در گفتگو با برنا مطرح شد؛

خاطره تیراندازی و اسب سواری مرحوم هاشمی از زبان یکی از مسئولین اسبق مجمع تشخیص/ سلیمانی: آیت الله هاشمی در دوران جنگ اختلافات میان سپاه و ارتش را با درایت حل کرد/ مردم با دیدن زندگی مرحوم هاشمی تعجب می‌کنند

|
۱۳۹۸/۱۰/۱۹
|
۰۵:۰۱:۴۶
| کد خبر: ۹۴۷۸۰۸
خاطره تیراندازی و اسب سواری مرحوم هاشمی از زبان یکی از مسئولین اسبق مجمع تشخیص/ سلیمانی: آیت الله هاشمی در دوران جنگ اختلافات میان سپاه و ارتش را با درایت حل کرد/ مردم با دیدن زندگی مرحوم هاشمی تعجب می‌کنند
نوزدهم دی ماه، مصادف با شهادت امیرکبیر، روزی ماندگاری است که با رحلت ایت الله هاشمی در تاریخ معاصر جهان اسلام جاودان شد. به مناسبت سومین سالگرد ارتحال ایت الله هاشمی یار دیرین امام (ره)، خبرگزاری برنا با «رضا سلیمانی»، مشاور و مسئول روابط عمومی مرحوم هاشمی هاشمی رفسنجانی، به گفت و گو نشست.

بهگزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا؛ متن گفت و گوی «رضا سلیمانی»، مشاور و مسئول روابط عمومی مرحوم هاشمی هاشمی رفسنجانی، با خبرگزاری برنا به شرح زیر است:

افتخارم همکاری در کنار آیت‌الله هاشمی است

قبل از کار با آقای هاشمی چه شناختی از ایشان داشتید و چه شد که خواستید با آقای هاشمی، کار کنید؟

در سال 62 زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری برای کار در محضر ایشان استخدام شدم. طی سالهایی که خدمت رهبری بودم شناختم از ایت الله  هاشمی در حد اخبار و مسائل سیاسی بود، با شخصیت آیت‌الله هاشمی به عنوان یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار انقلاب اسلامی دورادور آشنا بودم. بعد از رحلت حضرت امام(ره)، آیت‌الله خامنه‌ای که رئیس جمهور بودند از طرف خبرگان به رهبری منصوب شدند و پس از انتخابات ریاست جمهوری، آیت‌الله  هاشمی رئیس جمهور شدند.

اولین بار که ایشان به عنوان رئیس جمهور پا به دفتر ریاست جمهوری گذاشت کارمند آنجا بودم و با آیت الله هاشمی آشنا شدم، در اولین برخورد احساس کردم شخصیت ایشان یک شخصیت بسیار بزرگواری است و دورادور از لحاظ مدیریت و سابقه‌ در مجلس شورای اسلامی نشان می‌داد که یک مرد عملگرا، پرتلاش و باهوش است که شخصیتی بسیار تأثیرگذار در عرصه انقلاب هستند. همکاری‌ام در خدمت ایشان از همان سال 68 شروع شد و در دو دوره ریاست جمهوری در خدمت‌ ایشان بودم. سال 76 که به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتند تا پایان دوره مجمع تشخیص و تا روزی که رحلت کردند در کنارشان بودم. افتخار می‌کنم که حدود 27 سال در خدمت حاج اقا بودم و عمر سیاسی و اداری خود را با ایشان کار کردم.

ظاهر و باطن زندگی آیت الله هاشمی یکی بود

باتوجه به سابقه طولانی همکاری که با ایشان داشتید شخصیت و اخلاقیات ایشان را چطور دیدید؟

ایشان خصوصیات برجسته اخلاقی زیادی داشتند، به مرور در کار با زوایایی از شخصیت ایشان بیشتر آشنا شدم، آیت الله هاشمی به شدت منضبط بود، شخصیتی بسیار دقیق  در کار و در  عین حال خیلی جدی بودند. فرد بسیار باهوش و پیگیر، اگر بنا بود کاری انجام می شد تا پایان پیگیری می‌کردند که به سرانجام برسد، به شدت از ریا و دورویی و به قول خودشان، زهد فروشی دوری می‌کردند، ظاهر و باطن زندگی هاشمی یکی بود. به کار کارشناسی بسیار معتقد و هیچ تصمیمی را بدون کارشناسی نمی‌گرفتند. هیچ جایی بدون مطالعه نمی‌رفتند و  برای سخنرانی و یا حتی نماز جمعه و یا در دیدارهای داخل مجمع باید قبل از آن حتما مطالعه می‌کردند. اگر دیدار  خارجی داشتند در مورد آن شخصیت خارجی باید حتما اطلاعاتی به ایشان داده می شد.  یکی از ویژگی‌های بارز و قابل توجه آیت‌الله هاشمی دقت نظر و تمرکز و ریزبینی در همه مسائل بود.

ایشان در تمام بازدیدها و سرکشی‌هایی که به مراکز فرهنگی، اقتصادی و فنی داشتند، با ریزبینی و دقت تمام به مسائل نگاه می‌کردند و سوالات کاملا تخصصی و فنی می‌پرسید که حتی تعجب متخصصین را هم بر می‌انگیخت و حتی برخی از متخصصان، جواب سوال را نمی‌دانستند و فرصت می‌خواستند تا پاسخ را پیدا کنند. همچنین در آمار و ارقامی که به ایشان ارائه می‌شد، دقت فراوانی داشتند و اگر نقص یا ایرادی در گزارش‌ها و اطلاعات ارائه شده وجود داشت، به سرعت متوجه می‎شدند و تذکر می‌دادند.

آیت الله هاشمی اعتماد به نفس بالایی داشت

قطعا در سابقه کاری طولانی خاطرات زیادی از مرحوم هاشمی دارید اماخاطره ای که نقش پررنگ در ذهنتان دارد را بیان کنید؟

تقریبا همه 27 سال عمر کاری من با ایشان با خاطرات شنیدنی همراه بوده و از جمله خاطراتی که در ذهنم حک شده، مربوط به دیدار تیم تیراندازی با کمان با مرحوم هاشمی است که خاطره‎ای شیرین بود.

روزی ورزشکاران این تیم با حضور نزد آیت الله هاشمی به ارائه توضیحات تخصصی درباره رشته ورزشی خود و وسیله مخصوص آن پرداختند. مرحوم هاشمی چند سوال درباره کمانی که دست آن‌ها بود، پرسیدند و بعد گفتند من می خواهم به صورت آزمایشی با آن تیراندازی کنم. جالب بود که حتی مربی آن‌ها گفت این کار سخت است و از همراهان خواستند که ایشان را منصرف کنند اما مرحوم هاشمی با وجود اینکه به ایشان گفتند، این کار نیاز به آموزش دارد، اصرار داشتند که با یک بار توضیح دادن هم یاد می‌گیرم. در نهایت تیم هم پذیرفت و گفت که خودشان با یک بار امتحان متوجه سختی کار می‌شوند.

همگی به محوطه باز مجمع تشخیص مصلحت رفتیم. سیبل را روی یکی از درخت‌ها قرار دادند. من و همکاران چند بار امتحان کردیم و متوجه شدیم که کشیدن کمانه چقدر سخت است اما مرحوم هاشمی حتی اجازه نمی‌دادند که کسی به وی کمک کند.

بار سوم آیت الله هاشمی نفس گرفت و با قدرت کمان را کشید که کمان قفل شد و وقتی آن را رها کرد، تیر مستقیم به سیبل خورد که تعجب همه ما را برانگیخت و خاطره شیرینی را برای ما رقم زد.

خاطره ی دیگر که در ذهنم نقش بسته مربوط به سفر ترکمنستان بوده که خاطره جالبی است. در ترکمنستان رسمشان این است که به مهمان اسب پیشکش می‌کنند، در سفر آیت الله اسبی آوردند که بی‌ قراری می‌کرد و پاهایش را روی زمین می‌کشید. حاج آقا تصمیم گرفتند سوار بر اسب شوند هرچه گفتیم ممکن است به غریبه بد سواری دهد منصرف شوید، جلوی دوربین‌ها خوب نیست، اما  گفتند که می‌‌خواهند سوار شوند، اصرار تیم حفاظت هم فایده ای نداشت. حاج اقا سوار بر اسب شد و گفت اسب را رها کنید.

ناگهان اسب تاخت کرد و ایشان را با خود برد، همه دنبال اسب می‌دویدیم و اسب بیشتر رم می‌کرد، عمامه‌ ایت الله بر زمین افتاد اما او فقط اسب را محکم گرفته بود تا بر زمین نیفتد. دوربین‌ها فیلمبرداری می‌کردند. این خاطره را از این منظر گفتم که هاشمی اعتماد به نفس بالایی داشت.

آیت الله هاشمی بیشترین تعامل را با رسانه‌ها داشتند

ارتباط حاج آقا با رسانه‌ها چگونه بود؟

با رسانه‌ها ارتباط خوبی داشتند شما اگر آمار مصاحبه‌های ایشان در ریاست جمهوری را در بیاورید ایشان بیشترین تعامل را با رسانه‌ها داشتند. به عنوان روابط عمومی هر پیشنهادی برای مصاحبه را به ایشان ارجاع می دادیم و تا آنجایی که می‌توانستند، مصاحبه می‌کردند. در زمان مجمع تشخیص هم ایشان خیلی مصاحبه  داشتند یا اختصاصی یا جمعی و مسئولیتشان اجرایی نبود در زمان مجمع یکی از  برنامه‌هایی که به آن زیاد اهمیت می‌دادند، ارتباط با رسانه‌ها و خبرنگاران بود.

موافق و مخالف در مجمع تشخیص امکان صحبت داشت

 فعالیت‌های زیاد حاج آقا شما را خسته نمی‌کرد؟

نه. بیشتر خود ایشان خسته می‌شد. دیدارهای جمعی و ملاقات‌های خبری جلسات و دیدارهای تک نفره‌، دیدارهای زیادی داشتند. در زمان ریاست جمهوری ساعت 7 و نیم 8 صبح ایشان به محل کارشان می‌آمدند و بسیار پر کار بودند. در زمان ریاست بر مجمع تشخیص 8 و نیم 9 به اداره می‌آمدند و اول روزنامه‌ها را  مطالعه می‌کردند و از ساعت 9 هم ملاقات‌هایشان شروع می‌شد و معمولا تا ساعت 8 یا 9 در مجمع تشخیص بودند. کار با ایشان واقعا لذت بخش بود.

آیت الله هاشمی در جلسات مجمع یک مدیر مدبر بودند که با درایت و اقتدار جلسات را اداره می‌کردند، اعضای مجمع در ان زمان همه از افراد خبره و با سابقه در انقلاب بودند، افراد صاحب نظری که ریاست بر چنین جمعی مشکل تر از ریاست بر یک جمع عادی است. ایشان با آن وجاهتی که داشتند جلسات مجمع را به خوبی اداره می‌کردند و حرف‌ ایشان برای  اعضا نافذ بود و تصمیمات بسیار کارگشایی برای اینکه کشور از بن‌بست قانون  گذاری خارج شود، گرفته می شد. آیت الله هاشمی در مجمع فضایی را ایجاد کرده بود که موافق و مخالف حرفش را می‌زد و هیچ وقت اجازه نمی‌دادند، نظم جلسه از دست‌ ایشان خارج شود.

گاهی صبرمان از صبر آیت‌الله هاشمی لبریز می‌شد

به یکی از مهم ترین درس هایی که از مرحوم آیت الله هاشمی در طول دوران همکاری با ایشان آموختید، اشاره کنید ...

گذشت و صبر مرحوم آیت الله هاشمی زبانزد همه است. گاهی ما به عنوان نیروهای کوچکی که در خدمت ایشان بودیم صبرمان از صبر ایشان لبریز می‌شد اما ایشان همیشه ما را به خویشتن‌داری دعوت می‌کردند و از توصیه‌های همیشگی ایشان این بود که صبر داشته باشید، جوگیر نشوید و عجله نکنید.

در برهه‎ای مرحوم هاشمی مورد هجمه زیادی قرار می‌گرفت و برخی جریان‎ها و رسانه‎ها ایشان را به اشرافی گری و کاخ نشینی متهم می‌کردند. فضای سنگینی از شایعات علیه ایشان ایجاد کرده‎ بودند که متاسفانه بی حرمتی ها و تهمت ها در زمان دولت‌های نهم و دهم تشدید شد. برخی رسانه‌‌ها بسیار تند می‌‌نوشتند اما ایشان می‌گفت هرچه تند بنویسند به نفع من است. گاهی صبر ما لبریز می‎شد و از ایشان می‌خواستیم در برابر برخی رسانه‎ها سکوت خود را شکسته و جوابی بدهند اما مرحوم هاشمی ما را به آرامش دعوت می‎کردند و معتقد بود این تند نویسی‎ها به نفع ایشان است. در موارد اندکی هم ما جوابی تهیه می‌کردیم و با نظارت ایشان منتشر می‎کردیم.

بزرگترین درسی که از ایشان گرفتم صبر، گذشت و فداکاری بود. ایشان برای منافع  کشور و اسلام و نظام حاضر بود همه چیز خود را فدا کند و واقعا هیچ وقت هم از دایره انقلاب نخواستند، خارج شوند.

مرحوم آیت الله هاشمی مصالح و منافع نظام را بر همه چیز ترجیح می دادند حتی اگر در این راه ملامت‌ها، تهمت‌ها، دروغ‌ها و شایعات زیادی علیه ایشان منتشر می شد.

مرحوم هاشمی به خوبی جنگ را فرماندهی کرد

از نقش و جایگاه آیت الله هاشمی در انقلاب و هشت سال دفاع مقدس بگویید؟

من زمان جنگ نزد ایشان نبودم ولی سال 68 و بعد از رحلت حضرت امام (ره) که جنگ تمام شده بود، در خدمت مرحوم هاشمی بودم. به خاطر ماهیت کاری که در حال حاضر در خانه موزه دارم، خاطرات ایشان را هم از روی علاقه و هم برای انتشار می‌خوانم و  خلاصه می‌کنم.

با مرور این خاطرات می‌بینم که در مقطع جنگ چقدر برنامه‌های ایشان فشرده، خسته‌کننده و طاقت فرسا بوده چرا که به عنوان جانشین فرمانده کل قوا، در کوچک ترین مسائل گرفته تا اختلافات در بدنه ارتش و سپاه به ایشان، مراجعه می‌شد.

امام(ره) در بهبوهه اختلافات میان سپاه و ارتش به این نتیجه رسیدند که  یک نفر غیر نظامی‌ به مساله ورود کند و اختلافات را کم کند و انتخاب ایشان، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود.

من با مطالعاتی که داشتم متوجه شدم مرحوم هاشمی به خوبی جنگ را فرماندهی کرد و به نیابت از امام (ره) و جانشینی ایشان، اختلافات بین ارتش و سپاه را با درایت، تیزبینی و هوشمندانه حل کردند.

 فکر می‌کنم هر کس خاطرات جنگ را مرور کند، به نقش بی بدیل ایشان در فرماندهی جنگ و انسجام بین نیروهای ارتش، سپاه و بسیج و وحدت فرماندهی پی می‌برد.  هرچند که امروزه سعی می‌کنند نقش ایشان را در آن مقطع، ضعیف و  کمرنگ نشان دهند و ایشان را در آن برهه حساس کشور نادیده بگیرند اما نقش ایشان در آن مقطع برجسته است.

مرحوم هاشمی معطل ماندن برخی از مسائل و لوایح را به صلاح نمی‌دانستند

چقدر خلأ وجود ایشان در مجمع و در رابطه با بررسی لوایح مسکوت مانده حس می شود؟

قضاوت سخت است ولی ایشان بر اساس منافع و مصالح کشور و طبق دید بازی که نسبت به داخل و بیرون از کشور داشتند به سیاست خارجی کشور و تعاملاتی که باید با خارج از کشور برای پیشبرد امور کشورمان داشته باشیم، نگاه می کردند. 

قطعا مرحوم هاشمی معطل ماندن برخی از مسائل و لوایح را صلاح نمی‌دانستند و قاطع‌تر برخورد می‌‌کردند اما به هر حال یک سری مسائلی است که به مسائل سیاسی روز مربوط می‌شود و اینکه الان اگر بودند چه قضاوتی می‌کردند  کمی سخت است. فکر می‌کنم نمی‌گذاشتند لوایح اینقدر زمان ببرد و  معطل بماند و قطعا با رای مثبت یا منفی نظر می‌دادند و شرایط کشور را از این حالت بلاتکلیفی درمی‌آوردند.

با نزدیک شدن به 19 دی ماه در آستانه سومین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قرار گرفته‌ایم. بسیاری با قرار گرفتن کشور در شرایط بحران، جای ایشان را خالی می‌دانند و معتقدند اگر آیت‌لله هاشمی بود در این شرایط بحرانی، کشور بهتر اداره می‌شد چرا که ایشان با مشورت‌هایی که می‌دادند کشور را از این مسائل و مشکلاتی که با آن درگیر هستیم، نجات می‌دادند و نمی‌گذاشتند این مشکلات پیش بیاید. در حال حاضر مردم شرایط خوبی را تجربه نمی‌کنند اما امیدوارم در آینده بر امور مسلط‌ شویم، از لحاظ اقتصادی و معیشتی وضعیت مردم بهتر شود و از این مشکلات مقداری فاصله بگیریم.

بازدید کنندگان از موزه نظرشان در ارتباط با سبک زندگی آیت الله چیست؟

افراد با دیدگاه‌های مختلفی برای بازدید می‌آیند. برخی زیاد اطلاعی ندارند و می‌گویند اهل سیاست نیستیم. آقای هاشمی را دورادور می‌شناختیم.

برخی هم با زندگی ایشان آشنا بودند، می‌آیند، فاتحه می‌خوانند و می گویند می‌دانستیم شایعاتی که درباره ایشان می‌سازند صحت ندارد. البته تعداد کمی هم با این دیدگاه که مرحوم هاشمی در کاخ زندگی می‌کرد، با حالت گارد می‌آیند. در میان بازدیدکنندگان دسته سومی هم هستند که می‌گویند ما دیدیم که گفتید اینجا محل زندگی‌ مرحوم هاشمی است اما کاخی که ایشان زندگی می‌کرد کجاست؟ که در جواب می‌گوییم واقعا هرچه بوده همین است و قانع می‌شوند.

در  هر استند، عکسی گذاشتیم که نشان می‌دهد ایشان در این فضا زندگی کرده است. دلنوشته‌ها و دست‌نوشته‌های از مردم داریم که نوشته‌اند ما دورادور فکر می‌‌کردیم ایشان زندگی مجللی داشته است و وقتی می‌فهمند خانه هم متعلق به خودشان نبوده و واکنش‌ها خیلی جالب است و می‌گویند دیدمان عوض شد چراکه فکر می‌کردیم، آقای هاشمی به عنوان شخصیت اول مملکت قبل انقلاب و بعد از آن و مسئولیت‌های ریاست جمهوری و  خبرگان داشتند جای بهتر از این زندگی می کرده اند.

نظر شما