به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ ناراحتیهایی، چون شکمدرد، کمردرد، سرگیجه و… در زمره دردهای شایع دوران قاعدگی زنان است و آنها از زمانی که به بلوغ میرسند، تا قبل از دوران یائسگی، هر ماه روزهایی را با این درد و رنج سر میکنند. دردهایی آزاردهنده که گاه مانع انجام کارهای روزمره آنها میشود و مجبورشان میکند برای تخفیف درد به مصرف داروهای مسکن روی آورند.
در برخی از موارد تغییرات خلقی، روحی و روانی نیز بروز میکند. به این نوع دردهای جسمانی دوره قاعدگی که با علایم روحی و روانی همراه است، سندرم پیش از قاعدگی (پی اس ام) میگویند. مطالعات دیکرسون و همکارانش (۲۰۰۳) نشان میدهد، ۸۵ درصد زنان علایم و نشانههای جسمانی، چون درد شکم، درد کمر، لگن، پا، نفخ، ورم بدن، احساس درد در سینه، تغییر در اشتها به صورت بیاشتهایی و پراشتهایی، و سر درد را تجربه میکنند.
علایم سندرم پیش از قاعدگی بین سنین ۲۵تا ۳۵ سالگی شروع میشود و گاهی نیز علایم آن از سنین ۴۰ سال به بالا شایعتر میشود.
آمار جهانی شیوع سندرم پیش از قاعدگی
در آمریکا ۸۰ درصد از زنان علایم جسمی پیش از قاعدگی را تجربه میکنند و از بین اینان ۳ تا ۸ درصد از زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی هستند. نتایج مطالعات دیرکوند مقدم و همکارانش (۲۰۱۳) روی ۱۷ مقاله علمی از نقاط مختلف جهان بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۱ درباره سندرم پیش از قاعدگی نشان میدهد که ۴۷.۸ درصد جمعیت زنان در جهان به سندرم پیش از قاعدگی مبتلا هستند.
همچنین نتایج همین منبع نشان میدهد که زنان فرانسه در مقایسه با کشورهای دیگر علایم کمتری (۱۲ درصد) را تجربه میکنند؛ به این معنی که پایینترین میزان شیوع سندرم پیش از قاعدگی در فرانسه ۱۲ درصد است و بالاترین میزان سندرم پیش قاعدگی در ایران (۹۸.۲ درصد) است که نشان میدهد زنان ایران دردهای قاعدگی بیشتری را در مقایسه با سایر زنان جهان تجربه میکنند.
پژوهشگران درباره بالابودن این آمار به مسائل فرهنگی، اجتماعی، سبک زندگی، شرایط جغرافیایی و عادات غذایی اشاره کردند. برای پاسخ دقیق به چرایی میزان بالای سندرم پیش از قاعدگی نیاز به تحقیقات بیشتری در آینده است. اینکه چقدر عدم آگاهی از مراقبتهای بهداشتی، غذایی، مسایل فرهنگی مثل تابوی صحبتنکردن درباره مسئله قاعدگی در جامعه، عدم آگاهی درباره چگونگی مقابله با اضطراب و افسردگی میتواند موجب افزایش دردهای پیش از قاعدگی به ویژه دردهای روحی و روانی شود.
علایم سندرم پیش از قاعدگی
زنان در دوران قاعدگی (پریودی) دردهای متفاوتی را تجربه میکنند. بر اساس منبع تشخیص اختلالات روانپزشکی (دی اس ام)، در سندرم پیش از قاعدگی معمولا علایم به مدت ۶ روز ادامه دارد. دردها از چند روز قبل از این دوران در برخی از زنان تا روزهای آخر و بعد از قاعدگی (پریودی) همچنان ادامه دارد. این علایم شامل: احساس غم و ناامیدی، افکار خودکشی، اضطراب، حملات هراس، گریه، تحریکپذیری، عصبانیت، عدم علاقه به فعالیتها روزمره، احساس خستگی، اشتهای زیاد، بیاشتهایی، و سردرد است.
به نقل از همین منبع برای تشخیص سندرم پیش از قائدگی، فرد باید حداقل ۵ علامت و یا بیشتر را به مدت یک هفته تجربه کند. این علایم شامل: خلق و خوی افسرده، احساس ناامیدی، اضطراب و تنش، احساس غمگینی ناگهانی، حساسشدن و تحریکپذیرشدن در روابط بین فردی با اطرافیان، عصبانیت مداوم است.
علت سندرم پیش از قاعدگی
یکی از شایعترین علتهای این سندرم، نوسانات هورمونی است که میتواند انتقال دهندههای عصبی با عملکرد مرکزی مانند سروتونین را تحت تاثیر قرار دهند. نتایج مطالعات کلوک (۱۹۹۹) نشان میدهد که نوسانات هورمونی میتواند افسردگی و اضطراب ایجاد کند. بر اساس نتایج این پژوهش تعارضات درونی و نارضایتی از نقشهای سنتی که زنان در جامعه دارند، میزان افسردگی در این دوره قاعدگی را شدت میبخشد.
نگرش روانشناسان درباره سندرم پیش از قاعدگی
روانکاوانی، چون کارن هورنای و کلارا تامپسون معتقدند جامعه مبنای اصلی ایجاد نگرشهای مخرب در زنان است. هورنای بر این باور است که نگرش و نوع نگاه به قاعدگی در زنان حاصل یادگیری آنها از نوع نگرش مادرانشان است.
او میگوید: مادرانی که نسبت به قاعدگیشان احساس نگرانی میکنند و حتی با شرم و احساس بد از آن سخن میگویند، میتوانند به صورت ناخواسته نگاه منفی را به دخترانشان انتقال دهند و حتی موجب خلق نگرش منفی در ذهن دخترانشان شوند.
هورنای معتقد است مادرانی که یادگرفتهاند با ترس و تنفر از بدنشان احساس خود را بیان کنند میتوانند ترس و تنفر را به دخترانشان انتقال دهند. اگر چه هورنای با نگرش فمینیستیاش به چرایی دردهای روحی قاعدگی پرداخته و بر این باور است که جامعه توانایی زن و عملکرد او را نادیده میگیرد و او را بیارزش میکند تا به مرد قدرت بیشتری داده شود.
کلارا تامپسون نیز جامعه را مسئول نارضایتی درونی از قاعدگی میداند. روانشناسان امروزی نیز بر این باورند که تعارضات درونی ناآگاهانه و چه بسا آموختهشده، به عنوان الگویی در بیان قاعدگی، باعث میشود که زن از قاعدگیاش ناراضی باشد و این نارضایتی حاصل از استرسهاس زندگی گذشته و حال، تحت تاثیر تغییرات هورمونی به صورت دردهای روحی در قاعدگی ظاهر میشود.
راهکار چیست و چطور میتوان دردهای قاعدگی را تسکین داد؟
درمانهای دارویی
-تحقیقات متعددی از جمله پژوهشهای استنگر (۲۰۱۰) نشان میدهد که درمانهای دارویی، چون مصرف ویتامینهای B۶ و B۱۲، کربنات کلیسم و یا منیزیم در تسکین دردهای جسمانی و روحی دوران قاعدگی موثر هستند.
درمان شناختی مبتی بر ذهن یکی از بهترین راهکارها برای کاهش میزان دردهای روحی و حتی جسمانی دوران قاعدگی است.
مراجعه به روانشناس
مراجعه به روانشناس به فرد کمک میکند تا بیاموزد چطور بر دردهای روحی، چون افسردگی و اضطراب و ناتوانی مدیریت کند. صحبتکردن با فرد متخصص (روانکاو یا روانشناس) به فرد کمک میکند که در این دوران مشکلات انباشته شده قبلی در ذهنش را با درد قاعدگیاش عجین نکند و از افکار منفیاش جلوگیری کند.
حمایت عاطفی بیشتر
از آنجایی که برای همه زنان و با توجه به مشغله کاری و زندگی شخصی، دسترسی به متخصص آسان نیست، اما برای دورانی که فرد میداند تغییرات رفتاری و هیجانی به همراه دردهای جسمانی ناشی از قاعدگی را خواهد داشت به اطرافیانش اطلاع دهد تا حمایت عاطفی بیشتری دریافت کند.
برنامهریزی با توجه شرایط روحی
راهکار بعدی میتواند برنامهریزی کاری، چه در خانه و چه در محل کار باشد. به این معنا که تا آنجایی که ممکن است از انجام کارهایی که سنگین است و یا نیاز به دقت و تمرکز و یا تعامل بیشتری دارد اجتناب کند.
مدیتیشن
«مدیتیشن» و تمرکز گرفتن با گوش دادن به موسیقی حداقل ۵ دقیقه در روز نقش بسزایی در کاهش علایم روحی، چون افسردگی و درد دارد.
فکر کردن/ توجه کردن به خود
فکرکردن درباره این که چطور میتوانید به خودتان کمک کنید تا در دوران قاعدگی حال بهتری داشته باشید و کلافگی و یا عصبانیت کمتری را حس کنید، و یا فکرکردن به برنامهریزی برای دوران قاعدگیتان، خود نوعی مراقبت و توجه به خودتان است. احساس حمایت و مراقبت در این دوران نقش بسیار زیادی در کاهش خشم و علایم روحی دارد. چیزی که تمام راهکارهای بالا، اعم از دارویی و غیردارویی به همین نقطه میرسد که درد کمتری را تجربه کنید.