دکتر محمدعلی الستی، جامعهشناس ارتباطات و استاد دانشگاه، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: تلویزیون در این روزها که تمام اقشار جامعه درگیر ویروس کرونا هستند به هیچعنوان نتوانسته به جهات مختلف نقش مفیدی ایفا کند. وقتی ما یک موضوع مهم مثل بحران کرونا داریم و این ویروس سلامت مردم را تهدید میکند رسانهای که عنوان ملی بودن را به یدک میکشد باید ابتکار عمل را در این زمینه برای مقابله با این بحران در دستور کار قرار دهد.
الستی تصریح کرد: محور اصلی مقابله با کرونا در خانه ماندن است و صداوسیما به عنوان رسانهای پرقدرت و بانفوذ میتواند رهبری مقابله با این ویروس را در جامعه در دست بگیرد اما برای همه ما پس از بروز این شرایط مشخص شد که تلویزیون به هیچوجه نه تنها آمادگی مقابله با این بحران را ندارد بلکه نمیتواند واکنش و عکسالعملی سریع نسبت به این بحران داشته باشد. مشکل کرونا در کشور چین از آبان و آذر آغاز شد و در دیماه شدت گرفت، ما میتوانستیم پیشبینی کنیم که این معضل میتواند به کشور ما سرایت کند، پس تلویزیون میتوانست با در نظر گرفتن این موضوع برای مقابله با ویروس کرونا برنامهسازی کرده و آمادگی داشته باشد اما متأسفانه چنین عملکردی نداشت.
او افزود: در حوزه سرگرمی، برنامههای صداوسیما آنقدر جذابیت ندارد و میبینیم که شبکههای ماهوارهای در این زمینه عملکرد بهتری دارند پس در نتیجه مخاطبان، بیشتر به این شبکهها توجه دارند. اطلاعرسانی درباره این ویروس نیز در تلویزیون ما با مشکل فراوان روبرو است. در این بحث ما با دو مشکل نبود اطلاعات و اطلاعات غلط مواجه هستیم؛ میبینیم که علاوه بر بیاطلاعی تلویزیون، اطلاعات غلطی از رسانه ملی مطرح میشود که متخصصان صحت این اطلاعات را تکذیب کردهاند. صداوسیما میتوانست با پوشش گسترده حوزه آگاهیهای مردم را گسترش دهد و در نتیجه نقش مثبت و ویژهای در مقابله با این ویروس داشته باشد.
این جامعهشناس در ادامه گفت: مهمترین کار برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا ماندن در منزل است. تشویق مردم برای ماندن در منزل از سوی تلویزیون به دو شکل مستقیم و غیر مستقیم صورت میگیرد. تلویزیون به صورت مستقیم با توصیههایی که دارد مردم را با دلایل ماندن در خانه آشنا میکند و از آنها میخواهد که برای جلوگیری از شیوع کرونا در خانه بمانند. در روزهای ابتدایی شیوع این ویروس که نزدیک به ایام نوروز بود، بارها میدیدیم که صداوسیما به صورت مستقیم مردم را به ماندن در خانههایشان دعوت میکند اما در عین حال در تبلیغاتش از تخفیفهای نوروز و خریدهای نوروزی میگوید. این تضاد و عدم هماهنگی در تلویزیون ما در روزهای ابتدایی شیوع ویروس تلاشها برای اینکه مردم به توصیهها گوش دهند را هدر میداد و نتیجهاش بیتوجهی برخی افراد به توصیهها بود.
الستی در ادامه اظهاراتش، گفت: بُعد دیگری که تلویزیون در مسأله مقابله با شیوع ویروس کرونا برای تشویق مردم به ماندن در خانهها و جلوگیری از ازدحام میتواند عملی کند، تشویق غیرمستقیم است که توسط برنامههای سرگرم کننده صورت میگیرد. در این حوزه متأسفانه برخی برنامهها که اتفاقاً اکثرشان جدید بودند ساختارشان با اجتماع مردم شکل میگرفت و در حالیکه تلویزیون مدام اجتماعات را برای جامعه خطرناک عنوان میکرد این برنامهها به الگویی غلط تبدیل شدند که باز هم به شکلی غیرمستقیم میتوانستند تلاشها را بی فایده کنند. تلویزیون در کنار تشویق مردم به ماندن در خانههایشان باید گذران وقت در این وضعیت را دلپذیر کند تا رفتارهای جامعه در راستای سیاستهای ملی باشد.
او افزود: وقتی قرار است در قرنطینه باشیم اگر الگوی فکری ما این وضعیت را زندانی بودن تلقی کند، دوام آوردن و ماندن در خانه آزاردهنده میشود. صداوسیما تلاشی در راستای تغییر الگوی ذهنی پرنده در قفس به الگوی ماهی در آب ندارد. تلویزیون در توصیههایش این مسأله را در نظر داشته باشد که مردم نباید تصور کنند که در قفس هستند، مردم باید با الگوی ماهی در آب به این تصور برسند که ماندن در خانه موضوعی حیاتی است و نبودن در خانه میتواند حیاتشان را به خطر بیندازد. تلویزیون باید برای تشویق مردم به ماندن در خانهها، نرفتن به سفر و رعایت نکات بهداشتی از متخصصان کمک میگرفت ولی آنچه که مشخص است عدم استفاده از تخصص در مواجهه با این معضل است که به نظر میرسد همین رویه در آینده ادامه خواهد داشت.
الستی با اشاره به فرصتهایی که شیوع ویروس کرونا در جامعه ایجاد کرده، گفت: یکی از این فرصتها تشویق مردم به مطالعه و در نتیجه افزایش سرانه مطالعه است. در شرایطی که مردم تمام ساعات روز خود را در خانه سپری میکنند صداوسیما میتوانست با تشویق به کتاب خواندن، سرانه مطالعه کشور را که بسیار پایین است افزایش دهد اما حتی در راستای انجام این کار، یک برنامه هم نداشت و این فرصت نیز تا امروز از دست رفته است. گمان من این است که متأسفانه صداوسیما نه تنها آمادگی چنین شرایطی را نداشت بلکه عکسالعملی سریع و واکنشی قابل توجه از خود نشان نداد و فکر نمیکنم در آینده نیز فکر و برنامهای داشته باشد.
او افزود: یک نمونه درباره سردرگمی تلویزیون و بیبرنامه بودنش میتواند در بحث تعطیلی سازمانها، شرکتها و مشاغل مختلف باشد که شبکه خبر دائماً زیرنویسهای مبهمی درباره این مسأله داشت و همانطور که مسئولان کشور در مشخص کردن این تعطیلی یک ابهام بزرگ ایجاد کرده بودند تلویزیون نیز در این ابهام شریک بود و حتی یک خبرنگار نداشت که با پرسشگری این شرایط را تغییر دهد و وضعیت را برای مردم مشخص کند. تلویزیون در شبکههای مختلف و به خصوص شبکه خبر با ارائه اطلاعاتی ضعیف به حفظ این وضعیت مبهم و معلق کمک کرد؛ در حالیکه انتظار میرفت در این مورد تلویزیون مطالبات مردم را در نظر گرفته و وضعیت را با پرسشگری از مسئولان روشن کند.
الستی در ادامه گفت: بارها در شبکههای مختلف دیدم که تلویزیون همان پاسخ ابهامآمیز مسئولان درباره تعطیلیها را اعلام میکند و هیچ تلاشی در روشن کردن وضعیت ندارد و این شرایطی را در جامعه ایجاد میکند که به نظر میرسد همه تصمیم گرفتهاند تصمیمی گرفته نشود و قرار نیست ابهام موجود را کسی رفع کند. خبرنگار باید فعال و پرسشگر باشد ولی خبرنگارهای رسانه ملی ما بسیار منفعل و بی تأثیر، همان گفتههای مبهم را به مردم منتقل میکنند.
این جامعهشناس با تأکید بر عدم برنامهریزی و آمادگی صداوسیما در مواجهه با شرایط فعلی، تصریح کرد: میتوان مثالهای بسیاری برای اثبات این عدم آمادگی و ضعف در برنامهریزی عنوان کرد. وقتی امسال را مقام معظم رهبری سال جهش تولید اعلام کردهاند طبیعتاً تلویزیون باید در راستای این عنوان سیاستگذاریهایی در نظر داشته باشد. در شرایط حاضر که بسیاری از مشاغل تعطیل شده و طبیعتاً تولیدات با مشکل مواجه هستند تلویزیون با استفاده از کارشناسان میتواند راهکارهای تحقق این هدف را با توجه به معضل بیماری کرونا ارائه دهد تا مردم بدانند چگونه میشود با حفظ سلامت در شرایط خاص فعلی میتوانیم امسال شاهد جهش تولید باشیم. تلویزیون هیچ برنامهای برای اینکه به ما آموزش دهد چگونه به فرمان رهبری تحقق ببخشیم، ندارد.
الستی اظهار داشت: وقتی تریبون نماز جمعه، اجتماعات مختلف، حضور مردم در مساجد، سینماها، مراکز فرهنگی، مراسم عروسی، عزا و... حذف میشود تلویزیون تنها تکیهگاه رسمی فرهنگی ما در کشور است. امروز تلویزیون باید این خلاء بزرگ را که در برقراری روابط اجتماعی ایجاد شده، پر کند و اگر رسانه ملی که یک نهاد رسمی و قانونی در کشور است هیچ برنامهای برای پر کردن این خلاء نداشته باشد هیچ تکیهگاه دیگری برای ما باقی نمیماند. نمیتوان امروز تلویزیون را یکی از ستونهای این خیمه دانست، تلویزیون امروز تنها ستون باقیمانده برای این خیمه است که وظیفه سنگینی بر دوش دارد. امروز هر برنامهای برای مقابله با کرونا در سطح کلان جامعه داشته باشیم تنها وسیله ما برای پیادهسازی این سیاست تلویزیون است.
او با اشاره به برنامههای آموزشی تلویزیون گفت: با توجه به تعطیلی مدارس تلویزیون برنامههای آموزشی متعددی برای دانشآموزان در نظر گرفت تا برخی کودکان که در شهرهای مختلف شاید به اینترنت دسترسی ندارند یا سرعت اینترنت پایین است، بتوانند از طریق رسانه ملی و برنامههای آموزشیاش به تحصیل خود ادامه دهند. این برنامهها نشان میدهد که تلویزیون در جهت رسیدگی به وضعیت تحصیلی دانشآموزان کشور حرکتهایی انجام داده است که میتواند یکی از نکات مثبت درباره عملکرد صداوسیما در این روزها باشد اما انتظار از این رسانه بسیار بیشتر است و باید برنامهریزیهای بیشتری صورت گیرد.
این جامعهشناس در پایان گفت: علت اینکه چرا تلویزیون تحرک، چابکی لازم و قدرت واکنش سریع ندارد را باید مورد بررسی قرار داد. تلویزیون سالیان سال به عنوان یک رسانه بی رقیب فعالیت کرده و این بی رقیب بودن صداوسیما را تنبل کرده و قدرت عمل سریع را از او گرفته است؛ به همین دلیل ما میبینیم که شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای در برابر معضل ویروس کرونا و دیگر مسائل شکل گرفته پیرامون آن بسیار بهتر عمل میکنند.