در برنامه «زاویه» مطرح شد:

با شهادت شهید قاسم سلیمانی شوکت سلیمانی و درهم‌شکننده جهان اسلام خود را نشان داد

|
۱۳۹۸/۱۰/۲۰
|
۱۴:۳۹:۱۹
| کد خبر: ۹۴۸۳۳۲
با شهادت شهید قاسم سلیمانی شوکت سلیمانی و درهم‌شکننده جهان اسلام خود را نشان داد
بیست‌ودومین قسمت از فصل سیزدهم برنامه علوم انسانی «زاویه» با عنوان «از سوگ تا حماسه»، متفاوت از قسمت‌های پیشین، چهارشنبه 18دی1398 از شبکه چهار سیما پخش شد. این ویژه‌برنامه که به بررسی ابعاد نظری پدیده شهادت سپهبد قاسم سلیمانی اختصاص داشت، میان حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حمید پارسانیا، دکتر عماد افروغ، دکتر حسام‌الدین آشنا و دکتر ابومحمد عسگرخانی صورت گرفت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، حبیب رحیم‌پور ازغدی، سردبیر و مجری‌کارشناس برنامه زاویه، گفت‌وگو را با این پرسش آغاز کرد که شهید سلیمانی پهلوان امروز ایران است و این پهلوانی نیاز به صورت‌بندی نظری دارد. به‌راستی ما در سوگ چه پدیده‌ای نشسته‌ایم و چگونه می‌شود سوگ ملی او را به حماسه ملی رساند؟

حمید پارسانیا در پاسخ گفت: شخصیت‌های بزرگ را در قالب‌های کوچک و تحلیل‌های خرد نمی‌شود بررسی کرد. جامعه ایران و به‌تبع آن شخصیت شهید سلیمانی را باید در سطح جهانی تحلیل کرد. جامعه ایران هویت فرهنگی و تمدنی با عقلانیت متناسب با خودش دارد. ایران قلب جهان اسلام بوده است و عقلانیت جهان اسلام در ایران نظم می‌گرفته است. هیچ جریانی را در جهان اسلام نمی‌بینید که ایران کانون گفت‌وگوهای آن نبوده باشد.

دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران افزود: آن چیزی که از آغاز هزاره سوم با آن مواجه هستیم مواجهات فرهنگی و تمدنی است. در قرن بیستم همه هویت‌ها در چهارچوب بلوک غرب و شرق تعریف می‌شد. انقلاب اسلامی ایران مبدأ مختصات را عوض کرد و اسلام را به‌عنوان یک کانون و قطب معرفی کرد و خیزش تمدنی رخ داد و به همین دلیل برخورد تمدن‌ها را مطرح کردند. با شهادت شهید قاسم سلیمانی شوکت سلیمانی و درهم‌شکننده جهان اسلام خود را نشان داد. امروز امت اسلامی محقق شده و امروز شهید سلیمانی فقط متعلق به جهان اسلام نیست بلکه متعلق به مقاومت ضد سلطه است که در جهان به وجود آمده است.

حبیب رحیم‌پور ازغدی سپس به این نکته اشاره کرد که دوگانه‌های متفاوت و متضادی در شهید سلیمانی به یگانگی رسیده بود و نشانگر این بود که گویا او از مقام جمع اضداد بهره‌مند بود که در ادامه حمید پارسانیا عنوان کرد: این دوگانه‌ها غلط است که در اثر تحلیل‌های غلط در جامعه ما شکل گرفته است. ما در بستر عقلانیت‌مان مفهوم‌سازی و تئوری‌پردازی نکرده‌ایم. این دوگانه‌ها آن طرف جهان شکل گرفته است و آدم‌ها را ذیل آن مفاهیم تعریف می‌کنیم. به‌تدریج متوجه می‌شویم که هیچ‌کدام از این‌ها در اینجا جواب نمی‌دهد.

وی افزود: این‌که با آمدن ایشان‌همه این‌ها رنگ می‌بازد به همین دلیل است. این افراد دارند جهان را عوض می‌کنند و ما خبر نداریم. همان‌طور که مردان عمل ما با اخلاص خودشان عمل کردند دیگران‌ هم خودشان را برسانند. جهان اسلام دارد می‌رود و ما اینجا درگیر نظریات غلط و آدرس‌های غلط هستیم. شهید سلیمانی چه مدرکی داشت؟ کجا درس خوانده بود؟

مجری‌کارشناس برنامه سپس گفت‌وگو را با حسام‌الدین آشنا پیرامون نسبت میان امنیت ملی با تصویری که از ایران در اذهان جهان برساخته می‌شود پی گرفت و پرسید: شهادت سردار قاسم سلیمانی چه تاثیری داشت بر تصویری که از ایران در ذهنیت عمومی جهانیان نسبت به ایران شکل گرفته است؟

حسام‌الدین آشنا گفت: این جلسه فرصتی است که به دور از فضای هیجانی و فارغ از داوری‌های معمول به موضوعات جدی بپردازیم. ما بر اساس تصویری که از هم داریم با هم تعامل می‌کنیم. درست است که تصویر چیزی غیرمحسوس است اما آثار آن محسوس است. تصویر ملی چند سالی است که در دنیا جدی گرفته شده و دارد داوری و ارزش‌گذاری می‌شود. تصاویر ملی خلق می‌شوند و البته برساخت هم می‌شوند.

دانشیار فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) افزود: یک ارزیابی از تصویر ملی جمهوری اسلامی ایران در سال 2015 شده است. در این سال ایران بالاترین رشد چهره جهانی را در بین کشورهای جهان داشته است. ارزش برند ایران نیز 59 درصد رشد کرده است. این مسئله حاصل نقدکردن سرمایه‌های ایران است. در جریان هجوم رسانه‌ای سنگین این برند تغییر کرده است. از 2016 به بعد نگرانی‌هایی راجع به نگاه کشورهای عرب به ایران داریم. باید روی این مسئله کار کرد.

وی اضافه کرد: یکی از پایه‌های تصویر ملی کیفیت حکمرانی آن کشور و برداشت دیگران از این کیفیت است. جمهوری اسلامی ایران یک ادعای تاریخی است که با نفی دیگران آغاز شده است. اولین چیزی که نفی کرده‌ایم کلیت رژیم شاهنشاهی و سلطنت بوده است. ما قهرمانانی را خلق کرده‌ایم، قهرمانانی باقی مانده‌اند و قهرمانانی افول کرده‌اند. برای نسل من امام خمینی(ره) یک الگوی اسطوره‌ای بوده است اما کسان دیگری هم خلق شدند و بالا و پایین رفتند.

حسام‌الدین آشنا ادامه داد: برندی به نام بنی‌صدر رشد کرد و کم‌وبیش بدون منازعه جلو رفت، به ضدقهرمان تبدیل شد و از صحنه سیاسی ایران خارج شد. به جایی رسیدیم که سردار سازندگی پیدا کردیم اما این چهره در یک دوره بعد چنان افول کرد که رقابت با او ساده شد. ما مرد بهاری داشتیم که در جهان اسلام و جهان مستضعفین به‌عنوان یک ابرمرد شناخته شد و یک دوره‌ای ایران را به اسم ایشان می‌شناختند. ما سید خندان داشته‌ایم که در دوره‌ای به ‌سرعت رشد کرده و البته بعد با مشکلاتی مواجه شد. رسیدیم به شیخ دیپلمات که آن‌هم یک برند است. اما کسانی در انقلاب ما بوده‌اند که مثل امام درخشیده‌اند.

وی سپس عنوان کرد: تعابیری که این روزها مقام معظم رهبری و رییس‌جمهور ما به کار بردند مربوط به یک منِ آرمانی نه منِ موجود، سپاهیِ آرمانی نه سپاهیِ موجود و ایرانیِ آرمانی نه ایرانیِ موجود بود. چرا قاسم سلیمانی این‌گونه بر روی دست مردم تشییع شد؟ سردار سلیمانی اعدادی را برای ما جابه‌جا کرد. تحقق این‌که پارلمان عراق خروج آمریکا را تصویب کند خیلی مشکل بود اما این هم اتفاق افتاد. شهید سلیمانی قبل از شهادتش چند بار در صداوسیمای ایران دیده شده؟ کمترین حضور رسمی را در سیما دارد اما فضای مجازی را ببینید که قبل از شهادتش چقدر در آن حضور دارد.

حبیب رحیم‌پور ازغدی در ادامه برنامه از ابومحمد عسگرخانی این سؤال را مطرح کرد که مقام رسمی آمریکا دستور ترور مقام رسمی ایران را در کشور عراق داده است و این دستور را کتمان یا پنهان نمی‌کند که در تاریخ ترورهای دولتی چشمگیر است. از نظر حقوقی چه تفسیری از این پدیده دارید؟ وی همچنین این پرسش را اضافه کرد که شهید سلیمانی یکی از مهم‌ترین ارکان امنیت ملی ایران بود، اکنون پس از شهادت وی امنیت ملی ما در چه وضعیتی قرار می‌گیرد؟ 

ابومحمد عسگرخانی در پاسخ گفت: آنچه که ایالات‌متحده انجام داد از لحاظ نرم‌های حقوق بین‌الملل کاملاً مردود است. برخی کارها در همه دنیا قبح ذاتی است مثل ترور، قتل و تجاوز. قبح دیگری داریم که قانون‌گذاران قوانینی را می‌گذارند که قبلاً قبح ذاتی نبوده‌اند اما آن را وارد جرائم می‌کنند و قبح ذاتی به آن می‌دهند. ایالات‌متحده برای مهار انقلاب اسلامی ایران در بعد سیاسی، نظامی و اقتصادی برنامه‌ریزی دارد. دارد قوانین بین‌المللی را دنبال می‌کند که آهسته‌آهسته در درون کشور ما به قبح ذاتی تبدیل شود.

دانشیار حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: شهید سلیمانی اسطوره معنویات بود و هدف از زندگی و کمال انسان را دریافته بود. اسطوره استراتژیست‌ها بود که در جنگ و بحران قائله را ختم می‌کرد؛ مثل بحران داعش. شهید سلیمانی انقلاب ایران را فرامنطقه‌ای کرد. درست است که سمت رسمی مانند قوه مجریه نداشت اما در دنیا اعلام شد که ایشان نفر دوم ایران است.

وی ادامه داد: یکی از ابعاد قبح ذاتی که آمریکایی‌ها دنبال می‌کنند تروریسم است. در FATF سه محور پولشویی، تروریسم و سلاح کشتار جمعی را مطرح کردند و هر 3 را به سپاه پاسداران و شهید سلیمانی نسبت دادند و به همین شیوه در کنگره آمریکا سپاه پاسداران را تروریست عنوان کردند. اما مجلس ما متأسفانه این‌گونه نگاهی به این مسئله نداشت که متوجه باشد آن‌ها برای تبدیل این مفاهیم به قبح ذاتی دارند تلاش می‌کنند.

ابومحمد عسگرخانی در ادامه اظهار داشت: 10 سال قبل از انقلاب ایران بزرگ‌ترین اسلام‌شناس انگلیس در کتابی با عنوان «اسلام و همگرایی جامعه» می‌پرسد آیا اسلام جهانی خواهد شد یا خیر؟ می‌گوید تجربه نشان داده که ایدئولوژی ممکن است سال‌ها زیر خاکستر بماند و شرایط آن را به میدان بیاورد و اسلام این ظرفیت را دارد. اما مشکل جوامع اسلامی تفرقه و دوگانگی است. در هر قراردادی مثل منشور سازمان ملل دوگانگی هست اما شهید سلیمانی به‌خوبی توانست بین این دوگانگی تعادل و همگرایی ایجاد کند.

وی افزود: یک زمانی ناسیونالیست‌ها می‌گفتند منافع ملی ما در مرزهای ماست که البته آن‌ها اصول روابط بین‌الملل را نمی‌دانستند چون منافع ملی متغیری وابسته به منافع ملی و بین‌المللی است. ایشان بدون تحصیلات عالیه با جهاد اکبری که در درون خود انجام داد توانست این یگانگی را ایجاد کند. به همین دلیل از رسانه‌های غربی گرفته تا شخصیت‌هایشان ایشان را در تاریخ استراتژیست‌ها بی‌نظیر عنوان می‌کنند. ایشان اسطوره چندگانه نامیده خواهد شد و به‌خوبی ادبیات روابط بین‌الملل بازنویسی می‌شود.

ابومحمد عسگرخانی سپس گفت: آمریکایی می‌گفتند قدرت خود را افزایش بده تا نجنگی، در غیر این صورت محکوم به جنگ هستی. شهید سلیمانی توانست قدرت خود را افزایش دهد تا مانع جنگ شود. خودشان می‌گویند دشمنت را دنبال کن اما اگر تلافی کرد، تو فرار کن. این مسئله امروز برای آمریکا اتفاق افتاده، اما هنوز متوجه نشده‌اند که چه برایشان رخ داده است. جالب اینجاست که ایران اعلام هم کرد اما آن‌ها نتوانستند مقابله کنند. یک بُعد ایشان و سپاه قدس این بوده که انقلابی تازه در امور نظامی انجام داده‌اند. آمریکایی‌ها تصور می‌کردند که انقلاب نظامی (RMA) را آن‌ها به وجود آورده‌اند.

وی اضافه کرد: ما تکامل استراتژیک و تکامل حقوق و روابط بین‌الملل را به نمایش گذاشتیم. امیدوار هستم که دستگاه دیپلماسی ما بتواند به‌خوبی از آن استفاده کند. ما برخلاف گفته ترامپ همواره در جنگ پیروز بوده‌ایم اما در مذاکرات شکست خورده‌ایم. چرا یک واحد درسی کنترل تسلیحات در دانشگاه‌هایمان داده نمی‌شود تا این بُعد از عظمت ایران نشان داده شود؟ این می‌شود که مهم‌ترین توافق‌نامه کنترل تسلیحات هسته‌ای به نام برجام را امضا می‌کنیم و فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد.

سردبیر برنامه زاویه اشاره داشت پدیده شهادت شهید سلیمانی پدیده بهت‌آوری است که گویا شکاف‌های بین مردم با یکدیگر و شکاف بین مردم و نظام را پوشاند و دوباره همبستگی ملی و همگرایی عمومی را بازتولید کرد. عماد افروغ در دنبالۀ این نگاه افزود: در کنار همه ویژگی‌های مثبت این شهید بزرگوار، سیاست‌ورزی هم هست اما اگر می‌خواست کاندید مجلس شود نمی‌توانست چون مدرک فوق‌لیسانس نداشت. این مربوط به شکاف بین انقلاب اسلامی و سیاست‌های جمهوری اسلامی است و در بخش‌های مختلف کشور نمود این مشکل را می‌بینیم. تحلیل‌ها و علوم انسانی از این لایه غافل‌اند. از لایه غیب و رمز‌آلودگی عالم غافل می‌شوند در صورتی که بدون آن فهم و تحلیل درستی از ایشان نمی‌توان داشت. همین‌جا نقطه تلاقی ما با غرب سرمایه‌داری و آمریکاست.

این جامعه‌شناس و استاد دانشگاه افزود: ما با آمریکا یک مصاف ریشه‌دار داریم. اخلاق سیاسی دنیه و اخلاق سیاسی متعالیه با هم آشتی‌ناپذیرند. نظام سرمایه‌داری به معیشت و قدرت و ثروت و نهایتاً علم تجربی می‌اندیشد، اما سطح اخلاق سیاسی هم داریم که وظیفه‌گراست و مبنی بر کرامت انسان، ایثار، انفاق و... است. شهید بزرگوار ما الگویی از اخلاص، انصاف و ایثار بود و ایشان به حضرت امیر و امام حسین خیلی تأسی داشت. مصاف امام حسین مصاف نرم است چون عِده و عُده ندارد و چاره‌اش خون است. نقش خون و شهادت خیلی مهم است. ایشان این‌ها را درک کرده و درونی کرده است. نه عقل و نه شعر کشش فهم شهادت را ندارد چون اینجا داستان عشق مطرح است.

وی ادامه داد: هویت جامعه ما دینی است و مربوط به قبل از اسلام هم است. یکتاپرستی همواره عنصر هویتی ما بوده است. در تشییع‌جنازه ایشان، تجلی عینی توحید را دیدیم. شکاف بین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مهم است و مردم هم می‌دانند که برخی رفتارهای جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی جداست. هنوز جمهوری اسلامی متناسب با انقلاب اسلامی شکل نگرفته است. آزادی، عدالت اجتماعی و اخلاق و معنویت جزو شعارهاست که آزادی و عدالت بدون اخلاق و معنویت جمع نمی‌شود. نگرش منظومه‌ای به این 3 بخش نداریم و مردم متوجه این هستند.

عماد افروغ همچنین عنوان کرد: در پیمایش سال 98 بیش از 80 درصد مردم نارضایتی اقتصادی دارند اما چرا به خیابان می آیند؟ چون حساب انقلاب اسلامی را جدا کرده‌اند. باید بررسی کنیم که چرا این شکاف وجود دارد و باید آن را برطرف کنیم. مردم ما شهید سلیمانی را در خط انقلاب دیدند که برای او به خیابان آمدند. انقلاب اسلامی اهداف برون‌مرزی داشته است. اگر بخواهیم مسیر پیامبر را برویم باید به نشر اسلام بپردازیم. به همین دلیل حضور شهید سلیمانی را در خارج از کشور و در مصاف می‌بینیم.

وی سپس گفت: آمریکا تاکنون پشت یک روکش ایدئولوژیک پنهان شده بود و سعی داشت واقعیت خود را نشان ندهد. واقعاً آقای ترامپ یک فرصت بود که نشان دهد انتهای آمریکا چرک است. مثلاً چقدر تلاش داشتیم که بگوییم آمریکا داعش را شکل داده است. درنهایت خودش هم نقش داعش را ایفا کرد. زدن شهید سلیمانی چه توجیهی دارد؟در جمهوری اسلامی حرف زیاد زده می‌شود اما ایشان حرف نمی‌زد بلکه عمل می‌کرد و تماماً باران بود و نه صرفاً رعدوبرق. ایشان یک معجزه الهی و هدیه خدا به ما بود.

در بخش دوم ویژه‌برنامۀ زاویه، حمید پارسانیا در ادامه گفت: علت این‌که ایشان خیلی از دوگانه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داد این بود که روی مسئله اصلی امت اسلامی و نیازی که همه طلب می‌کردند دست گذاشت و آن را پاسخ داد. دقیقاً بر روی نیازی که امت اسلامی در این 200 سال با تمام وجود حس می‌کنداین‌که نظام سلطه در دنیای اسلام حضور دارد دست گذاشت. احساس عزت را در منطقه‌و نه‌فقط در ایران ایجاد کرد. سخن بیرونی محور مقاومت فقط اسلام نیست بلکه نفی نظام سلطه است.

وی افزود: جهان امروز، جهان قدرت است. گول ظاهر این جهان که با گفت‌وگو می‌توان مسائل را حل کرد را نخورد. قواعد زیست را متناسب با حوزه فرهنگی خودش در قواعد جهانی شکل می‌دهد. مفاهیمی مثل تروریسم و حقوق بشر را او تعریف می‌کند و احساس حقارت اسلام را پاسخ می‌گفت. گفت‌وگویی میان‌هابرماس و مارکوزه و... وجود داشت که آیا این نظام سلطه را با گفت‌وگو می‌توان به هم ریخت یا این‌که جز با فتح به هم نمی‌ریزد؟

حسام‌الدین آشنا گفت: عزت چیزی نیست که دفعی به وجود بیاید، بلکه باید آن را حفظ کرد و نگهداری کرد و ارتقا داد. وقتی دفاع مقدس با پذیرش قطعنامه به پایان رسید افراد زیادی احساس عزت نکردند و به دنبال کسانی می‌گشتند که جام زهر را به امام دادند. ما با این بحران مواجه شدیم و نیروهای نظامی ما بازسازی شد و سبک نظامی خودمان که مخصوص ایران است را به وجود آوردیم. تجربیات جنگ بازسازی شد که این اتفاق افتاد. حکمت هم در کنار عزت مهم است. شهید سلیمانی توان اجماع سازی و اقناع داشت. حکمت اینجا مهم است.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: بخش دیگر صحبت من مصلحت است. اینجاست که می‌خواهم زاویه‌ام را با بحث آقای دکتر عسگرخانی روشن کنم. مصلحت‌سنجی چقدر مهم است؟ ترامپ امروز اشاره کرد که برجام چگونه قاسم سلیمانی را قوی کرد. ازنظر ترامپ مهم‌ترین عامل توسعه اقدامات منطقه‌ای ایران برجام است. ترامپ مهم‌ترین هدف خود را برجام قرار داد و امروز هم اعلام می‌کند که تا چند سال دیگر نمی‌توانیم بر تسلیحات ایران کنترل داشته باشیم و ایران می‌تواند سلاح خرید و فروش کند. سؤال من این است که سردار سلیمانی از موافقین برجام بود یا مخالفین برجام؟ در مذاکرات مربوط به برجام مشورت داده و مشارکت داشته است.

حسام‌الدین آشنا اضافه کرد: مردم ایران در چهره سردار سلیمانی هم عباس علمدار دیدند و هم آرش کمان‌دار. کسی که هم مرزهای داخلی و هم مرزهای خارجی ما را حفاظت کرده است. با پاسخ قاطع ایران معلوم شد که شهادت سردار سلیمانی پایان نیست بلکه آغاز است. امروز رییس‌جمهور در ضمن صحبت‌هایش گفت این‌که ایران متهم شود که نیروهای نیابتی دارد غلط است. کسانی که در جهان اسلام به سردار سلیمانی علاقه داشتند خودشان اقدام می‌کنند و مسئولیت کار خودشان را دارند؛ یعنی آن‌ها به بلوغ رسیده‌اند و دیگر به ما وابسته نیستند و این به نظر من می‌تواند یک دستاورد تلقی شود.

در ادامه برنامه ابومحمد عسگرخانی به سخنان حسام‌الدین آشنا واکنش نشان داد و گفت: توصیه‌ای که به شما دارم این است که توافق برجام را علمی بخوانید. در برجام نوشته ایران الی‌الابد در داشتن ادوات هسته‌ای، یعنی از هرگونه فناوری هسته‌ای، محروم می‌شود. شما از کجا می‌دانید که آینده فناوری چگونه می‌شود که برای نسل‌های بعدی تصمیم می‌گیرید؟

حسام‌الدین آشنا پاسخ داد: پس شما دارید با رهبری مخالفت می‌کنید!

ابومحمد عسگرخانی عنوان کرد: دارد از فتوای رهبری سوءاستفاده می‌شود. این‌که در یک نشست علمی از رهبری استفاده کنیم دور از اخلاقیات است. یقیناً رهبری مصالحی را درباره ایران در نظر گرفته که فتوایی داده و من نمی‌دانم که آیا فتوای دیگری هم خواهد بود یا خیر؟ بحث این نیست و این را باید به عهده متخصصین اسلام گذاشت. اما اجازه دارم که با تخصص خودم که 40 سال بر روی آن کار کرده‌ام بگویم برجام همان پیامد کادسا را داشت. چگونه شهید سلیمانی می‌تواند کادسا که متغیر است و کاملاً وابسته به برجام است را قبول کند؟ کادسا می‌گوید تمام پاسداران تروریست هستند و حق حیات ندارند. پس چگونه شما می‌فرمایید ما نمی‌توانیم به دو سازمان نظامی حقوق پرداخت کنیم؟

حسام‌الدین آشنا در جواب گفت: شما استاد دانشگاه هستید و برای ادعای خودتان شواهد و استنادی دارید؟ تهمت بزرگی دارید می‌زنید که تکذیب آن را داریم.

ابومحمد عسگرخانی گفت: این سخن در جراید آمده است. من می‌گویم چگونه سردار سلیمانی می‌تواند کادسا را قبول داشته باشد؟

حسام‌الدین آشنا سپس گفت: من هم عرض می‌کنم کادسا را هیچ‌کس قبول ندارد.

عماد افروغ در ادامه عنوان کرد: تعبیر جام زهر را خود امام به کار بردند. یادمان نرود که اگر بنا به مصالحی مجبور شدیم مصلحتی را بپذیریم مصلحت قدری دارد و نباید همیشه در آن بمانیم. ضمن این‌که به تعبیر شهید مطهری اسلام حقیقت است و نه مصلحت. معلوم شد آمریکا اهل مذاکره نیست. نهایتاً خود دولت هم در قالب گام‌های مختلف از برجام عقب‌نشینی کرده است. استناد به ترامپ هم نمی‌دانم چقدر کار صحیحی باشد.

وی سپس یادآور شد: شهید سلیمانی شهادت را در دسترس قرار داد و همچنین هیمنه و تصور شکست‌ناپذیری آمریکا را هم نابود کرد. شهید سلیمانی مظهر نوع‌دوستی هم بود و در گرفتاری‌های مختلف مثل سیل وارد شد. فقط به دنبال مسائل برون‌مرزی نبود و یک الگوی تمام‌عیار اخلاص و عمل بود. خیلی بر روی این بحث مخصوصاً بر روی عمل تأکید دارم و امیدوارم در جمهوری اسلامی بیشتر عمل ببینیم. در شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد دادیم که بر روی تمام سیره و تفکر شهید سلیمانی کار شود و تمام دستگاه‌ها به این بپردازند.

سردبیر و مجری‌کارشناس برنامه زاویه در ادامه گفت شهید سلیمانی توانسته بود با رفت‌وبرگشت بین فضای درون و بیرون ایران و توانمندی در یک مدیریت مدبرانه، نقطۀ توازن بین سه‌گانۀ حکمت و عزت و مصلحت را بیابد و بر این کانون ثبات بایستد. اکنون ارادۀ عمومی نظام و مردم این است که برای امنیت و اقتدار ایران پس از شهادت او، راهبرد انتقام‌گیری شدید دنبال شود. درباره کیفیت و کمیت انتقام‌گیری ایران نیز دیدگاه‌تان را بیان بفرمایید.

حمید پارسانیا گفت: مصلحت همواره عمل دارد و در صحنه عملیات آمدوشد دارد و گفت‌وگو هم بخشی از مصلحت است. دو چیز را باید تفکیک کرد: یکی این‌که آیا این جهان، جهان گفت‌وگو است یا مرزها را قدرت‌هاتعیین می‌کنند؟ نکته دیگر هم این‌که وقتی وارد گفت‌وگو می‌شویم به‌عنوان یک مصلحت است که به این مسئله عمل می‌کنیم. البته در برجام هم به این مسئله توجه داشته‌اند.

وی تأکید کرد: گاهی گفت‌وگو شرایط عمل را از دست آن‌ها می‌گیرد و در این حد مطلوب است. چون آن‌ها هم برای حمله‌کردن نیاز به فضاسازی اجتماعی هم در عمل و هم در عرصه بین‌المللی دارند. اما نباید این را به‌عنوان اصل در نظر گرفت و دولت‌مردان ما هم‌چنین اشتباهی نمی‌کنند. کسانی که در برجام وارد شده‌اند باید از درسی که گرفته‌اند با افتخار سخن بگویند. آمدن مردم به‌سوی شعار انتقام، هراس از این است که نکند که عقب بنشینیم و غیر از چهارچوب‌های قدرت بخواهیم انتقام را دنبال کنیم.

حسام‌الدین آشنا گفت: سال 1392 من به برنامه‌ای در صداوسیما آمدم و درباره استراتژی اتمام‌حجت صحبت کردم و عرض کردم که کاری که جمهوری اسلامی دارد انجام می‌دهد، اتمام‌حجت است. گفت‌وگوهای 1+5 تعریف شد و نتیجه این شد که اگر توانستیم تحریم‌ها را می‌شکنیم و اگر هم نشد معلوم می‌شود که دشمن ما نمی‌خواهد. پس اگر هم تحریم‌ها لغو نشد پیش روی مردم سرمان بلند است. وقتی این گفت‌وگوها انجام شد جمع‌بندی آمریکایی‌ها این بود که ایران بهره‌مندی‌های بیشتری پیدا کرده و دوستان ایران و جبهه مقاومت اسلامی از این کار دفاع کردند. نتیجه آن‌هم ازلحاظ این‌که دست ایران بازتر شد معلوم است. تا این‌که دولت جدید آمریکا آمد و تلاش کرد آن را به هم بزند و ما هم مطابق استراتژی خودمان قدم‌به‌قدم عقب رفتیم.

وی افزود: مجموع افتخارات جمهوری اسلامی بعد از شهادت سردار سلیمانی نباید تبدیل شود به این‌که یک عده بد کردند و یک عده خوب. اگر ما قبول کنیم که دکتر ظریف و سردار سلیمانی هفتگی دیدار داشتند این‌قدر خط‌کشی نمی‌کنیم. انتقام بزرگ فقط یک کار نظامی نیست و به ائتلاف‌سازی بزرگی نیاز دارد و این انجام خواهد شد.

ابومحمد عسگرخانی اظهار داشت: انفعال و نواقص عده‌ای را نباید با خون این شهید تطهیر کرد. مباحثی که مطرح شد از لحاظ کنترل نظارت بسیار ناقص است. ببینید سیستم‌های نظارتی و بازرسی چگونه در ایران کار گذاشته شد و به برجام منجر شد. ابزارهای دخالت آمیز تا کجاست؟ در 80 سال اخیر رویه‌هایی درباره رژیم غرامت و داوری‌ها قرار دادند و این را توانستند درباره کنترل تسلیحات در عراق انجام دهند و گفتند عراق باید همکاری کامل انجام دهد تا این‌که صدام سقوط کرد. در ایران‌ هم خواستند این کار را انجام دهند و درباره این نکته صدای من سال‌ها پیش از دهه هفتاد درآمد. گفتند حتی بدون ویزا می‌توانیم بیاییم و هر جا را که ما می‌گوییم بازبینی کنیم. پس حق حاکمیت کجاست؟

وی اضافه کرد: انتقام متغیری کاملاً وابسته به قدرت است. قدرت اندازه‌گیری و طبقه‌بندی دارد. برخی از قدرت‌ها قابل‌اندازه‌گیری است اما قدرت نرم غیرقابل‌اندازه‌گیری است. این شهید توانست قدرت معنوی را بالا ببرد و انتقام  اینجاست. عقلانیت ما عقلانیت معنوی است و نه مادی. شهید سلیمانی بر این عقلانیت تأکید کرد. عقلانیت معنوی حسابگری مادی نیست بلکه حسابگری برای رستاخیز است. به همین دلیل عقلانیت معنوی است که شما دیدید در جهان اسلام شرایط مانند عاشورا شد.

عماد افروغ گفت: بهترین گفت‌وگو، گفت‌وگوی پیش‌رونده است؛ یعنی راجع به تفاوت‌هایمان ‌هم صحبت کنیم. یکی از مبانی این است که خودمان را مطلق ندانیم. معرفت نسبی است اما داوری نسبی نیست. هیچ‌کدام از طرفین هم نباید قدرت برتری داشته باشند تا از آن استفاده کنند و گفت‌وگو را قطع کنند. امام هم به همین دلیل گفتند که تا رابطه ما گرگ‌ومیش است مذاکره نخواهیم کرد.

وی خاطرنشان کرد: قدرت نرم در اخلاق، معنویت و شهادت است. شهید سلیمانی الگوی بارز اقناع و نفوذ بود که در قدرت نرم اهمیت دارد. یک نکته دیگر هم این است که جواب برخورد سخت با قدرت سخت است و جواب برخورد نرم با قدرت نرم. وقتی او می‌خواهد اندیشه خود را بسط دهد ما هم باید اندیشه انقلاب اسلامی را بسط دهیم. امام درباره شهادت شهید مطهری گفتند چون این‌ها اهل گفت‌وگو نیستند ترور می‌کنند. پیامبر هم گفت‌وگو می‌کردند اما تا وقتی که طرف مقابل پای‌بند بود. آیت‌الله جوادی آملی می‌گویند حتی جهادی که می‌گفتند ابتدایی بوده هم دفاعی بوده است. درباره انتقام به نظر من هنوز جا برای این کار وجود دارد.

سپس سردبیر برنامه افزود این همدلی و همگرایی عمومی که به برکت خون شهید سلیمانی در زیر تابوت پیکر پاک او و شهدای همراهش در بین مردم دیده شد و نظرها را نوازش داد، باید صیانت شود و پایدار بماند اما لوازم پایداری و ماندگاری این وحدت ملی کدام است. سپس مهمانان برنامه زاویه به بیان دیدگاه خود درباره الزامات حفظ وحدت پرداختند.

حمید پارسانیا در این باره گفت: برای این کار باید به آرمان‌هایی که ذیل او این وحدت را آوردتوجه کنیم. اسلام، اخلاص، شهادت، ایثار و... که این مفاهیم را زنده کرد و نشان داد که وقتی این مفاهیم زنده شود، اصحاب صفه هم در آن شکل می‌گیرد. این مفاهیم را پاس نمی‌داریم و برنامه‌ریزی فرهنگی برای حفظ این مفاهیم نداریم. جامعه ما نشان داد که ظرفیت این مسئله را دارد.

حسام‌الدین آشنا گفت: از مفاهیم شیک عبور کنیم و بیشتر روی زمین صحبت کنیم. شهادت شهید سلیمانی فرصتی است برای جمهوری اسلامی برای بازسازی خود، بازسازی رابطه خود با مردم و برای فکر کردن به این‌که چه فکر می‌کردیم و چه شد. در برخی سال‌ها مثل 88، 96 و آبان 98 ضرباتی خورده‌ایم و شکافی در جامعه ایجاد شده و آن زخم‌ها هنوز التیام پیدا نکرده است. شهید سلیمانی فرصتی ایجاد کرد تا مردم بگویند با همه مشکلات و توقعاتی که داشتند و شما برآورده نکرده‌اید بازهم زیر این پرچم ایستاده‌اند و سر امام حسین و رهبرشان معامله نمی‌کنند.

وی همچنین عنوان کرد: اگر ما خیال کردیم که مردم برای شهید سلیمانی آمده‌اند یعنی ما را هم دارند تأیید می‌کنند و دیگر گله و مطالبه‌ای ندارند اشتباه کرده‌ایم. او شرایط منطقه و ایران را عوض کرد و در دهان ترامپ زد و برای ما زمان خرید. این رستاخیزی که اتفاق افتاد اتمام‌حجتی برای مجموعه نظام بود که خود را درست کنید. اگر نکنیم و کفران نعمت کنیم، إِنَّ عَذَابِی لَشَدِید. شهید سلیمانی عمدتاً به دنبال راه‌حل و حل مسئله بود و تا مسئله را حل نمی‌کرد دست بر‌نمی‌داشت. از 30 سال پیش در مسائل مهم و در شورای امنیت ملی حضور داشت و در مسائل مختلف مشورت می‌داد. اما در این‌که شهید سلیمانی در موضوع مذاکرات اخیر نقشی داشته یا خیر من را ملاک قرار ندهید و از وزیر امور خارجه بپرسید.

ابومحمد عسگرخانی نیز گفت: الزامات وحدت باید در مقابل تقاضا و عرضه باشد. تمام کشورها ازجمله ما در معرض یک حکمرانی جهانی قرارگرفته‌ایم که با نهادهای مختلف بسته‌بندی‌های مختلفی را وارد کشور می‌کند. بسته‌بندی در مسائل امنیتی، اقتصادی، فناوری و... . وقتی این‌ها وارد کشور می‌شود کسانی که به این اطلاعات دسترسی دارند به‌سرعت رشد می‌کنند و کسانی که دسترسی ندارند نمی‌توانند رشد کنند. وقتی دلار می‌آید و شبانه می‌رود آثار خودش را می‌گذارد.

وی تأکید کرد: باید تحولی در دیوان‌سالاری ما انجام گیرد. خوشبختانه قوه قضاییه این تحول را آغاز کرده اما در قوه مقننه و قوه مجریه هم باید چنین تحولی صورت بگیرد تا ائتلاف‌های فنی هم علاوه بر ائتلاف‌های سیاسی شکل گیرد و قدرت‌های تحمیلی که قوانین نرم را وارد کشور می‌کنند را متوازن کنیم. نمی‌گوییم قوانین بین‌المللی نمی‌خواهیم اما باید مطابق اصول و منافع ما جرح و تعدیل شوند. باید تمام بلوک‌های قدرت ما بنشینند و با هم ائتلاف کنند. اگر فقط به داخل نگاه کنیم بیرون را نمی‌بینیم و اگر فقط به بیرون نگاه کنیم داخل را نمی‌بینیم.

عماد افروغ در پایان گفت: وحدت به معنای یکی شدن بدون توجه به تفاوت‌ها نیست. وحدت در عین کثرت است. از طرفی باید سیره عملی و فکری شهید سلیمانی را ترویج کنیم. در جمهوری اسلامی به‌تدریج مردم دارند خادم می‌شوند و مسئولین دارند مخدوم می‌شوند. قدرت سیاسی باید قدرت اجتماعی را نمایندگی کند اما نمی‌کند. از این الگو استفاده کنیم و این فاصله‌ها را در عمل برطرف کنیم نه این‌که فقط سند بنویسیم. سند فقط زبان دلیل است؛ درحالی‌که زبان عمل و زبان تأثیر و تأثر هم می‌خواهیم. ما متأسفانه فقط مردم شرایط بحرانی و خاص هستیم. امیدوارم که در شرایط دیگر هم همین توجه را به مسائل داشته باشیم.

نظر شما