طهماسب صلحجو منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: کمدی را نمیتوان به ویژگیهایی چون انتقاد از مسائل سیاسی و پرداختن به دغدغههای اجتماعی محدود کرد. این ویژگی بیشتر مربوط به آثار طنز است و یکی از مشکلات ما در این عرصه مربوط به همین موضوع میشود که ما مرز بین کمدی و طنز را نمیشناسیم و با تحلیلهای غلط این مرز را مخدوش کردهایم.
صلحجو خاطرنشان کرد: طنز مربوط به ادبیات است و از قدیم در فرهنگ و ادبیات ما وجود داشته و یکی از ویژگیهای آن نقد اجتماعی است ولی کلمه کمدی در زبان فارسی میتواند نمایش خندهدار معنا شود و لازم نیست این نمایش خندهدار با نقد اجتماعی همراه باشد اما میتوان پذیرفت که یک اثر کمدی رگههایی از طنز در خود داشته باشد. کمدی شاخهای از درام است و طنز به ادبیات مربوط میشود.
او افزود: پیش از اختراع سینما طنز در فرهنگ و هنر ما وجود داشته و کمدی با نمایش، تئاتر و سینما وارد فرهنگ اجتماعی ما شده است. در آثار کمدی هم میتوان شاهد نقد بود که شاید برای مثال بتوان به نمایشهای سنتی و تختهحوضی اشاره کرد. در این نمایشها افراد اجازه داشتند از بزرگان کشور انتقاد کنند که شاید مطرحترین بازیگران آن را بتوان کریم شیرهای دانست؛ او میتوانست در نمایشش حتی شاه را مسخره کند و در واقع در اثر کمدیاش رگههایی از طنز را وارد کرده بود.
این منتقد خاطرنشان کرد: بارها در نمایشهای تئاتری، صحنهای و سینمایی از طنز الهام گرفته میشود ولی باید بدانیم که جایگاه این دو از هم جدا است؛ به بازیگری که در با اثرش مخاطب را میخنداند کمدین میگویند و به شخصی که با طنز مخاطبش را میخنداند طنزنویس میگویند. کمدی در سینما ژانری است که به پسند مردم نزدیک است و از قدیم هم همین بوده به طوری که در یونان قدیم تراژدی را برای روشنفکران و کمدی را برای عوام مردم مناسب میدانستند.
صلحجو در ادامه اظهاراتش گفت: اینکه یک اثر کمدی چقدر موفق است به انتخاب و پسند مردم مربوط میشود و وقتی مردم یک اثر کمدی را بپسندند به این معنی است که آن اثر توانسته کار خود را انجام دهد. مردم ما کمدی را دوست دارند و این دلایل مختلفی دارد. مردم پیش از ظهور سینما از نمایشهای روحوضی مبارک استقبال میکردند و سینمای حرفهای ایران که در آن شاهد اکران فیلمها بودیم با اکران فیلمهای کمدی کار خود را آغاز کرد؛ در همان سالهای ابتدایی حتی فیلمهای تلخ هم با رگههایی از کمدی در برخی سکانسها همراه بودند. بعد از آن در سینمای پس از انقلاب ماجرا عوض شد و جوی که حاکم شد میانه خوبی با کمدی نداشت. به همین دلیل حتی در جشنوارههایی مثل جشنواره فجر هم هیچگاه به آثار کمدی بها ندادند و حتی بازیگری چون علیرضا خمسه که بازیهای خوبی داشته برای فیلمی توانست جایزه بگیرد که نقشش جدی است. در سالهای دهه 60 و 70 حتی به بازیگران کمدی جایزه هم نمیدادند و به طور کل کمدی را برای مخاطب عام مناسب میدانستند.
او در پایان تأکید کرد: این یک سوء تفاهم است که بگوییم مردم با کمدی حالشان خوب میشود. اتفاقاً یک فیلم تراژدی شاید بهتر بتواند مردم را به آرامش برساند و مردم با دیدن دردها و مشکلات خود حسی از همدلی و همدردی داشته باشند. نمیتوان از کمدی به عنوان یک داروی مسکن استفاده کرد و مردم با دیدن این آثار مشکلات خود را فراموش نمیکنند. اگر قرار است هنر نمایش و رسانه به کمک مردم بیاید مردم تنها در صورتی احساس آرامش پیدا میکنند که رسانه مشکلات آنها را با صداقت مطرح کنند و احساس کنند که مشکلات و مصائبشان دیده میشود. وقتی مدیری نقد میشود و جامعه احساس میکند که رسانه به دردهای آنها توجه دارد و آنها همراه است احساس آرامش پیدا میکنند و این حال مردم را خوب میکند.