زخمی که ناخواسته بر ادبیات وارد می کنیم!

|
۱۳۹۸/۱۱/۰۸
|
۰۵:۵۸:۰۰
| کد خبر: ۹۴۱۵۳۵
زخمی که ناخواسته بر ادبیات وارد می کنیم!
مجتبی احمدی؛ دبیر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا

سریال ها و آثار نمایشی معمولا در ادوار مختلف سال پرمخاطب ترین تولیدات رسانه ملی محسوب می شوند. در همه حال حتی ضعیف ترین آثار تلویزیون نیز مخاطبان خود را دارند و در بدبینانه ترین حالت ممکن مجموعه های نمایشی تلویزیون با پخش های چندباره دیده می شوند. درحقیقت می توان ادعا کرد که سریال های تلویزیون در ژانرهای مختلف تاثیرگذارترین و پرمخاطب ترین و پر حرف و حدیث ترین آثار محسوب می شوند.

اگر فیلمنامه و متن روی کاغذ آثار نمایشی را به عنوان پایه و اساس آن قلمداد کنیم و بر این قاعده مطلع باشیم که یک سریال تلویزیونی موفق محصول یک فیلمنامه عالی و بکر است، منطقی است که نویسندگان را پایه و اساس موفقیت هر اثر نمایشی چه در تاثیر چه در سرگرمی سازی و چه در تولید محتوا بدانیم. در آسیب شناسی مهم ترین بخش آثار نمایشی در رسانه ملی که فیلمنامه محسوب می شود، به سرفصل هایی می رسیم که هرکدام ناخواسته می توانند زخمی بر پیکره ادبیات فارسی وارد نمایند و درحقیقت قدرت تاثیرگذاری سریال ها بُعد منفی اش را که همانا تاثیر نامرغوب بر ادبیات و زبان فارسی در لحن و کلام مخاطبان است ایجاد کند.

جالب است بدانید در تحقیقات به عمل آمده آسیب ناخواسته به زبان فارسی در سریال نویسی تنها در تولیدات نمایشی روز نیست و در هر ژانری این مسئله محسوس است که نویسندگان بامراقبت کمتری در چیدمان کلمات به خصوص در حوزه دیالوگ نویسی از کلا فارسی صیانت می کنند.

معدود هستند نویسندگانی که با اشراف کامل بر جامعه لغات فارسی می توانند برای شخصیت های مختلف در هر ژانر دیالوگ نویسی کنند، درحقیقت جدا از وام گرفتن که امری طبیعی است گاهی اوقات دیده می شود که کلمات نامانوس و شاید غیرفارسی حتی براساس رنگ آمیزی شخصیت ها مورد استفاده قرار گرفته و درحقیقت کمک حالیست به نویسنده تا سیاهی و سفیدی های نقش را روی کاغذ جان ببخشد.

فاجعه وقتی تکمیل می شود که نادانسته در آثار طنز به سراغ تکیه کلاماتی می رویم که هرگز با ادبیات ما مطابقتی ندارند و محبوبیت شخصیت ها و جذابیت سریال های طنز (به دلیل پخش های مستمر در طول روز) باعث می شود کلام نامرغوب به تکیه کلام های روز جامعه تبدیل شده و حتی با گذشت زمان نیز، از ادبیات محاوره ای مردم خارج نگردد.

حال با این تاثیرپذیری شگرف سریال روی ادبیات و لحن و گویش مخاطبین مجموعه های نمایشی می توان همین ویژگی را مستمسک قرار داد و به جای زخم به ترمیم ادبیات فارسی به خصوص در جامعه از همین طریق برسیم. درواقع به جای خنده گرفتن به هر روشی از مخاطبمان در سریال های طنز شبانه و توشیع مجوز بداهه گویی برخی از بازیگران دست آنها را در ایجاد موقعیت کمدی باز بگذاریم تا اینکه به بهانه ایجاد طنز کلامی آنها را در گویش هر نوع از کلام و ادبیات و آوای سخیف آزاد بگذاریم.

اگرچه سابقه نشان داده است کنترل برخی از بازیگران چهره و باسابقه کمدی و طنز تلویزیونی از دست سازندگان و نویسندگان خارج است و همین ویژگی جزء نقاط قوت کار آنها در این دست از آثار محسوب می شوند با این حال می شود با حرکتی ویژه به سمتی رفت که شخصیت های محبوب سریال های تلویزیونی و آثار نمایشی مختلف ادبیاتی خالص را به ادبیات جامعه منتقل کنند.

اینکه در سریال های تاریخی و یا تاریخ اسلام مدام بر این عقیده هستیم که بایستی از کلمات عربی یا جملات و اصطلاحات عربی استفاده کنیم هم جای بحث دارد و می توان آن را به چالشی جدی گذاشت. به هر حال زبان فارسی آنقدر فاخر و تمام و کمال هست که بتواند حتی در آثار کلاسیک نیز راه گشای ادبیات نمایشی ما باشد. بی تردید حضور بزرگانی چون ابوالقاسم فردوسی، حافظ شیرازی و... نشان از این دارد که ما حتی برای تولیدات فاخر ادبی مان نیز در حوزه نمایش چیزی کم و کسر نداریم و تنها کافیست نویسندگان با مراقبت ویژه‌ای در این حوزه قلم بزنند.

نظر شما