عجیب و غریب بود این سال عجیب و غریب، مگر می شود دعای تحویل سال را نخوانده، خبرهای سیل را دنبال کنی، چله تابستان ادا و اطوار ترامپ را پیگیر باشی، شب های پاییز تا صبح خبرهای بنزینی را تعقیب کنی، دی ماه را با خبر شهادت سردار وطن ازخواب بپری، با موشکباران شبانه پایگاه آمریکایی از حس غرور به سقف بچسبی، با اشتباه سهوی صبحگاهی غرق ماتم شوی و در اسفند غصه دار جانباختن مردم باشی؟
ریتم سال ۹۸ زیادی تند بود، آنقدر تند که نفهمیدیم کی شروع شد و کی به آخر رسید. شاید برای ما از این سال، یک تاریخ پرشکوه بماند، تاریخی که به آیندگان بگوید مردم در سیل از خود گذشتند، در زورگویی اجنبی ایستادند، در فشارهای اقتصادی خم شدند اما نشکستند، سردارشان رفت، همه سردار شدند، با سقوط هواپیما داغ به دل گرفتند و در کرونا مرزهای گذشت و فداکاری را رد کردند.
سال ۹۸ تلخ نبود حتی اگر تلخی هایش یاد ما مانده باشد، سال ۹۸ شیرین بود چون ما یک ملت شدیم، ملتی که برای همدیگر جان دادیم و برای وطن از چان گذشتیم و این جان دادن و از جان گذشتن ما را سخت جان کرد.
حالا سلام می دهیم به سال ۹۹، حالا یادمان می ماند چقدر همدیگر را دوست داریم، چقدر دلمان برای همدیگر تنگ شده، چقدر می خواهیم این ویروس منحوس برود و ما همدیگر را در آغوش کشیم و ببوسیم. حالا می فهمیم چقدر حقیر هستیم برابر خالق یکتا که یک ویروس نادیدنی، ما را عاجز و ناتوان کرد و همه علم و دانش ما نتوانست با آن بجنگد.
سال ۹۹ را خوب شروع می کنیم با آرزوهای خوب، با اهداف خوب، با آرمان های خوب و با اراده خوب که اگر همه اینها باشد هیچ در بسته ای مقابل ما نخواهد بود.
سال نو مبارک، سال نو پربرکت، سال نو پر خیر و برکت.