" دولت یازدهم و دوازدهم در این 6 سال در شرایط بسیار سختی قرار داشته و به استثناء یکسال و نیم، همیشه در تحریم بودیم" این جملات روحانی در جلسه دیروز مجلس شورای اسلامی، بیان واقعیتی است که منتقدان، مخالفان و عموم مردم نادیده گرفته اند. دولت روحانی در شرایطی روی کار آمد که کشور کاملا در تحریم بود، با امضای برجام البته این تحریم ها برداشته شد ولی با حضور ترامپ دوباره برگشت و اینبار، با شرایط سخت تری اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داد.
دولت روحانی درحالی سال 92 آغاز به کار کرد که خزانه کشور کاملا خالی بود، اوضاع ارزی کشور در چنان وضعیتی قرار داشت که دولت قبل از روحانی از سال 90 حتی نتوانسته بود یک سنت به بازار، ارز تزریق کند واین نتوانستن تا سال 94 ادامه پیدا کرد. این در حالی بود که تزریق ارز در سال 89 به رکورد بی سابقه و تکرار ناپذیری رسیده بود و اگر آن رانت بزرگ اقتصادی که مشخص نیست چرا بانک مرکزی در موردش افشاگری نمی کند و چرا در زمانه ای که سیف و عراقچی (رئیس بانک مرکزی و معاون امور ارزی او) برای تزریق محدود و منطقی ارز به بازار تحت محاکمه قرار دارند کسی سراغ بررسی عملکرد ارزی سال 89 بانک مرکزی نمی رود؟ نبود، چه بسا کشور دچار بحران ها و تکانه های سال های 90 تا 92 و حتی امروز نمی شد.
حسن روحانی کشور را صفر تحویل گرفت، خزانه خالی، پول نفت در جیب بابک زنجانی و رفقا، صادرات رسمی نفت؛ در حوالی صفر، تولید؛ تعطیل، کشاورزی؛ نابود، بیکاری؛ سرسام آور، اختلاس های تکراری، موسسات مالی و اعتباری ورشکسته و بدهکار، طرح های عمرانی کلنگ زده بدون اعتبار و کارشناسی نشده و چندین و چند معضل و بحران جدی اقتصادی و اجتماعی! حسن روحانی باید اینها را به مردم می گفت و نگفت، یکبار از او پرسیدیم چرا نمی گویید؟ پاسخ داد:" مردم را نباید نگران کرد" او نخواست مردم با نگرانی های فزاینده که محصول دولت قبل از او بود زندگی کنند ولی مخالفان و منتقدان و گاه حامیانش هر روز یک بهانه را علم کردند برای نگران کردن مردم!
دولت روحانی فقط یک و نیم سال تحریم نبود و در آن 18 ماه هر آنچه درآمد داشت خرج چاه هایی شد که پیش از او کنده بودند و هر چقدر هم روحانی خرج آنها می کرد پر نمی شدند. از دیماه 96 و آن واقعه در مشهد هم شروع کردند به بحران سازی و مقدمه ای که موخره اش به خروج آمریکا از برجام و تحریم های جدید رسید، بنایشان این بود نظام ایران را شش ماهه زمین بزنند و عجیب آنکه تندروهای داخلی هم با آنها هم داستان شده بود با این تفاوت که اینها می خواستند دولت روحانی، خود روحانی، اعتدال، اصلاحات و هر آنچه که مردم به آنها امید بسته بودند را نابود کنند. از دیماه 96 هر روز یک دغدغه برای مردم و دولت ایجاد می کردند، فقط اگر رفتارهای احمدی نژاد و سخنرانی ها و نامه نگاری های او را رصد کنید، آن را بگذارید کنار رفتارهای تندورهای اصولگرا می ببینید چه کردند با امید مردم که تنها سرمایه روحانی برای ثبات و توسعه بود.
حسن روحانی و دولتش پرچمدار مبارزه با فساد بودند، آنها نه خط قرمزی داشتند و نه سنگ اندازی می کردند، برای اولین بار در دولت روحانی بودجه شفاف شد، سامانه شفافیت راه افتاد، دولت بابت انتشار فیش های حقوقی نامتعارف نه با افشا کنند ای برخورد کرد و نه دنبال فرافکنی رفت، نه سایتی فیلتر شد و نه خبرنگار ی زندان رفت، مقایسه اش کنید با داستان املاک نجومی که چه کردند با افشاگرانش! نه اینکه تخلفی صورت نگرفته باشد، بلکه دولت در قبال تخلف یا فساد احتمالی مقاومتی نکرد. دولت روحانی که خود آغازگر مبارزه با فساد بود در این مورد هم مظلوم واقع شد، دادگاه های مربوط به قبل از این دولت با دبدبه و کبکبه و با سرو صدای فراوان در این دولت برگزار شد، گویی این مفاسد در دولت روحانی انجام شده، از محاکمه بابک زنجانی تا بانک سرمایه که در دولت قبل آغاز شد و در این دولت، خود دولت متوقفش کرد، از دادگاه های موسسات مالی و اعتباری که در دولت قبل رخ داد تا فساد پتروشیمی و پدیده و ... که کلا متعلق به دولت قبل بودند همه آنها در این دولت برگزار شدند این دادگاه ها چنان در رسانه های مختلف انعکاس یافت که انگار همه آنها مربوط به این دولت است و فساد سرتاپای آن را فراگرفته!
اما دولت روحانی راه خودش را می رفت، کشاورزی نابود شده به خودکفایی رسید، تولید زمین خورده روی زانو بلند شد، بحران موسسات مالی و اعتباری به پایان رسید، گردش آزاد اطلاعات لااقل در قوه مجریه معنا پیدا کرد، نزدیک به سه سال تورم تک رقمی شد، پروژه های عمرانی نیمه کاره و مهم به سرانجام رسید، طرح تحول سلامت درد بی پولی بیماران را تسکین داد و عدالت در توزیع منابع انرژی اعم از برق و گاز سرعت گرفت، محیط زیست به صدر برنامه های دولت رفت، آرزوی خودکفایی در تولید بنزین محقق شد و ...، همه اینها را بگذارید کنار اینکه سران دولت در فضای مجازی بی واسطه حرف های مردم را شنیدند و هیچ کس من باب انتقاد از دولت فیلتر نشد و زندان نرفت.
می توان دستاوردهای 6 ساله دولت را ردیف کرد و نوشت، می توان از روحانی و دولتش با صدای بلند دفاع کرد، می توان پای انتخاب مردم در 92 و 96 محکم ایستاد، می توان ریز نوشت که روحانی چه تحویل گرفته و چه کرده؟ یا ما رسانه های ضعف داشتیم، یا عناصر ارتباطی دولت اما نگفتن و ننوشتن دلیل بر نبودن نیست. از مخالفان دولت که توقعی برای بازگویی نیست، شاید انتظار انصاف داشتیم که آن هم بیجا بود، اما از حامیان دولت و آنهایی که برای روی کار آمدن دولت حسن روحانی تلاش کردند توقع می رفت که بنویسند و بگویند، با صدای بلند هم بگویند، اگرچه هنوز هم برای گفتن و نوشتن دیر نشده است. باید با این دولت فخر فروخت، باید مردم را آگاه کرد، باید امید را به مردم بازگرداند.