محمد حقیقی راد - خبرنگار خبرگزاری برنا در کرمانشاه: وقتی از خیابانهای کرمانشاه میگذری، با صحنههایی که یادگار سردترین لحظات زندگیست روبرو میشوی و جالب تر اینجاست که شبانگاهان و حتی غروبها از پارک لاله، طاق بستان و سایر میادین اصلی شهر که عبور می کنی افرادی را در خیابان و یا پارکها می بینی که گوشهای در این شهر از رنج و مشقت زندگی آرمیدهاند و آنها را کارتن خواب می نامند که یکی از پدیدههایی است که در سالهای اخیر در کرمانشاه شاهد آن بودیم اما این افراد را نمیتوان وابسته به یک صنف و گروه و دستهای خاص دانست زیرا شامل طیف وسیعی از افرادی میشود که در میان آنها هم میتوان معتاد و هم میتوان بیخانمان، دختران فراری و مجانین که سر پناهی ندارند و ناگزیر هستند شب را در پارکها و پیادهروها سر کنند را یافت.
حال عوامل زیادی دست به دست هم میدهند تا یک کرمانشاهی، کارتن خواب شود اعم از خشونت خانوادگی، بیکاری، فروپاشی خانواده، نبود یک حامی، بیماریهای روانی و از همه مهمتر اعتیاد از دلایلی است که منجر به کارتن خوابی افراد میشود و علاوه بر آن در معرض بیماریهای جسمی و روانی متعددی قرار میگیرند. و متاسفانه نبود بهداشت، سلامتی کارتن خوابها کرمانشاهی را به خطر انداخته و به دلیل اینکه آنها امکان درمان بیماریهای خود را ندارند، اوضاع شان بدتر میشود. در نتیجه بیماریهای آنها شدت میگیرد و در نهایت موجب میشود که جان خود را در سن پایین از دست بدهند. به طوری که تحقیقات اخیر نشان داده که معمولاً زنان کارتن خواب در سن ۴۳ سالگی و مردان در سن ۴۷ سالگی میمیرند.
در واقع باید گفت که نداشتن سلامت جسمی و روانی در کنار اعتیاد، مشکلاتی را برای این دسته از افراد به وجود میآورد. و کارتن خوابی را بیش از آن چیزی که هست به فاجعهای تلخ و دردناک تبدیل میکند.
به همین خاطر خبرنگار خبرگزاری برنا برای بررسی میدانی پای درددل یک خانم کارتن خواب نشست و با او گفت و گو کرد که او در این باره می گفت پس از طلاق از همسرش، بدلیل نداشتن پدر و مادر ،هیچ کسی از او حمایت نکرده است و بتدریج در شرایط کارتن خوابی قرار گرفته اسـت و پس از مدتی معتاد به تریاک و بعد شیشه شده است و دلیلش از این کار حفظ هوشیاری و بالا رفتن توان بیخوابی به لحـاظ پیشـگیری از تهدیـدات ناشـی از خوابیدن در اماکن و فضاهای عمومی بوده است
او میگفت روی آوردن به مواد مخدر هم هیچ تاثیری نداشت و امنیتش را تامین نکرده بود زیرا پس از مدتی به ناچار جهت رفع نیازهای ضروری خود از طریق پذیرش رابطـه جنسـی بـرای تامین حداقل امکانات زندگیش بـا حضور در منزل فروشنده مواد مخدری، به خواستهای جنسی وی تن داده است و او تاکید می کرد از این طریـق امکـان داشـتن مکـانی موقت که از حضور وی در فضاهای عمومی و متروکه جلوگیری می کرد و حس خوشایندی به او می داد زیرا او می گفت زمانی که جایی ندارد که در آن حس امنیت داشته باشد همیشه می ترسد مثل بعضی از دوستانش کشته یا دزدیده شود
با توجه به بررسی و مشاهدات میدانی انجام شده متوجه شدیم که وضعیت امید به زندگی کارتن خوابها بالاخص در زنان و دختران کرمانشاهی در حد فاجعه است چون تهدید سلامت جسمی و روانی ، احساس ناکامی و حقارت آنان و عدم امید به بازگشت آنـان بـه شـرایط طبیعـی و متعـارف زندگی و نیز پذیرش روانی و رفتاری آسیبها پیامدهای نخستین حاصل از قرار گرفتن در موقعیت کارتن خوابی و بیخانمانی را به شرایط پذیرش پیامدهای ثانویهای چون نابسامانی روانی حاد و مزمن، اعتیاد حاد، ابتلا به بیماریهای خطرنـاک، میـل بـه مـردن و تجربه خودکشی، تحمیل و پذیرش قربـانی شـدن، نزدیـک مینمایـد و بنظر میرسد بر وضعیت امید به زندگی آنان اثرگذار بوده و رابطة معناداری بـا طـول عمـر طبیعـی انها برخوردار است.
بعنوان سخن پایانی باید گفت معضل کارتن خوابی مانند دیگر معضلات اجتماعی کرمانشاه نیاز به یک برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت دارد، اما قبل از هرگونه برنامه ریزی باید بدانیم نگرشی که ما نسبت به آن معضل خاص داریم باید منجر به بهبود و کاهش آسیب شود. در واقع نباید نگرش ما خود معضلی باشد برای رفع معضلی دیگر، بلکه باید راه گشایی باشد برای ارائه بهترین راه حل های موجود به سمت از بین بردن هرگونه آسیب اجتماعی. باید از یک جا شروع کرد، و چه شروعی بهتر از خود ما مردم که نگرشمان را نسبت به موضوع کارتن خوابی تغییر دهیم .