به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ از سرمایههای اجتماعی در جوامع امروزی به عنوان علاج تمامی مشکلات جامعه مدرن یاد میکنند، سرمایه اجتماعی مفهومی است در جامعه شناسی که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی در راستای اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی مورد استفاده قرار میگیرد.
امان الله قرایی مقدم، دکترای جامعه شناسی و استاد پیشکسوت دانشگاه، در خصوص سرمایه اجتماعی و نحوه استفاده از سرمایههای موجود درون جامعه به خبرنگار برنا گفت: مبحث سرمایههای اجتماعی برای اولین بار در دهه 20 میلادی مطرح شد و بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت که در اواخر دهه 90 میلادی و پس از ورود به سال 2000 به اوج خود رسید و جامعه شناسان و صاحبنظران فراوانی نیز پژوهشهای فراوانی را در آن خصوص انجام دادند و توانستند نظریات مثبت و صحیحی را نیز ارائه دهند.
او ادامه داد: سرمایه اجتماعی عبارت است از همدلی، همزبانی، انسجام، تعهد و پایبندی به ارزشها و هنجارهایی که باعث همبستگی میشود، زمانی که چنین موضوعی درون یک جامعه نمود پیدا کند دیگر شاهد تفرق و خودخواهی نخواهیم بود، یعنی می توان از سرمایه های اجتماعی موجود در هر جامعه ای به عنوان عامل اثرگذار در ایجاد وحدت نام برد.
این جامعه شناس در ادامه با تشبیه جامعه به پیکره و بدن انسان گفت: بر اساس گفته های امیل دورکیم، استاد جامعه شناسی و یکی از صاحب نظران این علم، جامعه همانند پیکره انسان است و تمامی اجزای آن با یکدیگر مرتبطند، یعنی اگر جزئی به درستی نتواند وظایف خود را انجام دهد عملکرد باقی بخشها مختل خواهد شد چون باقی اجزا از آن درد آگاهی پیدا می کنند. جامعه نیز به همین شکل خواهد بود، هرگاه هر کدام از اجزای جامعه نتوانند به درستی وظایف محوله خود را انجام دهند باعث بروز اختلالاتی می شوند که روند رشد و توسعه را کُند می کند. در نتیجه باید افراد به عنوان سرمایه های اجتماعی با به وجود آوردن وحدت و همبستگی میان خود در راستای اهدافی که موجب به تعالی رسیدن آن جامعه می شود فعالیت داشته باشند. در واقع باید افراد با این تفکر که همگی در قالب یک پیکره واحد قرار دارند کارهای خود را پیش ببرند.
قرایی مقدم در پاسخ به این سوال که قبل از مطرح شدن موضوع سرمایه اجتماعی وضعیت جوامع گوناگون به چه شکلی بود، اظهار کرد: در اعصار گذشته نوع پیشرفت و توسعه تفاوت فراوانی با تعبیراتی که امروز از آن میشود داشت و معطوف و مرتبط با استفاده از سرمایههای اجتماعی نبود. یعنی در عصر کشاورزی هر فرد و یا هر کشوری که وسعتی بیشتر از زمین های کشاورزی را دارا بود پیشرفته محسوب میشد و افراد عادی آن جامعه هیچ نقشی را نمیتوانستند در پیشرفته شدن جامعه خود ایفا سازند و هیچ استفادهای نیز از آنان نمی شد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه با ظهور تکنولوژی بازهم شرایط تغییر نکرد و فقط طیفی از افراد به این دلیل که سهم بیشتری از تکنولوژی را در اختیار داشتند، صاحب قدرت بودند اظهار کرد: پس از ظهور تکنولوژی به درون جوامع مختلف تفسیر و تعبیری که از پیشرفته بودن می شد نیز تغییر یافت اما بازهم افرادی که ابزارهای تکنولوژی را در اختیار داشتند نقش اصلی در خصوص پیشرفت را بر عهده داشتند و قدرتمندترین طیف بودند. در نتیجه افراد عادی جامعه نمیتوانستند نقش درستی را بر عهده بگیرند اما پس از مطرح شدن نظریات و مباحث پیرامون استفاده از سرمایههای انسانی و اجتماعی در راستای مشارکتهای مردمی دیگر چرخه پیشرفت و استفاده از آن در انحصار طیفی خاص نبود و تمامی مردم میتوانستند به درستی نقش خود را ایفا سازند.
او در خصوص اهمیت حضور نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه اجتماعی در هر جامعه ای گفت: همانطور که گفته شد پس از مطرح شدن مباحثی که مرتبط با استفاده سرمایههای اجتماعی بود، افراد دارای مسئولیت بیش از پیش به اهمیت این موضوع پی بردند و در راستای انجام امور و گام نهادن در مسیر رشد و توسعه اقدام به بکار گرفتن نیروهای متخصص و ساده کردند اما در آغاز راه به این دلیل که نقش مضاعف آنها را مورد توجه قرار نداده بودند دچار مشکلاتی شدند و پس از مطرح شدن نظریات جامعه شناسان در دهه 20 میلادی در خصوص سرمایه های اجتماعی به این موضوع پی بردند که توسعه فقط با نیرو انسانی میسر نمیشود بلکه با استفاده از نیروی انسانی در قالب یک سرمایه اجتماعی همراه با مشارکت میتواند عاملی باشد برای رسیدن به اهداف مورد نظر که تعالی را به همراه دارد.
این جامعه شناس در انتها با اشاره به استفاده از سرمایههای اجتماعی در درون کشور تاکید کرد: بازهم میگویم لازمه پیشرفت در هر جامعهای استفاده تمام و کمال و بهره برداری از سرمایه اجتماعی موجود است. کشور ما دارای نیروی انسانی فراوان با تخصصهای گوناگون است که هرکدام میتوانند عاملی باشند برای به حرکت در آوردن چرخه توسعه و رشد و در نهایت بالندگی کشور، نیاز است در شرایط فعلی با استفاده نیروهای کارآزموده و متخصص از بحران های پیشرو خارج شویم و این امر میسر نمیشود مگر با تغییر در رویکرد نسبت به مشارکتهای مردمی در تمامی امور و استفاده از سرمایههای اجتماعی و نیروهای جوانی که به وفور در سطح جامعه یافت میشوند.