنامهها کمتر دیده میشود یا اصلا دیده نمیشود.
خرازیها افزود: سابقه تولید و پخش مسابقات در تلویزیون ایران به قبل از انقلاب باز میگردد. مسابقات تلویزیونی در سیمای جمهوری اسلامی ایران از دهه 60 تا حال حاضر بسیار پرطرفدار بوده و عمدتا با استقبال مردم مواجه شدهاند. از نسل مسابقات قدیمی مثل مسابقه «نامها و نشانهها» و «یک مسابقه، سی سوال» که در دهه شصت پخش میشدند تا مسابقات مدرن مثل «عصر جدید» که این روزها طرفداران بسیار یافته است، تحولات زیادی در عرصه طراحی و تولید مسابقات تلویزیونی رخ داده است.
این منتقد سینما و تلویزیون گفت: شماری از مسابقات، کپی نمونههای آمریکایی و اروپایی و شماری دیگر مثل «مشاعره ایران» با اجرای اسماعیل آذر، تولید اصیل و ملی تلقی میگردند. «عصر جدید» غافلگیرکنندهترین مسابقه تلویزیونی این سالهاست که توانسته بینندگان پرشماری را جذب خود کند.
خرازیها ضمن برشمردن امتیازات این مسابقه از جمله دکور مدرن و جذاب، چهرههای مشهور در پشت میز داوری، موسیقی همخوان با محتوا و مجری شناخته شده و امتحان پس داده برنامه «ماه عسل» گفت: هیچکدام از اینها برگ برنده عصر جدید نیستند بلکه این شرکتکنندگان هستند که هر یک به تنهایی موجی از هیجان و جذابیت را همراه خود به مسابقه میآورند. سرمایه این مسابقه در حقیقت شرکتکنندگان و استعدادهای کمتر دیده شده آنهاست.
وی خاطرنشان کرد: «عصر جدید» یک مسابقه استعدادیابی است که مشابه آن بارها در شبکههای تلویزیونی غربی تولید و پخش شده اما دست اندرکاران این مسابقه کوشیدهاند تا با میدان دادن به فرهنگ ایرانی و اسلامی، رنگ تقلید را از برنامه بزدایند و خوشبختانه در این زمینه موفق بوده اند.
این کارشناس ارشد «مدیریت رسانه» تاکید کرد: عصر جدید بخشی از موفقیت خود را مدیون تنظیم ریتم و مدیریت زمان است. مسابقه مخاطب خود را با حاشیه روی های بی مورد خسته نمی کند.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران اظهار داشت: انتخاب داورها با تجارب هنری مختلف کاملا حساب شده به نظر میرسد. این شیوه انتخاب سبب شده تا خروجی تیم داوری قوی مسابقه، یک خروجی نسبتا منصفانه باشد.
جالب است که یک رقابت پنهان بین داوران این مسابقه نیز همزمان با رقابت شرکت کنندگان و به موازات آن، وجود دارد.
خرازیها بر این اعتقاد است که داوران «عصر جدید» با ظرافت تمام تلاش میکنند تا قضاوتی برجستهتر از همتایان خود داشته باشند؛ آنها در اکتها و ری اکشنهایشان نیز تلاش میکنند تا بیش از بقیه داوران به چشم آیند و توجه بیننده را به خود به عنوان برترین داور مسابقه جلب کنند.این رقابت را نمیتوان انکار کرد.
وی دخالت دادن مردم در داوری مسابقه را نیز از امتیازات بارز «عصرجدید» برشمرد و گفت: با این ترفند بیننده خودش را در رقابت شرکت کنندگان و فراز و فرودهای مسابقه سهیم میداند و با اشتیاق بیشتری برنامه را دنبال می کند.
خرازیها در پایان گفت: «عصر جدید» موفق شده با هیجان زایی کم سابقهای تمام برنامههای رقیب را از دور رقابت خارج کند و جمعیت قابل توجهی از بینندگان را از تماشای برنامههای نامناسب شبکههای ماهوارهای بیگانه باز دارد که این دستاورد کمی برای تلویزیون نیست. «عصر جدید» قاعدهای است که باید تبدیل به استثناء شود.
احسان علیخانی کمتر حرف بزند!
حسین سلطانمحمدی، منتقد سینما و تلویزیون در مورد ساختار برنامه «عصر جدید» گفت: برنامه «عصر جدید» در کلیت از چند نظر بسیار برنامه خوبی بود. باتوجه به سهولت دسترسی به شبکههای ماهوارهای بینندگان زیادی در ایران با مدل خارجی این برنامه آشنا بوده و مشابه آن را در شبکههای کشورهای گوناگون دیده بودند. اینکه تلویزیون ما نمونه داخلی این تلنتها را با محتوای داخلی خودمان ساخت بسیار اتفاق خوبی بود. تلویزیون با این کار توانست با الگوهای داخلی و محتواهای سالم این برنامه را طراحی و اجرا کند و در نهایت مخاطب بسیاری را جذب کند.
وی با اشاره به فینالیستهای برنامه بیان داشت: نفر اول، سوم و پنجم این مسابقه از افرادی بودند که با تلاشهای استاندارد بالا آمدند و از خانه و خانواده آمدنشان نشان دهنده فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی بود. انتخاب فینالیست ها در تضاد با یگدیگر بود و به نوعی به ما برداشتهای اجتماعی میداد. انتخاب نفر اول توانست پاسخ مسبوطی به حواشی فضای مجازی بدهد، به خصوص اینکه در جامعه هجمهای وجود دارد مبنی بر اینکه زنان در ایران محدودیت دارند و نمیتوانند در هر شاخهای فعالیت کنند. انتخاب فاطمه عبادی پاسخی بود به مسیح علینژاد که در خارج از کشور وجود محدودیت را به زنان ایرانی دیکته میکند. فاطمه عبادی در عین اینکه مادر، همسر و یک زن از شهرستان با امکانات کم بود، توانست با هنر خود قهرمان این سری از برنامه «عصر جدید» شود.
سلطانمحمدی انتخاب نفر اول را به حق دانست و گفت: انتخاب فاطمه عبادی کاملا از روی حق بود. چه اشکالی دارد مسائلی را که بیننده با آن درگیر است اجرا کنیم؟! مدل شعبده بازی آقای فتحی روشن به ما الگوی خارج از مرز را میداد اما خانم عبادی هنر گرافیک را با برنامهسازی داخلی تلفیق کرد. اینکه ایشان مسائلی را که مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند اجرا کرد، نشاندهنده این است که فاطمه عبادی علاوه بر هنرش، محتوا ارائه میدهد. بحث آب و هوای خوزستان، پیوند عضو، کودکان سرطانی و... از مسائل مهم روزمره ماست که همه با آنها درگیر هستیم.
وی ادامه داد: عدهای معترض شدند در لحظاتی «عصر جدید» شبیه «ماه عسل» شد. این یک حقیقت است که خانوادههای ایرانی این مدل داستانها را دوست دارند و سریع احساساتی میشوند. بسیاری از سریالها و فیلمها که مخاطب زیادی دارند در ژانر ملودرام است. فاطمه عبادی هم از این قضیه خوب استفاده کرد و توانست موفق شود. ایشان هم تخصص خود را نشان داد هم هویت و مهمتر اینکه نشان داد فقط پایتختنشینان موفق نیستند.
حسین سلطانمحمدی در ادامه صحبتهایش گفت: این برنامه در کلیت و بهخصوص در جلسات اعلام نتایج خیلی برداشتهای متفاوتی به ما داد. من همین امروز خواندم یک شبکهای در حال تلاش است تلنت ایرانی تحت نظارت تلنتهای جهانی راه بیاندازد. همین که مدل ایرانی این برنامه این همه طرفدار جذب کرد باعث شده رسانههای خارجی به فکر ساختن آن در ورژن ایرانی اما خارج از کشور بیفتند. قطعا آنها در ساخت این برنامه به آیتمهایی مثل رقص، آواز خانمها و... توجه میکنند که در ایران نشان دادن آن امکانپذیر نیست.
سلطانمحمدی در پاسخ به انتقادات علیه احسان علیخانی اظهار داشت: عدهای در انتقاد به احسان علیخانی میگویند تهیه کننده نباید مجری برنامهاش باشد و حرفی بزند، درحالی که ما در تلنتهای آمریکایی میبینیم سایمون که تهیه کننده است در جایگاه داور نشسته و نظر میدهد. این انتقادها جایی وارد است که تهیهکننده تسلط به موضوع نداشته باشد اما احسان علیخانی آنقدر مسلط است که اتفاقا حضورش به عنوان مجری باعث جذابیت برنامه شده بود.
این منتقد در پایان در پیشنهاد به تهیهکننده این برنامه برای ساخت فصل دوم این برنامه بیان داشت: این برنامه باید در فصل بعدی اجراها قویتر و برنامهریزی شدهتری را روی صحنه ببرد. احسان علیخانی صحبتهایش را در طول برنامه باید خیلی کمتر کند، مخصوصا در قسمتهای اعلام نتایج که برنامه به خاطر صحبتهای مجری بسیار طولانی شده بود. البته ناگفته نماند چالشهای بین داوران خوب بود، ورود گاه به گاه مجری به بحث داوران به جا بود و به روند برنامه کمک میکرد، گزارشگری که پشت صحنه حضور داشت برنامه را پیش میبرد. به طور کلی برنامه «عصر جدید» ساختار خوبی داشت که باید ساخت آن ادامه پیدا کند.