رضا کوچک‌زاده از نمایشگاه «به روایت نسخه خوانان» گفت:

گنجینه‌ای از مردم شناسی، ادبیات عامیانه، موسیقی و رفتارشناسی دوره قاجار

|
۱۳۹۸/۰۶/۱۳
|
۱۴:۲۶:۲۶
| کد خبر: ۸۹۴۲۶۵
رضا کوچک‌زاده کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفتگویی با روابط‌عمومی‌خانه‌تئاتر در خصوص نمایشگاه « به روایت نسخه‌خوانان» که به همت او و یاری خانه‌تئاتر از نسخه‌های شبیه‌خوانی دوره قاجار برگزار می‌شود انجام داد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنرخبرگزاری برنا؛ رضا کوچک‌زاده کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفتگویی با روابط‌عمومی‌خانه‌تئاتر در خصوص نمایشگاه « به روایت نسخه‌خوانان» که به همت او و یاری خانه‌تئاتر از نسخه‌های شبیه‌خوانی دوره قاجار برگزار می‌شود گفت: در برخی از این نسخه‌ها حاشیه‌نویسی‌هایی وجود داشت که از خود مجالس نوشته شده‌مهم‌تر می‌شدند و ما را به بخشی از تاریخ پنهان مانده هنرهای نمایشی رساند که خیلی برای خود ما شگفت انگیز بود. اینها اسنادی هستند از زمانی که تاریخ‌نگاری دراماتیک وجود نداشته و به همین سبب این مجموعه گنجینه بزرگی از مردم‌شناسی، ادبیات عامیانه، موسیقی، رفتارشناسی و بسیاری دیگر از ارزشهاست و برای من که کارگردانی خوانده‌ام مهمترین بخش این اسناد این بود که سبب شد من با نیای نمایشی خود آشنا شوم چون عملا پیش از این چیزی در این مورد نمی‌دانستیم.

* از مجموعه آثار موجود در نمایشگاه «به روایت نسخه‌خوانان» بگویید، از منظر تاریخی، پژوهشی، فلسفی و هنری حائز اهمیتند؟

بله، کار روی این مجموعه از حدود سال 83 و در کتابخانه مجلس آغاز شد و در نهایت منجر به چاپ کتاب «فهرست توصیفی شبیه‌نامه‌های دوره‌ی قاجار» شد، در فرایند تکمیل این کتاب برای چاپ و عرضه نشانه‌هایی از تکیه دولت در این نسخ مشاهده شد و سال‌های نگارش که معمولا در شبیه‌نامه‌ها نیست و گاه مهر نویسنده نیز روی برخی از آثار دیده می‌شد که جذابیت آن را بسیار بیشتر کرد.تا آن زمان پژوهشگران ایرانی اینقدر اطلاعات دقیقی از شبیه‌خوانی به دست نیاورده بودند، مثلا بهرام بیضایی در کتاب نمایش در ایران می‌گوید هیچ یک از شبیه گردانان و شبیه نویسان افرادی فنی نبودند در حالی که ما در این نسخه‌ها نشانه‌هایی پیدا کردیم که نشان می‌داد این افراد به شدت فنی، کارگردان، دراماتورژ و نمایشنامه‌نویس واقعی بوده‌اند. در برخی از این نسخه‌ها حاشیه‌نویسی‌هایی وجود داشت که از خود مجالس نوشته شده‌مهم‌تر می‌شدند و ما را به بخشی از تاریخ پنهان مانده هنرهای نمایشی رساند که خیلی برای خود ما شگفت انگیز بود. اینها اسنادی هستند از زمانی که تاریخ‌نگاری دراماتیک وجود نداشته و به همین سبب این مجموعه گنجینه بزرگی از مردم شناسی، ادبیات عامیانه، موسیقی، رفتار شناسی و بسیاری دیگر از ارزشهاست و برای من که کارگردانی خوانده ام مهمترین بخش این اسناد این بود که سبب شد من با نیای نمایشی خود آشنا شوم چون عملا پیش از این چیزی در این مورد نمی‌دانستیم.

* پس این نسخ بعد دراماتیک هم دارند؟

- بله اساسا چون شبیه‌خوانی هنر مردمی‌است و به صورت گسترده با توده مردم سر و کار دارد. در این نسخه‌ها می‌توان دید که هنرمندان و شبیه خوانان چقدر خلاقیت به خرج داده‌اند و چقدر از ادبیات داستانیِ شبیه‌خوانی زمان خود فاصله گرفته و وارد ابعاد خلاقیت و نوآوری شده‌اند. این نشان‌دهنده تیزهوشی نویسنده و در درجه بعد شبیه‌گردان بوده‌است که از مرزهای چهارچوب‌های سنتی عدول نمی‌کرده اما تن به کلیشه‌ها نیز نمی‌داده است. هم زمان و از طرفی دیگر بخش‌هایی پنهان مانده از تاریخ در این نسخ‌ها قابل مشاهده است، تاریخ رسمی‌تاریخ شاهان است و ما اینجا با تاریخ مردمان روبه‌رو هستیم. درعین‌حال شبیه‌خوانی یکی از جلوگاه‌های بزرگ دموکراسی در ایران بوده‌است، شما فقط در جایی مانند تکیه دولت می‌توانستید شاه و مردم عادی را کنار یکدیگر و گریه‌کنان برای یک واقعه ببینید. درحالی‌که در زندگی عادی معمولا مردم حتی به قصر شاهی هم نمی‌توانستند نزدیک شوند اما در این اجراها همه در تکیه دولت به شکلی دایره‌وار و در کنار یکدیگر بدون طبقه می‌ایستادند.

* یکی از مسایلی که همیشه دغدغه هنرمندان بوده‌ و هست، نوع ارتباط‌گیری با مخاطب است، شما در حال برگزاری نمایشگاهی هستید با موضوع شبیه‌خوانی که در محرم برپا می‌شود، آیا این نمایشگاه صرفا یک نمایشگاه پوستر است یا بنا دارید بر اساس این شبیه نامه‌ها اجراهایی نیز طراحی شود؟

- در تعریف برنامه ما اجرا پیش‌بینی نشده‌است چون در دهه‌ای به سر می‌بریم که همه اجراگران گاهی تا چهار اجرا در روز دارند و سرشان شلوغ است ولی یک برنامه گسترده‌تر از این دیده بودیم با اجراهای نمونه وار از مجلسی نمونه با متنی درجه یک و اجراگران برتر که به شکل کارگردانی شده‌اجرا شود. بخش مهمی‌از این متن‌هایی که شناسایی شده‌اند متونی هستند که به نظر من همه به روز هستند و همین امروز اگر درست و در جای خود اجرا شوند برای مخاطب جذاب خواهند بود.

* گفتید یکسری از شبیه نامه‌ها امضا و مهر داشته اند، آیا کسی از این هنرمندان بوده‌اند که نام آشنا باشند؟

- بله، نام آشنا بوده‌اند اما افسانه‌هایی اطرافشان تنیده شده‌است، البته افسانه به معنی خوب آن؛ به نظر می‌رسد تا امروزی که با یکدیگر صحبت می‌کنیم، تنها سندهای واقعی یافته شده ‌از میرزا محمدتقی تعزیه‌گردان که شبیه‌گردان دوره محمدشاه و اوایل دوره ناصری است و مهم تر از آن برادرزاده اش میرزا محمدباقر معین البکا در این مجموعه یافته شده‌است.

* ایشان شخصیت شناخته شده‌ای است، از نسخه‌های او چه چیزهایی به دست آمده است؟

- ما تابحال از این هنرمندان سند نداشتیم و چون سندی وجود نداشت بزرگان ما با حدس و گمان از اینها یاد می‌کردند و همه می‌گفتند که این دو نفر تغییر و تحول بسیاری در شبیه‌خوانی ایجاد کرده اند اما سندی دال بر این گفته وجود نداشت و شواهد تنها سینه به سینه نقل شده‌بود. ما اینجا برای اولین بار نسخه‌های این دو را پیدا کردیم که دست نویس خود آنها بود و مهم تر از این نسخه‌ها حاشیه نگاری‌های دور و پشت آنهاست، هم اینکه از این نسخ متوجه شدیم معین البکا یک وظیفه بزرگتری داشت که ما تا به امروز نمی‌دانستیم، او به نوعی وظیفه مدیریت تعزیه کشور را بر عهده داشته و نسخه‌های تازه را معین البکا می‌بایست با اصطلاح «خط معین البکا صحیح است» تایید می‌کرد و زیر آن نکات ضعف مجلس را هم می‌نوشت، این نشان دهنده یکی از طلایه‌داران نقد دراماتیک در ایران است. او حتی در مجلس خود نیز چنین انتقاداتی را روا می‌داشت که نشانه خودآگاهی، دانش و اشرافی است که به فن خود داشته‌است. محمد باقر معین البکا مرزهای شبیه‌خوانی را به یکباره افزایش می‌دهد و این عمل را از تعزیه‌خوانی که نوعی اجراگری دینی صرف است به شبیه‌خوانی تغییر می‌دهد که هنری دینی و پیشتاز است. در هنگام نوشتن مجلس‌ها مرتب در حال دگردیسی بوده‌ و همپای جامعه رشد می‌کرده است، برای مثال در دوره قاجار جامعه با گسترش روابط دیپلماتیک روبه‌رو بود و دیگر تنها مخاطبان مسلمان در تکیه دولت حضور پیدا نمی‌کردند بلکه مخاطبان غیر مسلمان نیز در این مراسم برای تماشا حضور می‌یافتند پس معین البکا شخصیتی به نام زن نصرانی می‌نویسد که تمام خارجیان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد، یا حتی گوشه سفیر اروپایی را می‌نویسد. این تیزهوشی و پیشتازی هنرمندی است که از جامعه خود خیلی جلوتر است و حتی ابزاری تازه برای ارائه این هنر دینی تولید می‌کند، مثلا بالابری ایجاد می‌کند تا جبرئیل نه از روی زمین که از آسمان به زمین بیاید، حیوانات را وارد تعزیه می‌کند و به آنها نقش می‌دهد اما ما متاسفانه این نبوغ را طرد کردیم و اسنادش را نیز نگه نداشتیم. امروزه برای پیدا کردن یک سند عمری از ما تلف می‌شود.

نظر شما