در گفت‌وگو با یک روانشناس مطرح شد:

مراجعه به روانشناس و روانپزشک به معنای بیماری نیست/ باید از بیماری‌های روحی انگ زدایی کرد

|
۱۳۹۸/۱۱/۲۵
|
۰۵:۴۸:۵۸
| کد خبر: ۹۶۳۵۶۲
مراجعه به روانشناس و روانپزشک به معنای بیماری نیست/ باید از بیماری‌های روحی انگ زدایی کرد
طی چندسال اخیر مبحث سلامت روان بسیار مورد توجه قرار گرفته و افراد حاضر در جامعه نسبت به این موضوع واکنش نشان نمی دهند اما موضوع قابل توجه این است که حتی با وجود این شرایط هنوزهم هستند افرادی که حتی به شوخی، به صورت آزادانه افرادی که به روانشناس و روانپزشک مراجعه می کنند را مورد اتهام قرار می دهند و به آن ها انگ می زنند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ علی رحیمی، روانشناس در خصوص انگ زدایی از بیماری‌های روحی، می‌گوید: هنوز بسیاری افراد وقتی بحث مراجعه به روانشناس و مشاوره به میان می‌آید گارد می‌گیرند، حتی اگر مراجعه هم داشته باشند معمولا دوست ندارند این مساله را مطرح کنند. به انی دلیل که هنوز این ذهنیت وجود دارد که افراد دیوانه به روانشناس و روانپزشک مراجعه می‌کنند، در حالی که بزرگ‌ترین برداشت ناصحیح همین موضوع است. در واقع همین مباحث باعث شده که افراد دچار ترس شوند و به روانشناس و روانپزشک مراجعه نکنند.

رحیمی در پاسخ به این سوال که دلیل عدم کارایی روانشناسی و مراجعه نکردن بعضی از افراد به روانشناس چیست؟ عنوان کرد: یکی از مشکلات و معضلاتی که در بحث سلامت روان جامعه مطرح می‌شود، مساله انگ و برچسب بیماری‌های روانی روی افراد است. شاید در مورد بیماری‌های جسمانی به این شدت مساله انگ زدن وجود نداشته باشد، آن هم برای اینکه مردم آن را به عنوان مشکل جسمانی می‌دانند، اما وقتی مساله به روان و ویژگی‌های شخصیت افراد برمی‌گردد می‌تواند بار منفی داشته باشد. به‌طور کلی اگر بخواهم بگویم انگ چیست؛ در واقع یک نوع ویژگی منفی و نامطلوب است که می‌تواند در فردی وجود داشته باشد، به نحوی که او را از دیگران متفاوت و متمایز می‌کند. البته این انگ می‌تواند بار منفی شدیدتری هم داشته باشد که گاهی خطرناک است، یعنی به فرد کلماتی مانند جانی و دیوانه اطلاق شود. از سوی دیگر، بحث انگ را در زمینه‌های مختلف داریم. گاهی برخی معایب ظاهری، معلولیت ها، نواقص و مشکلات شخصیتی و اختلالات روانی برچسب می‌خورند.

او ادامه داد: اگر توجه کنید حتی مسائل قومی و نژادی هم با انگ زدن مواجه هستند. از این رو این مساله ریشه بسیار قدیمی دارد و ناشی از این است که ما اطلاعات و آگاهی بسیار کمی نسبت به مسائل اعصاب و روان و خصوصیات شخصیتی افراد داریم. همچنین در گذشته‌های دور برخی بیماری‌های روانی شناخته شده نبودند و زمانی که فرد در حالت شدید مشکل روانی قرار می‌گرفت دیگران فکر می‌‌کردند که او دیوانه و مجنون است و نمی‌تواند در جامعه با دیگران زندگی کند. این چنین بود که به مراکز مخصوص مانند دارالمجانین منتقل می‌شد، اما امروزه دید و آگاهی مردم تغییر کرده و علم پزشکی هم به پیشرفت رسیده است.

این روانشناس با بیان اینکه تمامی افراد نسبت به مشکلاتی که برای‌شان ایجاد می‌شود احساس متفاوتی دارند، اظهار کرد: ممکن است برخی‌ مدتی سر حال نباشند، کناره‌گیری کنند، حساس شوند، گریه کنند و انگیزه خود را از دست بدهند، تمام این موارد می‌تواند علل مختلفی داشته باشد. از دو، سه دهه قبل سازمان جهانی بهداشت موضوع سلامت روانی افراد را مطرح کرد، یعنی دید جامع و کامل‌تری را در نظر گرفت که انسان جنبه فیزیکی، اجتماعی و روانی دارد، به گونه‌ای که اکنون جنبه روانی برای اینکه ما بتوانیم از انسان‌ها شناخت بهتری داشته باشیم بسیار کمک‌کننده است. البته ما هم نسبت به سابق در این زمینه پیشرفت داشته‌ایم، ولی هنوز به آن حدی که لازم است دست نیافته‌ایم.

او در خصوص این موضوع که هنوز بسیاری افراد وقتی بحث مراجعه به روانشناس و مشاوره روانشناسی به میان می‌آید گارد می‌گیرند، یادآور شد: حتی اگر افراد به روانشناس و یا مشاوره روانشناسی مراجعه هم داشته باشند معمولا دوست ندارند این مساله را مطرح کنند، به این دلیل چون هنوز این ذهنیت وجود دارد که افراد دیوانه به روانشناس و روانپزشک مراجعه می‌کنند، در حالی که بزرگ‌ترین برداشت ناصحیح همین است. همه ما در ایامی نیاز داریم که با فرد متخصص حرف بزنیم. برای مثال به لحاظ جسمانی به پزشک معالج مراجعه می‌‌کنیم و در صورت نیاز با کمک دارو، ام‌آرای، آزمایش و... بهبود می‌یابیم، اما وقتی جنبه روانی و ذهنیتی مطرح است بهتر است به مشاوره، روانشناس و روانپزشک مراجعه کنیم تا به کمک راهنمایی آن‌ها به آرامش برسیم.

این روانشناس در پاسخ به این پرسش که عده‌ای بر این باورند که برای بیماری‌های اعصاب و روان، درمان قطعی وجود ندارد. آیا این باور درست است؟ اظهار داشت: به هیچ‌عنوان نمی‌توانیم روی این مسئله دست بگذاریم ایجاد بیماری‌های اعصاب و روان در کنترل انسان‌هاست. برای مثال ممکن است ترشح ماده‌ای در بدن انسان ایجاد اشکال کرده باشد. از این رو روانپزشکان به این مساله می‌پردازند و با تجویز دارو سعی می‌کنند تعادل بیوشیمیایی که در بدن بیمار کاهش یافته را دوباره به وجود آورند. در نتیجه شرایط بیمار بهتر می‌شود. از سوی دیگر، بسیاری بیماران با پیشرفت علم پزشکی، تجویز دارو و مراقبت‌های خاص اطرافیان زندگی عادی خود را دارند و دیگر بسیاری از بیماری‌ها لاعلاج نیست. بنابراین باید این ذهنیت را برطرف کنیم که درمان قطعی برای بیماری‌های اعصاب و روان وجود ندارد.

رحیمی در خصوص این موضوع که اطرافیان برخی بیماران روانی تا مدتی متوجه علت تغییرات به‌وجود آمده در فرد بیمار نیستند و پس از آن نیز مراجعه به پزشک را عیب می‌دانند. باید اقداماتی در راستای انگ زدایی از بیمار انجام دهند، بیان کرد: رسانه‌ها در این زمینه نقش موثری دارند و می‌توانند با فرهنگسازی دید افراد را برای مراجعه به روانشناس تغییر دهند. در واقع باید به جامعه القا شود که مراجعه به روانشناس و روانپزشک به معنای بیماری نیست، حتی امروزه در برخی فیلم‌ها این موضوع عادی جلوه داده می‌شود، به گونه‌ای که شخصیت‌های معروف دنیا می‌گویند نیاز دارند که با یک روانشناس در تماس باشند. با توجه به اوضاعی که در دنیا وجود دارد، استرس‌های فراوان مشکلاتی را برای افراد به وجود آورده است. در واقع استرس نه تنها روی جسم بلکه در ذهن ما نیز تاثیر می‌گذارد.

او در پایان گفت: بر همین اساس برای اینکه با انواع آسیب‌های روانی کنار بیاییم و آنها را به تعدیل برسانیم نیاز است که با کمک گرفتن از متخصص استرس خود را کاهش دهیم. بنابراین رسانه‌ها در این مساله بسیار تاثیرگذار هستند. البته تاکنون اقداماتی را انجام داده اند، اما هنوز کمرنگ است. برای مثال در گذشته انگ بیماری روانی حتی در فیلم‌ها هم وجود داشت، یعنی این افراد را به شکلی نشان می‌دادند که کارهای عجیب و غریب انجام داده و دیگران آنها را مسخره می‌کنند. در واقع همین چیزها باعث شده که افراد دچار ترس شوند و به روانشناس و روانپزشک مراجعه نکنند. از این رو باید ذهنیت‌ها را تعدیل کنیم. همه در انگ زدایی نقش دارند، حتی به خانواده‌ها توصیه می‌کنم کلمه دیوانه را به راحتی به کار نبرند. بنده مراجعان بسیار جوانی دارم که می‌گویند والدینمان به ما می‌گویند که تو دیوانه ای، حتی در زوج‌های جوان هم این مساله دیده می‌شود، در حالی که از آنها انتظار می‌رود با داشتن تحصیلات عالی به همدیگر برچسب نزنند، چرا که بارها دیده‌ام در مراجعه به بنده گفته اند که همسرم دیوانه است. او باید به روانشناس مراجعه کند. همین مساله برای افراد بار منفی دارد و بین آنها فاصله ایجاد می‌کند.

نظر شما