به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ لژیونر که به یکی از دستههای سربازهای رومی اطلاق میشد، امروز به ورزشکاران ایرانی گفته میشود که در لیگهای خارجی شاغلاند. تا همین چند سال پیش فوتبال ایران لژیونرهای زیادی در لیگهای معتبر اروپا داشت. تعداد زیادی از بازیکنان نسل طلایی فوتبال ایران در پایان دهه 90 میلادی بعد از درخشش در جام ملتهای آسیای سال 1996 در امارات متحده عربی و بعد از آن در جام جهانی 1998 فرانسه، راهی لیگهای بزرگ اروپا شدند. به ویژه باشگاههای بوندسلیگا آلمان که بازیکنان ایرانی زیادی را استخدام کردند. علی دایی، کریم باقری، خداداد عزیزی، مهدی مهدویکیا، وحید هاشمیان، مهدی پاشازاده، رسول خطیبی، علیرضا منصوریان، داریوش یزدانی و علی کریمی همگی از لیگ ایران به بوندسلیگا راه پیدا کردند. آندرانیک تیموریان در لیگ برتر انگلیس، رحمان رضایی در سریآ و جواد نکونام و مسعود شجاعی در لالیگا دیگر لژیونرهای موفق آن نسل طلایی بودند که یک دهه در فوتبال اروپا حضور داشتند و رسانههای ایران هفته به هفته بازیهای آنها را دنبال میکردند و پوشش میدادند. اشتغال در این پنج لیگ بزرگ یکی از معیارهای اصلی نشاندهنده پیشرفت و توسعه فوتبال یک کشور است.
در حال حاضر فوتبال ایران لژیونر کمی در اروپا دارد که این موضوع خودش جای بحث فراوان دارد، اما روند حضور بازیکنان ایرانی در لیگ قطر روند صعودی به خود داشته است و هستند بسیاری از بازیکنان مستعد کشورمان که از لیگ ستارگان قطر پیشنهاد دارند. شرایط مالی مناسب کشور عربی باعث شده بازیکنان از کشورهای بزرگ راهی آنجا شده و بخشی از دوران فوتبال خود را در کشورهای عربی گذاشته و پیشرفت نکنند. البته لیگ معمولی عربی در سال های اخیر با سرمایه گذاری گسترده روی فوتبال پایه در حال گسترش بوده و مدارس فوتبال به شکل عجیبی در این کشور در حال راه اندازی است. نمود آن هم شاید قهرمانی در آسیا باشد، پایه سازی در مدارس فوتبال قطر کار را به اینجا رساند اما اینکه فوتبال قطر به لحاظ استعداد ذاتی به ویژه در بخش نیروی انسانی سطح پایین تری از فوتبال ایران دارد شکی نیست.
مجتبی کرمانی مقدم جزو نخستین بازیکنانی است که به عنوان یک بازیکن خارجی وارد لیگ قطر شده است. او درباره بحث حضور بازیکنان ایرانی به قطر گفت: متاسفانه جالب نیست بازیکنان جوان و مستعد به قطر بروند چرا که نیمکت نشینی در چنین کشوری می تواند بازگشت به عقب باشد.
شک نکنید ایران می تواند مانند ژاپن بازیکنان بسیاری را به لیگ های حرفه ای دنیا مانند لیگ های اروپایی معرفی کند ولی متاسفانه عدم برنامه ریزی در فوتبال ایران به این رشته لطمه زده و همین مسئله باعث شده بازیکنان با مبالغ کلان راهی لیگ قطر شوند.
زمان ما تعصب یک واژه پرکاربرد و افتخارآمیز بود اما حالا بازیکن به خاطر 50 میلیون تیمش را در داخل هم عوض می کند. بازیکن مسن مشکلی نیست برود اما بازیکنان جوان بدانند قطر راهی نیست که بتوانند با 50-100 میلیون بیشتر هم پیشرفت کنند.
لیگی که بازیکن تنبل است
پیشتر نیز بارها در این خصوص اظهارنظر و ابراز نگرانی شده اما حقیقت آن است که کمتر کسی به این قضیه وقت اختصاص داده و توانسته راه حلی قطعی بیابد. از یک سو موقعیت و پیشنهاد حضور در لیگ قطر چیزی است شخصی و هر کسی درخصوص پذیرش یا رد کردن آن اختیار دارد و نمی توان بازیکنان فوق و هر کسی را که در معرض این گونه پیشنهادات و نظایر آن قرار می گیرد، مورد ملامت قرار داد و از آنها خواست که خلاف آنچه عمل کرده اند و در دل می خواهند، اقدام نمایند و به گونه ای دیگر باشند. بازیکنانی که در لیگ ایران درخشیده اند، یکی از آرزوهایشان بازی در لیگ های خارجی و کسب شهرت و درآمد بیشتر از این طریق است و یکی از لیگ هایی که در این خصوص بسیار به کار می آید و مفید و مثبت نشان می دهد لیگ قطر است.
حسن این لیگ از دید انتخاب کنندگان آن، کار کم و پول زیاد است. این را در قیاس با لیگ های اروپایی می گوییم که بازیکنان شاغل در خود را در معرض تست هایی دشوارتر و سنگین تر قرار می دهند و تمرینات در آنجا دشوارتر است و طبعا پولی را هم که نصیب افراد حاضر در خود می کند، در حد پول های آسان تر و کم دردسرتر لیگ امارات جلوه نمی دهد، همه اینها بدین معناست که می توان آسان و راحت در امارات درخشید اما ما راجع به لیگی صحبت می کنیم که بسیاری از ستاره های خارجی اش برخلاف برخی نفرات ما به میانسالی رسیده و از دوران اوج خود فاصله گرفته اند.
در پایان تاکید می شود استقلال، پرسپولیس و همه باشگاه ها چند بازیکن جوان و آینده دار دارند که شاید رفتن آنها به قطر پایانی بر روزهای طلایی فوتبالشان باشد. شاید اشتباه حیاتی، گوینده با سابقه تلویزیون در گفتن جمله به قطر سفر کرد، وصف حال جوانانی باشد که می شونیم یک ایجنت زیر گوششان قطر قطر می کند. فوتبالیست های جوان بدانند برای رسیدن به اوج باید قید لیگ های تجملاتی را بزنند.