به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا،حسین سوزنچی، پژوهشگر اخلاق در این گفتگو گفت: گاهی میان علم اخلاق و علم فقه خلط میکنیم. فقه به بایدها و نبایدها میپردازد. در غرب علم اخلاق به سمت بایدها و نبایدها رفت و این مسئله وارد کشور ما شد و این ابهام پدید آمد. درحالیکه علم اخلاق میخواهد ملکات را در ما ایجاد کند. ازآنجاییکه ملکات با یک سلسله اعمال در ما ایجاد میشود در اینجا این دو علم درهمتنیده میشوند. مرز امروز میان علم فقه و اخلاق ناشی از اشتباهاتی است که در تاریخ ما رخ داده است.
در ادامه سید علیرضا صالحی گفت: یک سؤال این است که تعارض بین عقل و نقل را چه باید کرد؟ متکلمان ما به این موضوع توجه کردهاند. همین تعارض در حوزه اخلاق هم وجود دارد. متکلمان ما به 2 دلیل تقدم را با عقل میدانستند. این 2 دلیل در شرح تجرید خواجه نصیر آمده است. اول آنکه دلیل عقلی اصل و دلیل نقلی فرع است. ما ابتدا با عقل است که به شرع میرسیم و این اصل را نباید فراموش کرد.
این پژوهشگر اخلاق افزود: دوم آنکه دلیل عقلی قابل تأویل نیست و اگر نمیتوانیم در آن خدشه ایجاد کنیم برای ما حجت خواهد بود. اما نقل متن است و متن قابل تأویل است. تأویل در اینجا اصطلاحی است که متکلمان فقیه و اصولی شیعه به کار بردهاند. این دلایل به ما کمک میکند که اخلاق ما فعالتر بتواند با چالشها مواجه شود.
حسین سوزنچی سپس اظهار داشت: فقه لزوماً از جنس حقوق نیست و ابعاد اخلاقی آن خیلی پررنگ است. درباره این نکته که آقای صالحی اشاره کردند پیرامون دلیل عقلی، باید پرسید که دلیل عقلی در حوزه بایدها و نبایدها چهکار دارد میکند؟ بهعنوانمثال نماز یکی از مهمترین و بالاترین اعمال اخلاقی ماست. رابطه با خدا به ما کمک میکند خصلتهای اخلاقی در ما ایجاد شود. شریعت اینجا وارد میشود. گاهی ما نسبت میان اعمال و عبادات با خصلتی که در ما ایجاد میکند را نمیدانیم. اشکال غرب این بود که بدون دین و تنها با استفاده از عقل خواست همه بایدها و نبایدها را استخراج کند. اشکال بحث آقای صالحی این است که ممکن است عقل امروز ما برخی از بایدها و نبایدهای نقل را نپذیرد.
سید علیرضا صالحی در پاسخ گفت: نباید تسلیم تحولات دنیای جدید شویم. باید در استفاده از هر دو بال عقل و نقل توازن را رعایت کنیم و محدودههای هرکدام را بشناسیم و از هرکدام در جای خودش استفاده کنیم. گمان نکنیم که وقتی با عقل به شرع رسیدیم دیگر به عقل نیازی نداریم. با توجه بیشتر به عقل در حوزه اخلاق، زبان مشترک با سایر بشریت پیدا میکنیم.
حسین سوزنچی سپس عنوان کرد: فکر میکنم تحت تأثیر غربیها در اهمیت اخلاق اغراق کردهایم. بااینکه اخلاق مهم است اما چیزی بالاتر به نام ایمان داریم که جنس آن با اخلاق متفاوت است و جزو ساحات وجودی انسان است. اخلاق، اعمال و خصلتها را ارزشگذاری میکند اما ایمان ساحتی برای ارزشگذاری حقایق انسانی است. غایت اخلاق و فقه بالاتر از آن چیزی است که امروز تصور میکنیم.
وی در پایان گفت: فقه اصغر احکام است، فقه اوسط اخلاق و فقه اکبر حوزه عقاید و باورهای دینی است. غایت انسانی که هم فقه و هم اخلاق باید آن را دنبال کند چیزی از مقوله نسبت ما با خداست. از معضلات جامعه ما این است که اصلاً به قرآن رجوع نمیکنیم و آن را جدی نمیگیریم. قرآن زبان فطرت است و در همه زمینهها میتواند همه بشر را رشد دهد.
در بخش دیگری از ویژهبرنامه «سوره»، سید یدالله یزدانپناه در ادامه سخنان خود در قسمتهای پیشین گفت: حقیقت قرآن سطوحی دارد. در آیه نخست سوره هود میفرماید آیات این کتاب ابتدا فشرده بود و سپس تفصیل داده شد. در سوره زخرف میفرماید این کتاب ابتدا در امالکتاب بوده است. یعنی کتاب نخستین و کتاب مادر که همان عالم اسماء و مراحل آن منظور است. اینجاست که از بطنهای قرآن و خزائن قرآن صحبت میشود.
استاد فلسفه و عرفان اسلامی افزود: قرآن بطنهای وجودی و معنایی دارد. اگر بتوانیم به بطنهای وجودی دست پیدا کنیم به 7 بطن یا 70 بطن قرآن میرسیم. قرآن ریشه در حقیقت اصلی عالم و عوالمی دارد که در جلسات پیش درباره آنها بحث کردیم و از آنجا نازل میشود. قرآن خود را در زمان و مکان نشان داده است اما فوق زمان و مکان است.
وی ادامه داد: رسولالله تمام تأویلات قرآن را میدانست و به عوامل بالا متصل بود به همین دلیل گاهی اوقات که جبرئیل میخواست برخی آیات را برای ایشان بخواند زودتر میخواند که قرآن به ایشان میگوید عجله نکن. قرآن توضیح میدهد که چرا جبرئیل باید قرآن را برای پیامبر بخواند. برای دستیابی به بطنهای معنایی قرآن یک راه، رسیدن به حقیقت قرآن است. ائمه از این مسیر میرفتند و این مسیر نیازمند شهود و اتصال وجودی به عالم غیب است. راه دیگر تدبّر است که شیوه مشخص دارد و شیوه آن را معمولاً در تفسیر المیزان میبینیم.
سید یدالله یزدانپناه اضافه کرد: راه اتصال به معرفت عرفانی اخلاص و طهارت است. عرفا نیز در اصل قیودات خود را حذف میکردند تا انقطاع الی الله ایجاد شود و به اصل خود برگردند. عارف حتی از اندیشههای باطل و خطورات بد هم باید خود را رها کند که خون دل خوردن و سختی بسیار دارد. ابنسینا در نمط دهم اشارات توضیح میدهد که عرفا چگونه از حواس رها میشوند و اطلاع از غیب پیدا میکنند. تا به حواس مشغول هستیم به آن عوالم دست نمییابیم اما تا میخوابیم میبینید که به آن عوالم دست پیدا میکنیم به این دلیل که از حواس جدا میشویم.
در این برنامه همچنین یوسفعلی میرشکاک به قصهخوانی قرآنی از روی بخشی از کتاب «روض الجنان و روح الجنان» پرداخت. بررسی کارنامه قرآنپژوهی شریعت سنگلجی نیز بخش دیگری از دهمین قسمت برنامه «سوره» بود.
برنامه تلویزیونی «سوره» که به موضوع قرآن اختصاص دارد، در شبهای ماه مبارک رمضان هر شب ساعت 22:45 دقیقه از شبکه چهار سیما پخش میشود. تکرار این برنامه نیز ساعت 17 است.