اقبال واحدی، مجری پیشکسوت تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر برنا در ارتباط با اینکه ورود بازیگران به عرصه اجرا برنامههای تلویزیونی خوب است یا خیر اظهار داشت: از نظر شخصی نمیپسندم اما به این دلیل که مخاطب بازیگران را در جایگاه مجریان برنامههای تلویزیونی دیده است عادت پیدا کرده و تهیه کنندگان نیز علاقمند به دیده شدن برنامه های خود هستند برای همین از بازیگران و چهره ها استفاده میکنند. زمانی که تماشاگران تلویزیون می بینند مجری یک برنامه هنرپیشه است بیشتر به آن برنامه توجه نشان می دهند و همین عامل جذب بازیگران برای اجرای برنامه های تلویزیونی است چرا که تهیه کننده باخود می گوید با مجری کردن یک بازیگر نفع و سود بیشتری برای او به وجود میآید تا اینکه مجری که آنچنان شناخته شده نیست را برای اجرای برنامه خود انتخاب کند حال به هر میزانی که او آموزش های لازم را گذرانده باشد و از نظر تکنیک در سطح بالایی قرار گیرد.
او افزود: بازیگران به دنبال یادگیری و آموزش دیدن برای اجرای برنامهها نیستند و بیشتر به دنبال کسب درآمد بیشتر هستند به عرصه اجرا روی آوردند و این مجری گری به صورت مداوم نیست به این صورت که یک هفته یک برنامهای را اجرا میکنند و آن مجموعه ضبط میشود بعد به سراغ فعالیتهای دیگرشان میروند.
این مجری پیشکسوت تلویزیون در پایان تصریح کرد: تلویزیون دولتی است به همین علت برای تهیه کنندگان اهمیتی ندارد چه اتفاقاتی رخ میدهد و به تولید برنامههای خود ادامه میدهند. باید در این شبکههای اجتماعی چهرههای جدید به معرفی خود بپردازند و با برخی از بازیگران صحبت کردم میگفتند به این دلیل که کار نیست وقتی پیشنهاد اجرا دریافت میکنند برای کسب درآمد قبول میکنند من افراد بسیاری میشناسم که با استعداد، خوشتیپ و خوش استایل هستند اما از آنها استفاده نمیکنند. باید به نوعی با این مسئله کنار بیاییم تا جامعه و زمان این مشکل را حل کند.
باید میان بازیگر و مجری باسابقه تفاوت قائل شد
مجید قناد، مجری تلویزیون، در ارتباط با اینکه آیا ورود بازیگران به عرصه اجرای برنامه های تلویزیونی اتفاق خوبی است یا خیر گفت: یکی از خصوصیات یک بازیگر این است که توانایی اجرای برنامه را داشته باشد این هم جزو یک بازی است و اگر دارای این قابلیت باشد و درمورد فنون مجری گری هم اطلاعات داشته باشد اشکالی ندارد که برنامههای تلویزیونی را اجرا کند همانطور که یک مجری هم می تواند آن استعداد بازیگری را داشته باشد تا بتواند درفیلم های سینمایی به ایفای نقش بپردازد.
او در ادامه افزود: برای اینکه چرا پیش از اجرای یک برنامه توسط بازیگر به او آموزش های آکادمیک و فنون اجرا را آموزش نمی دهند باید دلیل بیاوریم باید بگوئیم فرق میان سلبریتی و مجری با سابقه ای که سالیان سال است برنامهای را اجرا میکند نکات و اشکالاتی وجود دارد به نظرمن در هرچیزی نه تنها در عرصه اجرا و گویندگی اینها باید به فنون آگاهی داشته باشند علاوه بر اینکه یک هنرمند باید وظایف کاری خود را به خوبی بشناسد این یک ترفند است که میخواهند تنوعی ایجادکنند یا برای برخی از برنامههای بسیار خاصشان برای جلب توجه تماشاگران برای مدت اندکی از هنرپیشههای تلویزیونی و سینمایی استفاده می کنند.
عموقناد در ارتباط با اینکه ورود بازیگران به عرصه اجرا خوب است گفت: اگر بازیگری فرمول را را میداند و قابلیت اجرا را دارد باید حتما وارد این عرصه شود همینطور اگر مجری قابلیت بازیگری دارد باید وارد عرصه بازیگری شود اما تعدادی از افراد از این موضوع شکایت دارند که چرا آنها که سالیان سال سابقه کار و تجربه دارند باید بیکار بمانند و از بازیگران و کسانی که سابقه اجرا ندارند استفاده شود به نظرمن باید در برنامه ها از افراد با تجربه و بازیگران استفاده شود و البته مجریانی هستند که سالیان سال اجرای برنامه ای برعهده آنها است و همچنان در آن ژانر و برنامه کار میکنند.
مخالف حضور بازیگران در تلویزیون به عنوان مجری نیستم
محمد نظری، مجری برنامههای تلویزیونی، در ارتباط با اینکه آیا ورود ستارههای سینما به تلویزیون و اجرای برنامههای سرگرمی، هنری و.. توسط آنها در تلویزیون خوب است یا خیر اظهار داشت: به عنوان مجری تلویزیون با 25 سال سابقه اجرا مخالف ورود اشخاص به مجموعه (تلویزیون) نیستم اما این نگاه غلط مدیریتیِ است که اندیشه شما اینگونه باشد که زمانی شما تعداد بالایی نیروی آموزش دیده، کاربلد دارید و از اشخاص دیگری برای اجرای برنامه ها استفاده کنید و حال اگر باور کنیم که این افراد کار آزموده نیستند در واقع باید به آن مدیریتی که این نیروها را به عنوان مجریان تلویزیونی و رادیویی جذب کرده است شک کرد.
او در ادامه تصریح کرد: موضوعی که حائز اهمیت است، تعدادی از مجریان تلویزیون در عرصههای مختلف وارد حرفه بازیگری شدند اما بازدهی و برآیند بیرونی آن جالب از آب درنیامد بدین معنی که هیچکدام از مجریان تلویزیونی بازیگر مطرحی نشدند و بالعکس آن هم وجود دارد که هیچکدام از بازیگران نمیتوانند مجریان مطرحی شوند و این دو، عرصههای کاری متفاوتی هستند و ممکن است فصل کاری مشترکی داشته باشند اما این جابجاییهای بیمورد یعنی حضور یک بازیگر در عرصه تلویزیون و یا حضور یک مجری تلویزیونی در عرصه بازیگری باعث میشود مخاطب شما و هویتتان را گم کند. برخی از بازیگران مجری برنامههای تلویزیونی شدند که البته بعضی از آنها جزو دوستان صمیمی من هستند بهطور مثال پژمان بازغی دوست خیلی خوبم است اما واقعیت قضیه، من پژمان بازغی را در وهله اول یک بازیگر خیلی خوب میشناسم و بعد میگویم او مجری برنامه کودک شو است. اما در مورد بازیگران دیگر صحبت نمیکنم چون قبلا صحبتی شده بود و شائبههایی را به وجود آورده بود.
مجری برنامه «به خانه برمیگردیم» در مورد علت ضعف مدیریتی ورود بازیگران به عرصه اجرای برنامههای تلویزیونی بیان داشت: این سوء مدیریت زمانی شکل گرفت که مخاطب تلویزیون به شدت کم شد و بعد دوستان فکرکردند با ورود بازیگران به عرصه تلویزیون و اجرای برنامه هایی باعث جذب مخاطب می شوند که این طرز فکر اشتباه بود بدین خاطر که برنامهای که اجرایش را به بازیگر سپردند را به مجری کاربلد هم می سپاردند می توانست بیننده را جذب کند اما زمانی که شما برنامهای را در اوضاع بد اقتصادی میسازید که هر فردی وارد این برنامه شود میتواند حداقل با 10میلیون تومان پول از آن خارج شود طبیعتا هر بینندهای جذب این برنامه میشود و این ربطی به بازیگری که اجراکننده آن برنامه است ندارد درواقع برنامه به نوعی یک بلیت بخت آزمایی محسوب میشود.
نظری در پایان خاطرنشان کرد: برنامهای که مجری مسئول اجرای آن است کار تولیدی با 50 برداشت است و مخاطب این را نمیداند و متوجهاش نمیشود اما من یا فردی که کارش اجرای برنامه تلویزیونی است میفهمیم که آن بازیگر برای هر پلاتویی که ضبط میکند ده تا برداشت میگیرند و در نهایت زمان مونتاژ توانسته است تا یک جمله را به درستی ادا کند به همین خاطر میگویم این دو ژانر و همینطور کار کاملا متفاوتی است. شخصا مخالف حضور بازیگر در تلویزیون و یا حضور مجریان در عرصه بازیگری نیستم اما هیچگاه برآیند آن نتیجه خوبی نداشته است.
یحیوی: من در مورد فن اجرا هیچگونه آموزشی ندیدهام
جواد یحیوی، مجری، در ارتباط با اینکه آیا ورود بازیگران به عرصه اجرا خوب است یا خیر؟گفت: موضوع ورود بازیگران به عرصه اجرا بسیار مفصل و گسترده است و به راحتی نمی توان درمورد تمام ابعاد این موضوع صحبت کرد اما به عقیده من تجربه اجرای باکیفیت، بهتر و موفق در برقراری ارتباط با مخاطبان، ارتباطی به اینکه شخصی آموزش دیده باشد ندارد و حتما ربط به چیز دیگری دارد و به نظر من هر شخص باذوق و هنرمندی با طعم و زاویهاش آشناست بنابراین زمانی که مقابل دوربین برنامهای قرار گیرد از عهده اجرای آن برنامه و انتقال پیام به مخاطبش برآید و ممکن این اجرا اجرایی باشد که با استانداردهای آکادمیک همخوانی نداشته باشد و با تحلیل، نقد و دانش رسانهای و شناخت رسانههای دنیا یکسان نباشد اما اجرای کاملا درستی است بدین خاطر که توانسته پیام برنامه را به درستی به تماشاگرش انتقال دهد و این بسیار درست تر از منتقل نشدن یک پیام است و به هرمیزانی که میخواهد از منظر تکنیکی درست باشد. هنگامی که مجری نتواند پیام برنامه را به خوبی و درستی انتقال دهد اجرای درست و خوبی نداشته است. من در مورد فن اجرا هیچگونه آموزشی ندیدهام و هیچکس تلاش نکرد چیزی را به من یاد دهد من از زندگی، معاشرت کردن و تماشای فعالیت افراد دیگر آموختهام.
او در ادامه افزود: به این دلیل که امروز رسانههای دیگری مطرح هستند مانند برنامه جدید عادل فردوسیپور «ال کلاسیکو» که از فضای مجازی پخش شد در این فضا کسی نمیگوید که پژمان جمشیدی مجری، بازیگر، فوتبالیست همینطوری ادامه دهیم این که تبدیل شد به چندین حوزه، مجری برنامه عادل فردوسیپور در چندین عرصه کار کرده است ولی من پژمان را دوست دارم و او درحال کسب تجربه در عرصه های متفاوت است و به خوبی هم از عهده تمامی این حرفهها برآمده است.
بازیگران سینما مهارت های اجرا در تلویزیون را ندارند!
شهرام خرازی ها منتقد سینما و تلویزیون درمورد اینکه آیا ورود بازیگران سینما به عرصه اجرای برنامه های تلویزیونی خوب است یاخیر گفت: زمانی که ستارههای سینما به تلویزیون میآیند بخشی از شهرت خود را به قاب تلویزیون میآورند و این محبوبیت خود را در معرض نمایش میگذارند این از دیرباز تا کنون در تمام کشورهایی که صاحب شبکه تلویزیونی هستند وجود داشته است.
او در ادامه افزود: از دیرباز این رسم جاری بوده که از شهرت سینمایی بازیگران برای جذب بیننده در تلویزیون بهره ببرند. در ایران تا حدود دهه 70 خط کشی نسبتا مشخصی بین هنرپیشههای سینما و مجریان تلویزیونی قرار داشته است و نه مجریان از تلویزیون به عرصه بازیگری وارد می شدند همچنین نه بازیگران به عرصه اجرا در تلویزیون ورود پیدا می کردند اما تقریبا از اوایل دهه 80 و دهه 90 این جابجایی و تبادل چهره بین سینما و سیما اتفاق افتاد و نتایج مثبت و منفی را در برداشت.
این منتقد سینما خاطرنشان کرد: زمانی که بازیگر سینما مجری یک برنامه تلویزیونی می شود اتفاقی که رخ می دهد این است که بخشی از طرفداران آن بازیگر که بیننده تلویزیون و یا بیننده یک برنامه خاصی نیستند هنگامی که چهره مورد علاقه خود را در برنامهای میبینند ترغیب به تماشای تلویزیون می شوند و فی نفسه این که یک بازیگر سینما وارد عرصه اجرا در تلویزیون شود بد نیست منتهی مهمترین نکته این است که ما نباید فراموش کنیم که مجری گری فنونی دارد و همینطور هنرپیشگی هم دارای فنون خاصی است و هرکدام از این دو حرفه دو مهارت خاص و متفاوت با همدیگر هستند پس طبعا انتظار میرود کسی که مجری است وقتی پا به عالم سینما میگذارد از مهارت و توانمندی هنرپیشگی و بازیگری برخوردار باشد و بلعکس زمانی یک سوپراستار از عالم سینما قصد ورود به تلویزیون و عرصه اجرا دارد بایستی با فنون اجرا آشنایی داشته باشد اما تصورم این است که تعداد قابل توجهی از چهره های سینمایی که به تلویزیون ورود پیدا کردند به این نکته توجهی نمیکنند و حتی کسانی که باعث ورود آنها شدند یعنی تهیهکنندگان و تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی که از این چهرههای سینمایی برای اجرای برنامههایشان دعوت می کنند به این نکته توجه نمیکنند که مهارت بازیگری با مهارت اجرا تفاوت دارد.
خرازیها در پایان تصریح کرد: تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی معتقدند که هنرپیشه سینما هنگامی که توان بازیگری مقابل دوربین سینما را دارد پس توانایی اجرا در مقابل دوربین تلویزیون را هم دارد درصورتی که این دو مقوله متفاوت است. اجرا مهارتهای ویژه خودش را میطلبد و مجریگری واجد یکسری ویژگیها و مهارت های خاصی است و این دلیل نمی شود اگر کسی سوپراستار سینماست حتما آن مهارتها را پیشاپیش داشته باشد. ما بازیگران خانم و آقایی را هم داشتهایم پیش از اینکه قصد رفتن جلوی دوربین تلویزیون را داشته باشد نیازمند به گذراندن دورههای مجریگری وآموزش های لازم برای اجرای یک برنامه تلویزیونی است اما در تلویزیون ایران بعید میدانم این گونه باشد که وقتی هنرپیشه سینما را وارد تلویزیون می کنند به او آموزش های لازم برای اجرای یک برنامه تلویزیونی را دهند و پیش فرض برای آنان این است که آن بازیگر تمام این ها را بلد است و نتیجه این پیش فرض غلط این می شود که ما گاهی اوقات و نه همیشه شاهد اجراهای غیرحرفه ای از استارهای سینما هستیم.
اجرای برنامه های تلویزیونی از سرتفنن توسط بازیگران سینما
عزیزالله حاجی مشهدی، منتقد سینما، در ارتباط با این موضوع که آیا ورود بازیگران سینما به عرصه اجرا برنامههای تلویزیونی خوب است یاخیر؟ گفت: داشتن شرایط لازم برای اجرای یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی و یا ارائه مطالبی به عنوان یک مجری در برگزاری یک همایش و گردهمایی، برای هرفردی که بخواهد در جایگاه یک مجری حضوری شایسته و موثر داشته باشد، بسیار ضروری است. شاید داشتن اعتماد به نفس را باید با مهارت هایی چون آشنایی با فن بیان و شیوا سخن گفتن و ادای درست و سنجیدهی واژه ها با یکدیگر همراه کرد و به ویژه اطلاعات و دانش کافی در هر زمینهای که قرار است موضوع بحث و صحبت یک مجری باشد را باید با سایر توانمندی های یک مجری در هم آمیخت تا نتیجه کار رضایت بخش و مطلوب از آب در آید.از این منظر، گاهی کار یک مجری حرفهای شاید تاحدودی سختتر از یک بازیگر باشد. چراکه یک مجری توانا باید به کارش که همانا داشتن بیان شیوا و گیرا و نافذ و اثرگذار است مسلط باشد و به هنگام ضرورت در ارایهی برخی مطالب، با استفاده از توان بداههگویی و دانش زبانی (Linguistic knowledge) خود نیز دچار مشکل نباشد. بسیاری از همین ویژگیها شاید در کار بازیگری در یک نمایش در صحنه یا بازیگری جلوی دوربین سینما و تلویزیون نیز به کار خواهد آمد، اما بازیگر بیشتر از یک مجری، در قید و بند متن فیلمنامه و گفتوگوهای مندرج در یک نمایشنامه یا فیلمنامه خواهد بود. آنچه موجب درخشش یک بازیگر می شود به نوع بازی وچگونگی ارایه ی نقش و نزدیک شدن به تیپ یا شخصیتی است که بازیگر سعی دارد با تمام توان خود به آن نزدیک شود. بازیگر ، جز در مواردی خاص و به ندرت، نیازی به زدن حرف های مکرر و اضافی و تاکیدهای تکراری و بداههگویی دارد، در حالی که در اجرای یک برنامه، متناسب با فضای کار و حال و هوای مخاطبان یک برنامه زنده یا غیر زنده، مجری میتواند در عین رعایت اصل کم گویی و گزیدهگویی، از توان بداههگویی خود، در راستای جذابتر کردن اجرای خود، با هدف برقراری یک ارتباط کلامی موثر، استفاده کند.
او در ادامه افزود: بازیگران و مجریان در بسیاری از موارد به توانمندیهای همگونی نیاز دارند. برای مثال، آشنایی با نحوه درست بیان و ادای صحیح حروف و کلمات – با هدف بیان و ادای درست و قابل فهم کلمات و به ویژه در آشنایی و استفاده درست از زبان بدن (Language Body) و داشتن نرمش و انعطاف کافی در حرکات سر و دست و..... برای برقراری ارتباط موثر با مخاطبان خود، برای همه مجریان و بازیگران لازم و ضروری است. باتوجه به همین مقدمه کوتاه و بیان کلی برخی ویژگیهای کار مجریان و بازیگران، باید بگویم در عمل، باید برای عرصههای کاری و حرفه یی یک مجری رادیویی یا تلویزیونی و.... و یک بازیگر تئاتر یا سینما و تلویزیون، حد و مرز مشخصی قائل شد. این که بازیگرانی به ویژه بازیگران چهره و ستارههای سینمایی (Super star) در شرایط کم کاری یا برای بهتر و بیشتر دیده شدن در رسانه پُرمخاطبی چون تلویزیون، گاه از سر تفنن به اجرای برخی برنامهها به ویژه برنامه های پرطرفدار و عامه پسند تلویزیونی از نوع مسابقات و سرگرمی، روی می آورند و چه بسا ناخواسته بسیاری از مجریان حرفهای و با سابقه را هم به حاشیه میرانند، نمیتواند جریانی سالم و دلپسند به حساب آید.
این منتقد سینما در مورد حضور بازیگران در عرصه اجرا و بازیگری بیان داشت: حضور برخی از مجریان یا بازیگران در دو فضای متفاوت بازیگری و اجرا، در صورت داشتن شرایط لازم امری گریزناپذیر به نظر میرسد. به ویژه که در عمل، در این زمینه، با نمونههای به نسبت موفقی نیز رو به رو بودهایم که پس از چندی تجربه اندوزی در رادیو یا تلویزیون به عنوان مجری (Radio/Tv Presenter) برای حضور در صحنههای نمایش یا بازیگری در سینما و تلویزیون به بازیگری روی آوردند. اگر بخواهیم در هر دو عرصه کاری، به رصد کردن این رویکردها بپردازیم، با نمونههای پرشماری روبهرو میشویم که از اجرا به بازی روی آوردند و یا کسانی که ضمن حضور در فضای بازیگری، در اجرای برنامههای تلویزیونی نیز فعالیت داشتهاند. اگرچه به طور معمول، حضور در مقابل دوربین سینما یا تلویزیون برای بسیاری از مجریان رادیو یا تلویزیون دارای جذابیت بیشتری بوده است و به همین دلیل، تعداد مجریانی که گرایش شدید به بازیگری داشتهاند در مقایسه با بازیگرانی که به اجرا علاقه نشان دادهاند ، پُرشمارتر بودهاست، با این حال کسانی هم بودهاند که در عین شهرت و حضور به نسبت موفق در سینما و تلویزیون به عنوان بازیگر (Actor/Actress) باز هم به اجرا در تلویزیون علاقه نشان دادهاند. نام بردن از همه نمونههایی که در عرصههای اجرا و بازیگری، تجربههای عملی زیادی داشتهاند، در این یادداشت کوتاه نمیگنجد، با این همه یادآوری نامهایی چون: شهاب حسینی، امید زندگانی، داریوش ارجمند، رامبد جوان، مهران مدیری، محمدرضا شریفینیا، مهران غفوریان، سروش صحت، جواد رضویان، محمدرضا گلزار، کامران تفتی، اکبر عبدی، بهنوش بختیاری، فرزاد حسنی، جواد یحیوی و......که در هر دو زمینه تجربههایی داشتهاند، شاید خالی از لطف نباشد.
او در پایان تصریح کرد: واقعیت این است که برای حضور یک بازیگر در عرصه اجرا در یک برنامه تلویزیونی نمیتوان قید و بند خاصی قایل شد، اما میتوان تاکید داشت که یک بازیگر یا مجری، برای حضور موفق در عرصههای بازیگری و اجرا، به اطلاعات و دانش کافی و مهارتهای فنی حرفهای لازم نیازخواهد داشت و البته، ترجیح دارد که با تمرکز بر یک رشته مشخص از این گونه فعالیتها بکوشد با شرکت در دورههای آموزشی و دانشگاهی و مهارت افزایی در این رشته فعالیتها بر دامنه دانش و مهارتهای خود بیافزاید و فعالیت حرفهای خود را با رشد و ارتقاء همراه سازد.