رضا گمینی کارگردان فیلم کوتاه «زوزه مرد» در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در همه جای دنیا رویهای وجود دارد که در زمان مشخصی نامزدهای جشنواره در بخشهای مختلف معرفی میشوند ولی در جشنواره فیلم کوتاه این رویه رعایت نمیشود و میبینیم حتی در اعلام راهیافتگان به جشنواره هم زمانی که مشخص شده است رعایت نمیشود و مسئولان جشنواره با تأخیر راهیافتگان را به گونهای که هیچ خبری به افراد داده نمیشود، اعلام میکنند.
گمینی خاطرنشان کرد: امسال برای اولین بار در جشنواره بلیتفروشی اتفاق افتاد که تا حدی نگرانکننده بود ممکن است استقبال خوب نباشد اما طبق آماری که من دارم فکر میکنم 15 هزار بلیت فروخته شده است و با این حال جو جشنواره در این دوره بسیار آرامتر از سالهای قبل بود، به طوری که اکثر افراد تصور میکردند امسال استقبال کمتری صورت گرفته اما اینگونه نبود و فکر میکنم نظم جشنواره بیشتر بوده و این نظم جلوی همهمه و بلبشو را گرفت.
این کارگردان تصریح کرد: اما این نظم در روزهای پایانی جشنواره از بین رفت و دیدیم که تا آخرین دقایق ما اطلاعی از نامزدها نداشتیم در حالیکه در جشنوارههای دیگر اینگونه نیست. جشنواره فیلم کوتاه تهران اشکالات بسیاری دارد، یکی از این اشکالات نبود جایزه بهترین بازیگر است. عدم اطلاعرسانی درباره نامزدها وضعیت را برای نامزدها بسیار سخت میکند و به خصوص دوستانی که از شهرستان آمدهاند نمیدانند که باید در تهران بمانند یا خیر. شاید یکی از دلایل عدم اطلاعرسانی درباره نامزدهای جشنواره، حاشیهسازی و گلایههایی است که اتفاق میافتد چرا که در زمان اعلام راهیافتگان به جشنواره افراد بسیاری که فیلمشان انتخاب نشده بود با حضور در مقابل ساختمان انجمن سینما جوان به انتخابها اعتراض کرده بودند. این مشکل را میتوان درک کرد اما حل آن چندان پیچیده نیست.
او افزود: امسال تعداد فیلمها کمتر شد و قطعاً این اتفاق یکی از نکات مثبت جشنواره امسال به حساب میآید. تعداد فیلمها بسیار منطقیتر از سالهای قبل است، سال گذشته 120 فیلم در جشنواره حضور داشت که این تعداد فکر میکنم حاصل یک لج و لجبازی بود و امسال خوشبختانه با این معضل روبرو نبودیم. من با برخی از اعضای هیأت انتخاب ارتباط داشتم و این دوستان به من میگفتند پس از انتخاب فیلمهای راه یافته انجمن به ما اعتراض کرد که چرا برخی فیلمها حضور ندارند و همان فیلمها هم به جشنواره راه پیدا کردند و این فیلمهای راهیافته واقعاً آثاری ضعیف بودند که البته امسال نیز آثار ضعیف در بین فیلمها دیده میشوند.
گمینی در ادامه اظهار داشت: تهیهکننده فیلم «زوزه مرد» پویان صدقی است و ارتباطی با انجمن سینمای کوتاه ندارد و این خود یک مشکل بزرگ است چرا که جشنواره فیلم کوتاه به فیلمهایی که انجمن سینمای جوان ساخته اهمیت بیشتری میدهد.
این کارگردان خاطرنشان کرد: اولین فیلمی که ساختم «اندورفین» نام دارد. فیلمنامه این اثر را برای حمایت به انجمن سینمای فرستادم و قرار شد که برای حمایت یا عدم حمایت به من اطلاع دهند که این اتفاق طول کشید و من با سرمایه شخصی که حدود 18 میلیون تومان در سال 2013 شد، ساختم که در جشنوارههای مختلف توانستم جوایز متعددی کسب کنم. در جشنواره لوکارنو این فیلم پذیرفته شد و جایزه ویژه هیأت داوران را دریافت کردم و در یک بازه چند ماهه حدود 75 حضور بینالمللی موفق داشتم که پس از چند ماه به ایران آمدم و از انجمن به من خبر رسید که این فیلمنامه ضعیف است و انجمن سرمایهگذاری نخواهد کرد.
او افزود: انجمن امروز وضعیت رخوتگرفتهای دارد که ناشی از افرادی است که در آنجا مسئولیت دارند و عقبه هنریشان بسیار کم است یا اصلاً عقبه هنری ندارند و من به همین دلیل فعالیتهای خود را از این جشنواره جدا کردم. کاوه مظاهری با فیلم سینمایی «روتوش» در کمتر جشنوارهای بود که حضور داشته و دست خالی جشنواره را ترک کرده باشد اما از جشنواره فیلم کوتاه تهران جایزه نگرفت. علی عسگری عضو آکادمی اسکار است اما فیلمش حتی در جشنواره فیلم کوتاه نامزد هم نشد در حالیکه فیلمش در بخش اصلی جشنواره کن حضور داشت. بهزاد آزادی با فیلم «موقت» در جشنواره فیلم بوسان جایزه گرفت اما در جشنواره فیلم کوتاه راه پیدا نکرد.
گمینی خاطرنشان کرد: از لحاظ آکادمیک فیلم کوتاه خود یک مدیوم مستقل است که قصه و ساختار خاص خود را دارد اما همه ما با دیدن فیلمهای سینمایی بلند به سینما علاقهمند شدهایم به همین دلیل فیلم کوتاه را جایی برای معرفی خودم میدانم. برای من فیلم کوتاه این مفهوم را دارد که قصههایی را روایت میکنم که دوست دارم اما شاید این قصهها بتوانند پتانسیل بلند شدن داشته باشند. «زوزه مرد» یکی از همین قصههاست که پتانسیل بلند شدن را دارد ولی در نهایت میبینیم دوستانی که در این زمینه فعالیت میکنند و فیلم کوتاه میسازند فیلمهای کوتاهشان را برای فراهم شدن امکان ساخت فیلم بلندشان به عنوان رزومه استفاده میکنند.
کارگردان فیلم کوتاه «زوزه مرد» اظهار داشت: یکی از ضعفهایی که در سینمای کوتاه امروزمان میبینیم نشأت گرفته از داوریها است. ما میبینیم داورها در جشنوارههای مختلف فیلمهایی را انتخاب میکنند که معمولاً از ساختاری مشخص که سالهای گذشته نیز از آنها استقبال میشده حمایت میکنند. فیلمهایی که در داوری جشنوارهها انتخاب میشوند معمولاً شبیه به فیلمهای بلند هستند و به همین دلیل میبینیم که فیلمهای کوتاه ما نیز تحت تأثیر فیلمهای سینمایی بلند هستند. این وضعیت تنها از طرف فیلمسازان شکل نگرفته و بیش از هر چیز جشنوارهها و داورها با شکل حمایتشان این وضعیت را به وجود آوردهاند.
او افزود: وقتی فیلمی متفاوت در فضایی متفاوت با قصهای جدید تعریف میکنید و مجبور به خلق فرمولی جدید هستید ریسک زیادی را به جان خریدهاید و قطعاً در کارتان خلاقیت داشتهاید اما متأسفانه این خلاقیت و خلق فرمول جدید در سینمای ما از سوی جشنوارهها، منتقدان و مخاطبان درک نمیشود و همه به سراغ همان فرمولهای قبلی میروند. چنین وضعیتی قطعاً باعث میشود که ما 10 سال بعد هم به همین شکل فیلم بسازیم و در نهایت فیلمهای شبیه به هم زیادی داریم.
این کارگردان در ادامه درباره شکلگیری ایده فیلم کوتاه «زوزه مرد» گفت: «زوزه مرد» از یک ایده فانتزی به ذهن من رسید، من یک بار شب در ساحل نشسته بودم و به دریا نگاه میکردم که چنین تصوری در ذهن من شکل گرفت که موجوداتی از درون دریا اگر به ما حمله کنند چه اتفاقی رخ میدهد. این ذهنیت و این تخیل باعث شد که ایده «زوزه مرد» در ذهن من شکل بگیرد. در این فیلم پدیدهای به نام زوزه مرد با فریاد و جیغ به افراد حمله کرده، هر کس که گوشش را نگیرد قطعاً کشته میشود. «زوزه مرد» پدیدهای است که کودکان را میدزدد و آنها را شبیه خود میکند.
گمینی خاطرنشان کرد: علاقهمند شدن به سینما برای ما در دهه 80 اتفاق افتاد و نسل من به شدت تحت تأثیر هالیوود و سینمای اروپاست، ما هیچ خوراکی نداشتیم و به سینمای خارج از ایران پناه بردیم پس طبیعی است که تحت تأثیر سینمای اروپا و هالیوود باشیم.
او افزود: زوزه مرد موجودی است که واژه ندارد، او فریاد میکشد و فریادش فریادی نابودگر است. دزدیدن بچهها توسط زوزه مرد بسیار شبیه به رفتاری است که گروههای تندرو در دنیا دارند، مثل داعش که وقتی به جایی حمله میکنند کودکان را به شکلی که در ذهن دارند تربیت میکنند، آنها واژه ندارند و بیمنطق و رادیکال رفتار میکنند، به شکلی که فقط به اهداف خود فکر میکنند، به شکلی که به بشر حمله کرده و نابودش میکنند. زوزه مرد میتواند استعارهای از این وضعیت باشد. نقش اصلی فیلم محمد کتابی دارد که قطعاً من ارجاعاتی به این شخصیت دارم و وقتی همه به جزیره پناه میبرند دختری همراه محمد است که بچهای با خود دارد و در اولین دیالوگ فیلم محمد نام او را میپرسد که او «میم» معرفی میشود و میم همان مریم است، آنها وقتی به ساحل میرسند ابراهیم به عنوان شخصی که آنها را به ساحل رسانده معرفی میشود. در این فیلم با مجموعهای از ارجاعات سمبلیک مواجه هستیم که از فیلم بیرون نمیزنند و آنقدر این فضا به خوبی شکل گرفته که اکثر افراد ممکن است اصلاً این ارجاعات را متوجه نمیشوند. در نهایت تصویری از نقطه نگاه محمد داریم که میمیرد و افراد کتابی که همراه او بود را کنار او میگذارند و در حقیقت تأکید به بیگانگی با واژه در نسل امروز را میبینیم.
این کارگردان اظهار داشت: امروز همه ما از طریق چت در فضای مجازی با هم ارتباط برقرار میکنیم، ما در سکوت به هم پیام میدهیم و عملاً دیالوگ از بین رفته، واژهها نابود شدهاند و ما از هم دورتر شدهایم. امسال در جشنواره کوتاه تهران از هر 10 فیلم 5 فیلم دیده میشود که کاراکترها با هم حرف نمیزنند و کاملاً مسألهای که میگویم را به وضوح میبینید. واژه تمایز انسان با موجودات دیگر است و واژه که محصولش ارتباط و همکاری است تمدن را شکل داده که اگر ما واژه را از بین ببریم قطعاً نشانی از تمدن در بین ما باقی نمیماند و به عقیده من آخرالزمان زمانی است که واژه از بین برود.
گمینی با اشاره به اینکه اسامی در فیلم «زوزه مرد» تعمدی انتخاب شدهاند، گفت: من برای رسیدن به این مضامین و قصهها در خودم کنکاش کردم، من همانطور که گفتم این ایده در یک شب کنار ساحل به ذهنم رسید و بعد با کنکاش در وجود خودم چنین قصه و مضمونی را در این فیلم دنبال کردم. «زوزه مرد» قصهاش در یک فیلم کوتاه به پایان میرسد اما پتانسیل تبدیل به یک فیلم بلند شدن را نیز دارد. ساخت فیلمی با موضوع و ایده «زوزه مرد» در سینمای امروز با ریسک بالایی همراه است و فکر میکنم جامعه ما فعلاً آمادگی پذیرش قصهای ایرانی با این موضوع را ندارد. در سالهای اخیر سینمایمان فیلمهای معدودی را میبینیم که فرمت متفاوتی داشته باشند و امسال برای چنین فیلمی میتوان «مسخرهباز» را مثال زد که فیلم عجیبی بود اما معمولاً این فیلمها با اقبال عمومی روبرو نمیشوند.