به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، بدون شک یکی از رشتههایی که در دهه گذشته در آن توفیقات خوبی را به دست آوردیم دوومیدانی است که مردان و زنان دوومیدانیکار افتخارات ارزشمندی را به دست آوردند. مریم طوسی بانوی رکورددار دوهای سرعت کشورمان یکی از این ورزشکاران است که همیشه حرفی برای گفتن داشته است و در چندین ماده رکورددار کشور است. گفتگویی را با این بانوی دوومیدانیکار انجام دادیم که در زیر میخوانید.
*در این روزهای کرونایی چه میکنید؟
من هم مانند دیگران در خانه قرنطینه هستم و سعی میکنم تمریناتم را در خانه دنبال کنم یا نهایتا در حیاط دویدنم را انجام میدهم.
*چطور شد لقب دختر باد و سریعترین دختر ایران را به شما دادند؟
من از سال 85 رکوردار دوهای سرعت ایران در رشتههای 100 متر، 200 متر، 400 متر و 4 در 400 متر هستم که بر این اساس لقب سریعترین دختر ایران را به من دادند. زمانی که در گرگان تمرین میکردم، مردم ترکمن صحرا خیلی به من لطف داشتند و چون من آنجا در پیست اسبدوانی و با سریعتری اسبهای ایران تمرین میکردم، لقب دختر باد را هم به من دادند و واقعا به این موضوع افتخار میکنم. لقبها مثل نامی است که روی آدمها میماند، مثلا تیمور غیاثی زمانی که در بازیهای آسیایی مدال طلا گرفت، لقب عقاب آسیا را به او دادند. پس از آن شاید رکوردهای او را زده باشند اما لقب عقاب آسیا مخصوص او است و به حرمتش کسی به این لقب دست نمیزند.
*پس از چند سال رکورد خانم شادپور را زدید؟
من پس از 33 سال رکورد توران شادپور را برای اولین بار در ماده 200 متر شکستم و پس از آن رکورد ماده 100 متر را زدم، از آن سال به بعد هم این رکورد را دائما ارتقا دادم.
*دوران چهار ساله کیهانی در فدراسیون دوومیدانی را چطور دیدید؟
طی 4 سال اخیر تعداد زیادی از بچههای دوومیدانی، مخصوصا بانوان واقعا اذیت شدند. خود من در این چند سالی که دوومیدانی کار میکنم، واقعا زحمات زیادی کشیدم تا دوومیدانی بانوان ایران بتواند این جایگاه را در آسیا داشته باشد. هیچ کدام از ما دوست نداریم این جایگاه را از دست بدهیم یا به همان زمان برگردیم. قبلا امکانات ما خیلی کمتر از الان بود اما انگیزهها و رفتارهای معنوی تاثیرگزارتر بود. الان امکانات بیشتر است اما ما انگیزه چندانی در ورزشکاران نمیبینیم. به نظر من دلیل آن به مدیریت برمیگردد چون انگیزهای برای ادامه را نداشتیم. خود من سال گذشته میخواستم دوومیدانی را کنار بگذارم چون تمام هزینهها پای خود من بودم و باید هم درآمدزایی و هم هزینه میکردم، در آخر هم هیچی نسیب من نمیشد و خیلی راحت از تیم ملی خط میخوردم. همین موضوع باعث شد به این فکر کنم که دوومیدانی را کنار بگذارم. خوشبختانه کسانی اطرافم بودند که این این اعتماد به نفس را دوباره به من دادند تا فکر کنم این توانایی را دارم که به اهدافی که تا الان در سرم پرورش دادم، برسم. من خیلی از ورزشکاران را دیدم که دوومیدانی را کنار گذاشتند، واقعا حیف است چون دوومیدانی کشور ما خیلی قوی است و میتواند قویتر هم باشد.
*به نظر شما در فرایند انتخابی تیم ملی ناحقی صورت میگیرد؟
قطعا در دوومیدانی ناحقی نمیشود، به دلیل این که رشته ما رکوردی است و افراد بر اساس رکورد انتخاب میشوند. اما من فکر میکنم این رکوردها زمانی به دست میآید که پیش از آن یک پشتیبانی و حمایت داشته باشیم. باید یک تیم پشت یک قهرمان یا ورزشکار باشد تا رکوردها و مدالها به دست بیایند. به عنوان مثال تکرار رکوردهایی که خود من به دست آوردم، الان خیلی سخت است و نیاز به یک تیم وجود دارد تا من یا حتی ورزشکاران دیگر را حمایت کند تا بتوانیم رکوردهای خوبی را به دست بیاوریم. قهرمان شدن به این آسانی نیست، کسی که ورزش حرفهای را دنبال میکند، نمیتواند همزمان شاغل باشد چون ما صبح و بعد از ظهر باید تمرین کنیم و هدف یا فکر ما فقط کسب قهرمانی باشد. متاسفانه خود من به شخصه در این چند سال نتوانستم، به دلیل این که نه حقوقی دریافت میکردم و نه احساس این را داشتم که پشتوانهای دارم. هم به فکر درآمدزایی و هم به فکر تمرین بودم. مدتی مجبور شدم به گرگان نقل مکان کنم و آن جا تمرین داشته باشیم، از خانوادهام دو بودم و مشکلات زیادی آنجا داشتیم. به عنوان مثال فقط 7 تا 9 صبح به ما اجازه تمرین میدادند، این زمان برای رشته سرعت خیلی زود است. به همین دلیل من دوبار پشت سر هم دقیقا یک هفته پیش از مسابقات انتخابی آسیایی آسیب دیدم. هیچ کس این را ندید و این حس برای من خیلی سخت بود. مگرنه همه باید در مسابقات انتخابی شرکت و رکورد لازم را ثبت کنند تا اعزام شوند، این روند همیشه از سالها پیش که در تیم ملی بودم به همین شکل بوده است، چون رشته ما رکوردی است و آن رکوردها باید ثبت شود تا ما اعزام شویم.
*ترسی نداشتید که رکورد شما توسط کسی دیگر شکسته شود؟
در تمام رشتهها و زمینهها شاهد این موضوع هستیم، اما همانطور که من در سال 85 رکورد مرحومه توران شادپور را زدم، قطعا این انتظار را دارم که یک نفر دیگر هم پیدا شود و رکورد من را جابهجا کند. همینطور که من سال 90 در ماده 60 متر پس از 10 سال رکورد نفیسه متاعی را جابهجا کردم و پس از آن سال 96 فرزانه فصیحی رکورد من را زد. همان موقع به او تبریک گفتم و واقعا خوشحال شدم چون رشته ما واقعا نیاز به پیشرفت دارد و من به شخصه خوشحال میشود که رکوردها شکسته شود. فرقی ندارد، هر کدام از ما اگر بتوانیم پرچم کشورمان را بالا ببریم، برای تک تک ما باعث افتخار است.
*چرا بعد از رکوردشکنی فصیحی در فضای مجازی واکنشی به این موضوع نداشتید؟
فرزانه فصیحی دوست خیلی خوب من است، از رکوردشکنی او خیلی خوشحال شدم و همان موقع به او تبریک گفتم. سپیده توکلی دوست صمیمی فرزانه است، همانطور که الناز کمپانی دوست صمیمی من است و از بچگی با هم بزرگ شدیم. شاید دلیل این موضوع همین باشد، وگرنه من خیلی برای فرزانه خوشحال شدم. حتی وقتی او را دیدم، بهش گفتم که به حرفها توجه نکن و به راهت ادامه بده. ما سالهاست که با هم دوستیم، درست است که باهم رقابت داریم اما رفاقت سرجای خودش است و چیزی تغییر نکرده.
*چطور تمام تمرینات را با خانم کمپانی انجام می دهید و چقدر رابطه شما نزدیک است؟
الناز متولد 13 آذر است و من 14 آذر متولد شدم. تقریبا 12 میشود که ما دوستان صمیمی برای بکدیگر هستیم. البته از قبل همدیگر را میشناختیم اما در این 12 سال اخیر روابط ما خانوادگی شده است. من چون خواهر ندارم، الناز برای من واقعا مثل خواهر است. الناز همیشه مشوق من بوده است، من سال گذشته دوران بدی داشتم، به دلیل آسیب جدیای که دیده بودم و همه نگرانی من این بود که دوباره آسیب نبینم. در این دوران خانواده من و الناز خیلی پشت من بودند و از من حمایت میکرد و میگفت دوباره باید رکوردهای خودم را بشکنم، این توانایی را دارم پس چرا نباید از آن استفاده کنم و ورزش را کنار بگذارم. خرفای الناز خیلی روی من تاثر داشت، هنوز هم همینطور است و حتی الان که در قرنطینه هستیم، با هم تماس تصویری داریم و با یکدیگر تمرین میکنم. این خیلی خوب است که الناز هم یار تمرینی من است و هم انگیزه لازم را به من میدهد.
*آیا فضای مجازی برای یک ورزشکار مخرب است یا میتواند مفید باشد؟
بستگی دارد که چگونه از این فضا استفاده کنیم، من نظر من اگر فضای مجازی نبود، از آنجایی که متاسفانه رسانههای ما خیلی به بانوان نمیپردازند، ممکن بود کسی من را نشناسد. همین درآمدزایی اندکی هم که داریم از طریق اینستاگرام است چون فرصتی برای کار کردن وجود ندارد، متاسفانه ما اسپانسر هم نداریم. من خودم برای امسال دنبال اسپانسر میگردم، چون اهدافی را دارم که باید امسال به آنها برسم و بدون کمک اسپانسر نمیتوان چون هزینهها بالا است.
*درحال حاضر اسپانسر دارید؟
در حال حاضر اسپانسر ندارم اما امیدوارم بتوانم حامی مالی پیدا کنم، چون هدف من امسال این است که بتوانیم به المپیک برسم. دو دوره قبلی بازیهای المپیک را با صدم ثانیه از دست دادم اما امسال مسمم هستم که به المپیک برسم و به عنوان یک دختر ایرانی روی خط آغاز بایستم.
*چرا سفر ترکیه برای شما حاشیهساز شد؟
من و الناز کمپانی دو سال پیش با فدراسیون دوومیدانی هماهنگ کردیم و با یک مربی ترک هم صحبت داشتیم تا با هزینه خودمان اردویی داشته باشیم. چون فدراسیون گفته بود من هزینه نمیکنم، خودمان باید هزینه کنیم و اگر قهرمانی به دست آوردیم، پاداشی هم میگیریم و حتی با اعضا کمیته فنی جلسه گذاشتیم. اما وقتی از ترکیه برگشتیم با مشکات فراوانی روبهرو شدیم، با این که همه چیز طبق ضوابط پیش رفته بود. حتی گفته شد که من پوشش اسلامی را رعایت نکردم. من همراه پدرم حتی تا حراست وزارت ورزش رفتم و گفتم واقعا این حرفها به مایی که از بچگی تیم ملی ایران را انتخاب کردیم و میدانیم ضوابط به چه صورت است، نمیچسبد. من از 4 سال پیش دیگر تحت پوشش فدراسیون نبودم و همین باعث شد سال گذشته آسیب ببینم و باز هم کسی اهمیت نداد. من با یکی از دوستان که قهرمان جهان است، به صورت اتفاقی صحبت میکردم و من هم توضیحاتی در خصوص شرایط خودم دادم. حالا طبق صحبتهایی که داشتیم، مربی او قبول کرد تا با من کار کند. فیلمهای من را دیده بود و پیشنهاد داد تا به صورت رایگان امسال با من کار کرد. به همین دلیل مجبور شدم تقریبا 2 ماه برای ادامه تمریناتم به قبرص بروم و پس از آن برای حضور در یک مسابقه به ترکیه رفتم. خداراشکر میکنم که باوجود این که دو ماه بیشتر تمرین نداشتم و آن آسیب هنوز روی ذهن من تاثیر داشت، به حالت قبلی خودم برگشتم. متاسفانه الان به دلیل شیوع ویروس کرونا در خانه ماندگار شدم. اما تصمیماتی دارم که جدی تمرین کنم و خودم را واقعا در المپیک میبینم.
*چرا مصاحبه خود را با رویترز تکذیب کردید؟
حقیقت آنطور که پخش شد، نبود. از خبرگزاری رویترز با من تماس گرفتند و از من پرسیدند که چگونه به اینن قهرمانیها رسیدم چون به عنوان یک دختر مسلمان ایرانی برای آنها خیلی جالب است، به دلیل این که پیش از ما هیچکس حت دوومیدانی بانوان را نمیشناخت. برای هر کسی داستان زندگی ما جالب است، ما هم به آسانی به اینجا نرسیدیم. چون کوشش ما با دیگران در دوومیدانی متفاوت است، برای همه خیلی جالب به نظر میرسد. به عنوان یک دختر مسلمان ایرانی از من سوال کردند اما متاسفانه چیزهای دیگری پخش شد.
*تا به حال از انتخاب رشته دوومیدانی پشیمان شدید؟
من عاشق دوومیدانی هستم، از قدیم در مسابقات رشتههای مختلف شرکت کردم اما درنهایت به رشته دوومیدانی برگشتم. اگر هم دوباره به دنیا بیایم، دوومیدانی را انتخاب میکنم، اما متاسفانه این رشته در ایران مظلوم واقع شده، در حالی که در تمام دنیا این رشته حرف اول را میزند. اگر دوومیدانی یک کشور به عنوان ورزش مادر قوی باشد، رشتههای ورزشی دیگر نیز قوی خواهد شد. متاسفانه در ایران میبینیم که حتی هنوز بعضیها از من میپرسند، در دوومیدانی چه میکنید؟ یعنی مردم هنوز اطلاعات کافی از این رشته ندارند و نمیدانند دوومیدانی مادر همه ورزشها است. من یا بچههای دیگر اگر در رشته دیگری کار کنیم و فقط دو ماه تکنیک آن رشته را یاد بگیریم، مطمئنا به تیم ملی میرویم چون از نظر آمادگی جسمانی خیلی قوی هستیم و همه تمرینات را در این رشته داریم و فقط دویدن نیست. به همین دلیل شاید بعضی وقتها این فکر را کرده باشم اما دوباره پشیمان شدم و فرداش سر تمرین بودم.
*تعویق یک ساله المپیک به سود ورزش کشور ما است یا به ضرر آن؟
همه چیز بستگی به نوع برنامهریزی دارد، مثلا کشوری مثل چین برای تک تک ورزشکارانش در این مدت برنامهریزی کرده و نمیگذارد عقب بیفتند. همه آنها را قرنطینه کرده و رویشان کار میکند تا به بهترین نحو در المپیک حاضر شوند. امیدوارم در ایران هم این اتفاق بیفتد و ورزشکاران رها نشوند، چون در این صورت واقعا به ضرر آنها خواهد بود. اگر شرایط برنامهریزی شده باشد، میتواند به نحو ورزشکاران باشد و با آمادگی بیشتری در المپیک شرکت کنند.
*الان شما آمادگی لازم برای حضور در مسابقات انتخابی را دارید؟
من از تعویق المپیک خوشحال شدم چون تقریبا 3 ماه است که دوباره تمریناتم را شروع کردم، اگر مسابقات انتخابی الان بود، شاید نمیرسیدم. واقعا ثبت رکوردهای ورودی المپیک واقعا سخت است و الان هم سختتر شده، به همین دلیل باید تلاش بیشتری داشته باشیم. من به شخصه خوشحال شدم، اما امیدواریم این برنامهریزیها از طرف فدراسیون برای ما انجام شود تا بتوانیم به هدفمان برسیم.
*اگر روزی مدال المپیک داشته باشید، آن را به چه کسی تقدیم خواهید کرد؟
من قطعا این مدال را به خانوادهام تقدیم خواهم کرد، چون اگر آنها نبودند من هیچ وقت این جایگاه را نداشتم.
*سخن آخر
هنوز هیچ چیز تمام نشود اما باشگاهها در حال باز شدن هستند، به نظر من این میتواند خیلی خطرناک باشد. امیدوارم ورزشکاران نکات بهداشتی را رعایت کنند و در خانه بمانند. ورزشکاران بدنهای حساسی دارند و شاید به همین دلیل بیشتر از دیگران در معرض خطر باشند. باید رعایت کنند تا در معرض خطر کرونا قرار نگیرند.